✔️ حواله ی انگشتری امام رضا علیه السلام به آیت الله العظمی علوی گرگانی ◽️آیت الله سید محمدعلی علوی گرگانی: چند سال قبل، در جلسه ای جمعی از طلبه ها در خصوص تهیه انگشتر عقیق مطمئن و واقعی صحبتی می کردند در همین هنگام به ذهنم گذشت که در این وانفسای بازار، چگونه می شود انگشتری یافت که جامع تمام خواص باشد؟ همان جا نیز به ذهنم گذشت که این بار در سفر به مشهد از امام رئوف ع بخواهم که با تدبیر الهی و اعمال ولایت خود، چنین انگشتری را نصیب فرمایند. در اولین سفر به مشهد، هنگامی که پس از زیارت، در حال بازگشت بودم، در میانه بازار یکی از مغازه داران که انگشتر فروشی بزرگی داشت، مقابلم آمده، پس از احوال پرسی، با احترام سؤال کرد: حاج آقا، اسم شريفتان آسید محمدعلی است؟ عرض کردم: بله گفت: محبت کنید یکی دو دقیقه اینجا تشریف داشته باشید، سفارشی دارید! او به مغازه خود رفت، و پس از باز کردن گاو صندوق و اندکی جستجو، انگشتری را بیرون آورد و به سمت من آمد. بلافاصله، فرزندش که نظاره گر صحنه بود، سراسیمه به دنبال پدر آمد و با صدای بلند گفت: بابا! چکار می خواهید بکنید؟ مگر آن انگشتر برای فروش است؟! به پسرش اشاره کرد، صبر کند و چیزی نگوید! او با احترام انگشتر را در انگشت من قرار داد و پس از اینکه مطمئن شد، دقیقا اندازه است، گفت: حاج آقا؟ ناقابل است. بعد با بغض ادامه داد: به امام رضا ع بفرمایید، جان بخواهند ، اشک در چشمانش حلقه زد! پسرش نزدیک تر آمد. این بار با تحکّم صدا زد، بابا، اصلا حالیتان هست چکار می کنید؟ این انگشتر را می خواهید به یک ناشناس بدهید؟! دیگر مغازه ما چه دارد که به آن بنازیم ؟! این بار پسرش را مخاطب قرار داد و با اشک سرازیر گفت: فرزند! من با این کار، امید یک نگاه دارم، یک نگاه امام رضا ع ، که دنیا و آخرت نسل اندر نسلمان را کفایت می کند. پسرم، کاری به کار بزرگ ترها نداشته باش. برو پشت دخل ! برو به کارت برس...! پسرش رفت و من با اینکه خیلی در کار شناخت اشیای عتیقه و احجار کریمه نبودم، اما با تمام وجود می دیدم که آن انگشتر، هرچه هست، بسیار ارزشمند و متفاوت است! خیلی به آن مرد اصرار کردم که حداقل مبلغی در حد وسع طلبگی، دریافت کند، اما نپذیرفت. همان جا به یاد آن درخواست ذهنی خود در آن مجلس افتادم و رو به حرم شریف ، از امام رئوفمان تشکر کردم و عرضه داشتم: یابن رسول الله يا امام الرئوف ! حقّا که سروری، شایسته شماست. ولایت و امامت نیز شما که کوچک ترین درخواست های سربازان و نوکران خود را حتی در کنج ذهنشان در اقصی نقاط عالم، بی پاسخ نمی گذارید! حتی اگر خودشان هم فراموش کرده باشند! زان پس، هرکس آن انگشتر را می دید، اولین سؤالش این بود که حاج آقا این انگشتر را از کجا گرفته اید؟ من آدرس میدادم و آنها یکی پس از دیگری،پس از مراجعت می گفتند، آنجا اصلا چنین انگشترهایی نبود! نه در آن مغازه و نه در هیچ مغازه دیگران. و خدا می داند که چه برکاتی از بابت آن انگشتر، نصیبمان شده است؟ ۰.....: 𝐣𝐨𝐢𝐧↴ ‹ ┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄‹ در زیــنــبیـــهــ با ما همراه باشیــــد🌼👇 ༺༻@zeynabieh12༺༻