بصیرت و تشکیلات اسلامی
🚨 شبکه‌سازی تشکیلاتی (5) 🔹 نظم مؤلفه اول ارتباط منظم از حیث توالی‌های این ارتباط است و منسجم از حی
🚨 شبکه‌سازی تشکیلاتی (6) 🔹 انسجام مؤلفه دوم ارتباط چیست؟ انسجام به‌معنای یک‌پارچگی و کل‌گرایی است. برای مثال ما در تشکیلات‌مان نظم داریم ولی همه افراد تشکیلات از اتفاقات مطلع نمی‌شوند که در جلسات و کارها بیایند یعنی مجموعه افراد تشکیلات اطلاعی از حال یکدیگر ندارند. این به‌معنای کم‌رنگ بودن تقوای تشکیلاتی در چنین جمعی است. تقوای تشکیلاتی به این معنا نیست که یک نفر مراقب همه هست. در تقوای تشکیلاتی همه مراقب هم دیگر هستند «کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته» دقیقاً این فرمایش حضرت یک ماتریس در هم تنیده است. به این صورت که فرد بالا نسبت به پایین مسئول است و در سطح پایین‌تر بالایی نسبت به پایین‌تر مسئول است و همین‌طور پایین می‌رویم و این سطر و ستون‌ها پیدا می‌شود این ماتریس همه در هم تنیده‌اند این یک شبکه کلافی بزرگ می‌شود. این می‌شود انسجام. پس هر چقدر انسجام تشکیلاتی بیشتر باشد تقوای تشکیلاتی بیشتر است. تقوای تشکیلاتی یعنی همه مراقب هم هستند. این‌طور نیست که رهبر مراقب همه باشد نه یک جاهایی اعضای تشکیلات هم مراقب رهبر هستند. یعنی کنترل‌های افراد هم یک جاهایی از بالا به پایین و یک جاهایی از پایین به بالا انجام می‌شود. برای همین حضرت امام به مردم در وصیت‌نامه می‌گویند که اگر دیدید که مسئولین از اصول اسلامی تخطی کردند خودتان وارد عمل شوید و با آنها مقابله کنید. حال آنکه اسلامیت نظام از بالا به پایین تسری پیدا می‌کند، ولی ناظر آن چه کسی است؟ از پایین به بالا. این یعنی . پس انسجام یک رابطه دو طرفه و چند سویه بین افراد تشکیلات است به‌عبارت عامیانه‌تر افراد تشکیلات به‌هم آویزان هستند. استعاره حلقه است که جنس رابطه‌ها درهم‌تینده و دوطرفه است. اصلاً ارتباط است که تشکیلات را شکل می‌دهد. این‌طور نیست که تشکیلات فقط دعوت باشد که مثلاً حضرت رسول بایستد و بگوید که من شما را دعوت به اسلام می‌کنم تشریف می‌آورید یا خیر؟ بلکه حضرت می‌رود در این طرف و آن طرف و می‌گوید که من می‌خواهم یک چیزی به تو بگویم. طرف می‌گفت که به من گفته‌اند که تو شاعر هستی؟ و گوش نمی‌دهم و در گوش‌هایم پنبه است. و رسول می‌گوید که حالا این حرف‌های من را گوش کند اگر بد بود برو و این گوش می‌کند و می‌رود. فردا دوباره می‌بینیدش و می‌گوید که فکر کردی؟ گیر دادیا؟! بله وجه دیگر ارتباط و انسجام یعنی گیر دادن. غیر از این نمی‌شود. همان تعریف همفکر کردن که ما بحث شد. شما باید ارتباط برقرار کنید. چه ارتباط کلان و چه ارتباط خرد هر دو برای تشکیلات لازم است. خوب همین‌قدر؟ نه خیر حالا تو با این ارتباط برقرار کردی و این آدم تشکیلات شد. حالا باید کاری کنید که دیگری هم آدم تشکیلات بشود این دوتا ارتباط. حالا باید این دو نفر را به هم ارتباط بدهی. این می‌شود انسجام یعنی ارتباطات چندسویه. بنابراین روح تشکیلات چندسویه است. تشکیلات مثل خوشه‌های انگور نیستند که هر کدام از هم جدا باشند بلکه مثل بافتنی است که تار و پود در هم تنیده‌اند. مثلا مربی گروه یک با مربی گروه دو خودش ارتباط دارد و رفیق است. اصلا این‌ها را در هم ضرب کرده‌اند. 🔸 این فاکتور ارتباط همچنین فاکتور ارزیابی تشکیلات هم هست. مثلا می‌خواهید ببنید که چقدر این تشکیلات قوی هست ببینید که چقدر این‌ها با هم ارتباط دارند؟ ارتباطات چندسویه. 🔻🔻🔻🔻🔻