در طولِ ماهِ رمضان هر شب از فرزندشان میپرسیدن پسرم چند روز از ماه گذشته؟ و جواب میشنیدند که مثلا چهارده روز... دستی به محاسنِ مبارڪش میڪشید و میفرمود: دیگه چیزی نمانده ڪه این محاسن، با خونِ سرم خَصاب شود...🩸 هرشب خانہ‌یِ یڪی از فرزندانشون افطار میڪردندوڪمتر از همیشه غذا https://eitaa.com/joinchat/1373765635C2bc193bfe2