دم گوشش گفتم حتما ادم خیلی خوبی بودی که اینجا غساله ها هم چشماشون برای تو گریون شده ابی که میریزم روی جسمت بجاش منو شفاعت کن تو این دنیا گیرم💔
خداروشاهد میگیرم تموم چیزای که مینویسم اینجا عین واقعیته چرا که فردای قیامت این قلم و نوشته ها منو بازخواست میکنن....
سرو گردن رو که غسل دادم، رفتم سمت راست بدن دستاش برخلاف بقیه ج..نازه ها نرم بود .اکثرا خشک و سخت غسل داده میشدن اما اینقدر به راحتی دستاشو بالا پایین میکردم که اب به تموم قسمت دستش بخوره گفتم بچه ها نگاه چقدر راحت دستش جابه جا میشه!!!
چقدر داره بامون همکاری میکنه🥹
حین غسل دادن بستگانش دم در می اومدن ومیخواستن بیان داخل تاجایی ممکن حین غسل اجازه نمیدادیم کسی بیاد چون مطمن بودم راضی نبود کسی بدنش رو ببینه ...
غسل رو دادیم تموم باورتون میشه اون لبخنده تا اخر غسل روی لباش بود!!
حس میکردم خوابم و این تصویر رو دارم می بینم تا اینکه یاد ش...ه..ید
محمد رضا حقیقی افتادم اونم کسی بود که لبخند رو لباش بود🥺
پس جای شکی برام نمونده بود...
کفن پوشش کردیم تاحدی که خانوادش بیان باش خدا حافظی کنن
وای از اون لحظه😭💔
رفتیم تو اتاق کناری تا پسرش بیاد داخل
و با مادرش اخرین دیدار رو داشته باشه
اون برای مادرش میخوند ...
ما تو اتاق بغلی گیر میکردیم
جیگرم اتیش گرفت براش....
التماس های که به مادرش میکرد😭
نوبت دخترش شد
زیر بغلش گرفته بودن اوردن داخل
ومادری که در انتظار دخترش چشمش بازشد😭💔
داد میزد....
مامانم مامانم چشمش باز شد.
مامانم منتظر من بود..
اخ از اون لحظه که دلم میخواست
یه گوشه بشینم و بلند بلند گریه کنم.
بیاد حضرت زهرا سلام الله
که بچه هاش دورش جمع شدن و گریه میکردن 😭
چیزی که ازش درک کردم این بود که راضی بود، خوشحال و سبک بال بود برای رفتن به اون دنیا😭
به حال خودم گریه کردم...
به اینکه زمان رفتن منم ! همین قدر سبک وراحته!!!
اصلا چی دارم که برم؟؟؟
اونی هستم که خدا ازم راضی باشه؟
هی به خودم گفتم بابا این دنیا تهش همینه! حرص دنیا رو نخور!
زدنت! غیبتت کردن! دورغ گفتن! ناحقی کردن!
باشه اشکال نداره.
اما باور داشته باش روزی جای همه ی ما همین جاست حالا چه اعتقاد داشته باشی
چه اعتقاد نداشته باشی
پس همونی باش که خدا میخواد
منبع:
@neiynava_313
از اتاق بغلی اومدم بیرون وهمه رفتن
نزدیک اذان مغرب بود باید کارو تموم میکردم که به نماز برسیم..
پنبه رو گرفتم گذاشتم داخل دهنش
لبخند تکون نخورد💔
بینی و گوش وچشماشو پنبه گذاشتم
و روسریشو سفت بستم پارچه ی سفید رو روی صورتش کشیدم😭
گفتم ببین فقط میگم شفاعتم کن..
عکس تزیینی است.
کانال زندگی از غسالخونه تا برزخ👇
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5