🏴 ابن الحسن فدای جراحات پیکرت من مرده‌ام مگر که بیفتد ز تن سرت 🏴 دیدم بریده شد نفسِ ربنایِ تو در زیر دست و پاست عمو دست و پای تو 🏴 می‌آمد از اَواخرِ مقتل صدای تو از خیمه آمدم که بمیرم برای تو 🏴 خوردم قسم به فاطمه، تا زنده‌ام عمو با سنّ کم برای تو رزمنده‌ام عمو...