یقین ✍در روايت داريم كه از خدا يقين بخواهيد. يقين همان اعتقاد صد در صد است. يقين همان اطمينان است. يك وقت شما می شنويد كه در خيابان پشتی آتش سوزی شده است. شما احتمال اين را می دهيد. بعد به خيابان می رويد و دود غليظی می بينيد ولی باز اطمينان صد در صد نيست. ولی يك وقت شما كنار خانه ای كه آتش گرفته است می ايستيد. در اينجا شما صد در صد علم داريد كه اين خانه آتش گرفته است. يك وقت انسان خودش در آتش می سوزد، به اين يقين می گويند. همه می دانند كه هيچ كاری از يك جنازه برنمی آيد ولی كسی حاضر نيست كه پيش او بماند زيرا می ترسد. در يقين انسان به جايی می رسد كه جهنم را می بيند. درسوره تكاثر خدا مي‌فرمايد كه بعضي از انسانها آن قدر يقين دارند كه گويی جهنم را می بينند. حضرت امير ميفرمود: اگر پرده‌ها كنار برود بر يقين من افزوده نمی شود. گاهی ما با يك آزمايش به يقين می رسيم. دكتر می گويد كه قند يا چربی شما بالاست و نبايد اينها را بخوريد، ماهم حرف دكتر را گوش می كنيم. ۱۲۴ هزار پبامبر می گويد كه غيبت فشار قبر دارد ولی ما بازهم غيبت می كنيم، می گويند كه ربا زندگی را از هم می پاشد ولی باز ربا مي‌خورد. يقين ثمره تلاش و اخلاص است. اگر انسان زاهد شد، به يقين می رسد. داريم هر كس حرص دارد، يقين ندارد. انسان حريص يقينش ضعيف است. داريم ترس از ضعف يقين است. بعضي مواقع ما ترس بازدارنده است. ترس از خدا، ترس پويا است. گاهی ما از ترس دروغ می گوييم كه اين بخاطر ضعف يقين است. 📚از بیانات دکتر رفیعی 🕊🌹أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌹🕊 ➥ @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان