هــــرچند که قدّ و قامتی کوچک داشت با هــر حرکت بذر شجـــاعت می کاشت مــردان به زمین می زد و هــر گامش را مــردانه به سمت بنـــدگی بر می داشت انگــــار حسن بود کـــــه می زد شمشیر دشمن به دل خود اینچنین می پنداشت از فــــــــــرط دلاوری خـــــــود انبوهی از کینه میــــان لشکــــــر خصم انباشت جنگید که تا شجــاعت حیـــــــدری اش مجمــوعه‌ی دشمــن به تکــاپو واداشت چون دید حریفش قدرست در دل گفت این مـــــــرد نبایست که طفلی انگاشت پس حمله به سوی او نمــــود از هــرجا داغش به دل کعبه ی دلهـــــــا بگذاشت وقتی که سری شد به میـــــــــان سرها دشمن سر او هـــــم به سر می افراشت 🅿️اختصاصی دلدادگی💙 ✍ @deldadegi دلدادگی💙