🔻ماجرای سوغات علامه طباطبایی(ره) از زیارت حافظ/ شعر لسانالغیب در منقبت امیرالمومنین(ع)
🔹 این جریانی که نقل می کنم، شاید اولین بار است که عرض می کنم، این را از دو استاد بزرگوارمان نقل می کنم، یکی عارف بزرگوار آیت الله پهلوانی، یکی هم فقیه عارف آیت الله سید عبدالله جعفری که از برجسته ترین شاگردان علامه طباطبایی در همه ابعاد بودند ، از هر دو من نقل می کنم، این دو بزرگوار فرمودند که مرحوم علامه طباطبایی رفته بودند سفری شیراز، از شیراز که برگشتند این دو بزرگوار به مرحوم علامه عرض می کنند که از شیراز برای ما چه سوغاتی آورده اید؟ خب معلوم است که سوغاتی مادی نمی خواهند. مرحوم علامه فرمودند که آن چیزی که از شیراز برایتان آوردم این است که رفتم زیارت قبر حافظ، در کنار قبر حافظ برای من ثابت شد که این غزل برای خود حافظ است، بنده خدمت استاد بزرگوارمان فقیه عارف مرحوم آیت الله جعفری عرض کردم که نپرسیدید از چه طریقی مطلب برایشان اثبات شد؟ فرمودند که نه ما اینقدر حیا را در محضر علامه حفظ می کردیم که این جرأت را به خود نمی دادیم که بپرسیم، ای کاش پرسیده بودیم.
🔹 اجمال این غزل این است که خلاصه پناه می برد به خانواده رسالت بعد حافظ می گوید که اگر دستت به امیرالمومنین(ع) نمی رسد، از زیارت عتبات محرومی، امام رضا(ع) را دریاب، امام هشتم. امشب این غزل را بخوانیم و زمینه توسل ما باشد:
ای دل غلام شاه جهان باش و شاه باش
پیوسته در حمایت لطف إله باش
از خارجی هزار به یک جو نمی خرند
گو، کوتاه تا به کوه، منافق سپاه باش
چون احمدم شفیع بود روز رستخیز
گو این تن بلاکش من پرگناه باش
آن را که دوستی علی نیست کافر است
گو زاهد زمانه و گو شیخ راه باش
امروز زنده ام به ولای تو یا علی
فردا به روح پاک امامان گواه باش
قبر امام هشتم و سلطان دین رضا
از جان ببوس و بر در آن بارگاه باش
دستت نمی رسد که بچینی گلی ز شاخ
باری به پای گلبن ایشان گیاه باش
مرد خدا شناس که تقوی طلب کند
خواهی سپید جامه و خواهی سیاه باش
حافظا طریق بندگی شاه پیشه کن
وانگاه در طریق چو مردان راه باش
⬅️ در رجانیوز بخوانید:
🌐
Rajanews.com/node/299425