تفسیر نور (محسن قرائتی) سوره قصص آیه ۲۷ قالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هاتَيْنِ عَلى‌ أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْراً فَمِنْ عِنْدِكَ وَ ما أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ «27» (حضرت شعيب به موسى) گفت: من قصد دارم تا يكى از اين دو دخترم را به همسرى تو درآورم بر اين (شرط) كه هشت سال براى من كار كنى و اگر (اين مدّت را) به ده سال تمام كردى، پس (بسته به خواست و محبّت) از ناحيه توست و من نمى‌خواهم كه بر تو سخت گيرم، بزودى به خواست خداوند، مرا از صالحان خواهى يافت. نکته ها ما مى‌توانيم تمام كارهاى خود را رنگ الهى دهيم، چنانكه قرآن مى‌فرمايد: «صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً» «1» مثلًا هرگاه صورت خود را مى‌شوييم، قصد وضو نماييم، هرگاه مى‌نشينيم مثل پيامبر صلى الله عليه و آله روبه قبله نشينيم، به جاى مدرك و مقام، براى رضاى خداوند درس بخوانيم، لباسى كه براى همسر مى‌خريم، به مناسبت اعياد مذهبى همچون عيد غدير يا تولّد حضرت زهرا عليها السلام باشد، هديه‌اى كه براى فرزند خود مى‌خريم به مناسبت كسب يك كمال معنوى باشد، همان گونه كه در اين آيه به جاى هشت سال فرمود: به اندازه‌ى هشت حج. پیام ها 1- اگر كارى بر اساس جوانمردى و ضعيف نوازى انجام شود، علاوه بر اجر معنوى، پاداش دنيوى نيز بدنبال دارد. «قالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ» (حضرت موسى كه تا ساعاتى پيش حتّى بر جان خود ايمن نبود، اينك علاوه بر امنيّت‌ جانى، صاحب زن و زندگى و كار مى‌شود.) 2- سنّت‌هاى خوب ازدواج (همچون حضور در منزل دختر و گفتگو با حضور پدرش) را از انبيا بياموزيم. «إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ‌- إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ» 3- شناخت داماد پيش از اقدام به ازدواج، امرى ضرورى است. «فَلَمَّا جاءَهُ وَ قَصَّ عَلَيْهِ الْقَصَصَ‌- قالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ» (موسى سرگذشت خود را صادقانه به شعيب گفت و او به موسى اطمينان پيدا كرد، آنگاه پيشنهاد دامادى او را براى دخترش مطرح نمود.) 4- اگر از امين بودن، توانايى و علاقه‌مندى به كار جوان مطمئن شديم‌ «الْقَوِيُّ الْأَمِينُ» نداشتن امكانات و مسكن را مانع ازدواج قرار ندهيم. «أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ» 5- پيشنهاد ازدواج از جانب پدر دختر مانعى ندارد. «إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ» 6- رعايت نوبت ميان دختران، و ازدواج دختر بزرگتر قبل از كوچكتر، همه‌جا ضرورى نيست. «إِحْدَى ابْنَتَيَّ» (حضرت شعيب به حضرت موسى گفت: مى‌خواهم يكى از اين دو دخترم را به ازدواج تو درآورم وشرط نكرد كه دخترِ اوّل باشد يا دوم.) 7- پدر نبايد در امر ازدواج ميان دختران، تفاوت بگذارد. «إِحْدَى ابْنَتَيَّ هاتَيْنِ» 8- دختر و پسر هنگام خواستگارى، مى‌توانند در برابر يكديگر قرار بگيرند. «هاتَيْنِ» 9- غريزه‌ى جنسى را جدّى بگيريم. حتّى در خانه‌ى نبوّت، براى سلامت محيط خانه و كار، ابتدا به امر ازدواج اقدام و سپس به استخدام توجّه مى‌شود. «أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ‌- عَلى‌ أَنْ تَأْجُرَنِي» 10- ازدواج، با مهريه همراه است. «عَلى‌ أَنْ تَأْجُرَنِي» 11- لازم نيست مهريه مال و ثروت باشد. حضرت شعيب به موسى گفت: دخترم را به ازدواج تو درمى‌آورم به شرط آن‌كه هشت سال براى من كار كنى. «عَلى‌ أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمانِيَ حِجَجٍ» (البتّه در شريعت اسلام مى‌بايست به فتاواى مراجع تقليدمراجعه كنيم.) 12- زمان‌بندى قراردادها را بر اساس زمان عبادات و امور معنوى قرار دهيم. «ثَمانِيَ حِجَجٍ» (به جاى هشت سال، فرمود: هشت حج) 13- يكى از راه‌هاى ترويج معروف، بزرگداشت اوقات معنوى و «ايّام اللّه» است. «ثَمانِيَ حِجَجٍ» 14- مقام نبوّت، مانع از صحبت پيرامون مقدار مهريه و مال الاجاره نيست. «ثَمانِيَ حِجَجٍ» 15- مراسم حج، در اديان گذشته نيز سابقه داشته است. «حِجَجٍ» 16- هنگام صحبت براى مهريه، پدر عروس، حدّاقل مورد قبول را انتخاب كند و پذيرش بيشتر را به اختيار داماد بگذارد. «فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْراً فَمِنْ عِنْدِكَ» حضرت شعيب به موسى گفت: اگر هشت سال را به ده‌سال برسانى اختيار با شماست. 17- در ميزان مهريه، داماد را در تنگنا قرار ندهيد. «فَمِنْ عِنْدِكَ» 18- پدر عروس در امر ازدواج سخت‌گيرى نكند و در پرداخت مهريه، توان داماد را در نظر بگيرد. «ما أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ» 19- كسانى كه به كارگران و زيردستان خود سخت‌گيرى مى‌كنند، انسان‌هايى ناصالح هستند. «سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ» 20- داماد بايد از ناحيه‌ى بستگان جديد، آرامش خاطر داشته باشد. «سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ»