زندگی از غسالخونه تا برزخ
جایی میان سکوت و هیاهو صبح یک روز خنک پاییزی در اوایل آبان که برگ‌های رنگارنگ پاییزی به بهشت رضا(ع)
فکر می‌کنم هیچ شغلی ثواب این کار را ندارد در مرکز تطهیر بخش بانوان که باز می‌شود، با تعدادی از بانوان غسال جوان روبه‌رو می‌شوم که لبخند از لبشان محو نمی‌شود. مهربان‌اند و خوش‌اخلاق. نه اینکه درد و فضای حزن‌انگیز کاری‌شان آن‌ها را از بهتر انجام دادن کار دور کرده باشد، بلکه انگار آدم‌هایی در این بخش زندگی، عجیب با خودشان بی‌حساب‌اند. این را می‌شود از بین صحبت‌های عذرا دولتی با هجده سال سابقه کار در غسالخانه بهشت رضا(ع) هم فهمید، بانویی که هم‌اکنون عنوان قدیمی‌ترین غسال فعال را دارد اما او در پاسخ به پرسشم می‌گوید: فکر نمی‌کنم هیچ شغلی ثواب این کار را داشته باشد. من با نان این کار بزرگ شده‌ام. پدرم هم غسال بود و خودش کار در این مرکز را پیشنهاد داد. مصاحبه با غسال http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5