نگو ما را نمی پذیرد
نگو من کجا و او کجا
می پذیرد تو را، فقط بنشین با او عرض نیاز کن و بهش بگو الهی :
به مستان می خانه ات
به عقل آفرینان دیوانه ات
به عزلت نشینان صحرای درد
به ناخن کبودان شب های سرد
بگو خدایا به جان خراباتیان این هستی پوسیده را از من بگیر، بگو خدایا قسم به آنهایی که دیوانه اند ولی عقل آفرین هستند، آنهایی که در شبهای سرد از عشق تو ناخنهاشون کبود می شود، بگو خدایا مرا آتشم کن، اون آتشی که می گفت اناالحق ! بگو خدایا به جان خراباتیان، به جان اونهایی که از تو تمنا کردند که در درون من نشین ای آن که از من من تری، و تو رفتی در درونشان نشستی و ویرانشان کردی
مثنوی جلسه ۱۳ علامه مروجی سبزواری
@moravej_tohid
* ظهور نزدیک است *
@zohoornazdikast