زهرا صالحی دختر شهید سید مجتبی صالحی می گوید :سال ۶۲ کلاس اول راهنمایی بودم. یک هفته از شهادت پدرم گذشته بود. در زادگاه پدرم شهر خوانسار برای او مراسم گرفته بودند بنابراین مادر و برادرم هم در خانه نبودند و من باید به مدرسه می رفتم. وقتی وارد مدرسه شدم دیدم که برای تجلیل از پدرم مراسم تدارک دیده اند. پس از مراسم راهی کلاس شدم خانم ناظم از راه رسید و برنامه امتحانی اثلث دوم را به من داد .در غیاب من همه بچه ها برنامه امتحانی شان را گرفته بودند و فقط من مانده بودم. ناظم از من خواست که حتماً اولیای آن را امضا کنند و فردا ببرم مدرسه. به این فکر فرو رفتم که چه کسی آن را برایم امضا کند؟ وقتی به خانه رسیدم چیزی خوردم و خوابم برد. در خواب پدرم را دیدم که از بیرون آمده بود. مثل همیشه با ما بازی می‌کرد و ما هم از سر و کولش بالا می رفتیم پرسیدم :آقا جون ناهار خوردید؟ گفت :نه نخوردم به آشپزخانه رفتم تا برای پدر غذا بیاورم پدر گفت: زهرا برنامه امتحانی را بیاور امضا کند گفتم آقا جون کدام کارنامه؟ گفت :همان برنامه امتحانی که امروز در مدرسه دادند. رفتم و برنامه امتحانی ام را آوردم اما هرچه دنبال خودکار آبی گشتم پیدا نشد می دانستم که پدر هیچ گاه با خودکار قرمز امضا نمی‌کند بالاخره خودکار آبی ام را پیدا کردم و به پدر دادم و رفتم آشپزخانه اما وقتی برگشتم پدرم را ندیدم گریان به دنبال او دویدم اما دیگر پیدایش نکردم صبح از خواب بیدار شدم.موقع رفتن به مدرسه با عجله وسایلم را آماده می‌کردم ناگهان چشمم به برنامه امتحانی ام افتاد که با خودکار قرمز امضا شده بود. یکباره خواب دیشب برایم تداعی شد که در قسمت ملاحظات برنامه نوشته بود:(( اینجانب رضایت دارم ،سید مجتبی صالحی)) و امضا کرده بود. خبر خیلی سریع پخش شد .علمای آن زمان صحت ماجرا را تایید می‌کنند. برنامه امتحانی به رویت حضرت امام نیز می‌رسد. اداره آگاهی تهران نیز پس از بررسی اعلام می کند امضا مربوط به خود شهید مجتبی صالحی است اما جوهرخودکار ای که امضا را زده شبیه به هیچ خودکار یا خودنویسی نمی باشد .در آن ایام پدر به خواب مادرم می‌آید مادر شهید را به حضرت زهرا ( س )قسم می‌دهد که با برخورد مردم که دم در می آیند واز امضای نامه می پرسند چه بکند؟ شهید می گوید: سادات خانم (اسم همسر شهید) تو هم شک داری ؟باگریه می گوید: نه ،او ادامه می‌دهد: اگر کسی شک دارد بگو تا روز قیامت در آن باقی بماند تا همه حقایق آشکار شود. خانم صالحی حضور پدرش را در همه مراحل زندگی اش احساس کرده از تولد و نامگذاری اولین فرزندش که پدر به خوابم می آید و نام نوه اش را مجتبی می‌گذرد تا... شهید حجت الاسلام سید مجتبی صالحی خوانساری از شاگردان شهید آیت الله سعیدی بود که در سال ۱۳۲۳ در خوانسار متولد و در تاریخ ۲۹/ ۱۱ /۱۳۶۲ به دست عوامل ضد انقلاب در جوانرود کردستان به شهادت رسید و در گلزار شهدای قم در قطعه چهارم ردیف ۵به خاک سپرده شد. کارنامه امضا شده این شهید هم اکنون در موزه شهدا موجود است. منبع :كتاب شهیدان زنده اند انتشارات شهید ابراهیم هادی