✅ ابوالحسن ضراب اصفهانی که در سال 281 ه ق به همراه قافله ای از اهل سنت عازم مکه شده بود میگوید:
🔻در مکه منزلی در سوق اللیل، اجاره کردیم که بعدها متوجه شدیم این منزل به حضرت خدیجه(س) تعلّق داشته و به دارالرضا(ع) معروف است.
🔻پیرزنی در آنجا بود، که دارای هیبتی چشمگیر بود. قاطع و کم حرف به نظر می آمد.
❓یک روز که موقعیت را مناسب دیدم از او پرسیدم : شما با صاحبان این خانه چه ارتباطی دارید؟
گفت: این منزل از امام رضا(ع) است که به امام حسن عسکری(ع) رسیده و من خادمة امام حسن عسکری(ع) بوده ام.
✳️ شبها به علت نا امنی، در خانه را می بستیم و سنگ بزرگی را پشت آن قرار می دادیم تا اینکه متوجه شدم جوانی نورانی شب ها بدون آنکه سنگ را جابهجا کند در را باز می کند و وارد منزل می شود.
هیبت و عظمت او مانع از این می شد از او بپرسم که کیست و چرا در این خانه رفت و آمد می کند.
✅ روزی آن خادمه گفت [آقا] به شما می فرمایند: با مسایل اعتقادی شریکان و همراهانت با خشونت برخورد مکن. با آنها به مجادله مپرداز. آنها در ظاهر با تو صمیمی و دوستند، ولی در باطن دشمن تو هستند! با آنها مدارا کن و راز دل نگه دار و از این گفت و گو نیز با خبرشان منما...،
✅ روزی آن علیا مخدره گفت:
می فرمایند: هر گاه خواستی بر پیامبر و اهل بیت طاهرینش صلوات بفرستی این گونه صلوات بفرست....
این صلوات که آیه الله بهجت ره اهتمام به قرائت آن در عصرهای جمعه داشتند وبه فرموده سید بن طاووس نباید ترک شود به صلوات ضراب اصفهانی معرف است.
https://eitaa.com/pajoheshbmkhr