#نظر_اعضا
#فداکاری
فداکاری کردم با بدخلقی های خونواده ش کنار اومدم فداکاری کردم یک و نیم سال بابی پولی و بیکاریش ساختم و دم نزدم فداکاری کردم از کل مراسمات فقط عروسی ساده گرفتم فداکاری کردم دوبار کهدپاشو کرده بود تو یه کفش که طلاق من کوتاهاومدم نشستم سر زندگیم فداکاری میکنم کههرروز ۵صبح باهاش بیدار میشم صبحونشو میدم
اونم فداکاری میکنه همیشه محبت میکنه فداکاری بزرگیه که بیشتر اوقات با خونواده منه فداکاری میکنه که دوساله نصف هفته خوابگاهم پیشش نیستم اما چیزی نمیگه فداکاری میکنه هر چی جیبشه یا خرج من میکنه یا ماشینش براخودش هیچی نمیخواد