🕊 بابا !
🖋غلامرضا تدینی راد
🔹پسر دو ساله نگاهی به عکس بابا میاندازد و رو به خواهر ۵ سالهاش میگوید: بابا !
🔻 دو ساله است و طاقت دیدن گریههای مادر را ندارد. منتظر باباست بیاید مثل مواقعی که مادر نگرانی داشت کنارش بایستد و بگوید ، خدا بزرگ است درست میشود. او گریههای مادر را میبیند و خواهر را هم بابا صدا می زند.
🔻 قرار است از امروز دخترک برای برادر کوچولویش سنگ صبور باشد و تکیهگاهی مستحکم مثل بابا.
🔻بابا میثم در مرام و معرفت بین اهالی محل و اقوام و آشنایان بینظیر بود.همه از صفای باطن ، دلسوزی و مهربانیهایش میگفتند و احترام زیادی برایش میگذاشتند.
🔻 امروز بابا میثم حرمت و عزت آسمانی پیدا کرده و خانوادهاش با افتخار میگویند بابا، پیش خدا رفته است. سرهنگ دوم شهید میثم علیخواه در پلیس لاهیجان خدمت میکرد.
🔻روز گذشته لباسهای خوشگل پلیسی اش را پوشید. با لبخندی از خانواده خداحافظی کرد و رفت.
🔻ساعتی بعد با یکی از اراذل و اوباش مسلح روبرو شد. فردشرور که سلاح جنگی داشت بابا میثم و یکی از همرزمانش را به ضرب گلوله زخمی کرد.
🔻اما نتوانست فرار کند و پلیس او را دستگیر و اسلحه اش را کشف کرد.
🔻بابا میثم در این درگیری به فیض عظیم شهادت رسید به همرزمش تحت مراقبتهای ویژه پزشکی قرار گرفت.
🔻دخترک ۵ ساله برادر دو سالهاش را در آغوش گرفته و به او صبوری میدهد مبادا برای نیامدن بابا ، بهانه گیری کند.
🔻پیکر مطهر بابا میثم ۳۸ ساله با حضور پرشکوه مردم قدرشناس به خاک سپرده شد.
🥀 راهش پر رهرو باد
@zibaeihai_zendegi
https://eitaa.com/joinchat/266797082Cfbb150bb47