.
توی مسیر فرار
یه رفیق پیدا کردم
اونم داشت فرار میکرد 😐
دلش از دنیا و آدماش پر بود
میگفت جای من اینجا نیست
باید برم دیگه 😔
من زیاد متوجه حرفاش نشدم 🚶♀
بنظرم نقشه فرارش پیچیده تر بود
مسیر فرار خورده به کاظمین
اینجام با صفاستاااا 😍
با رفیقم ادامه مسیر رو میریم
دعا کنید دست و پامونو نبندن تا بتونیم فرار کنیم یا بهتر بگم به فرار ادامه بدیم😕
همین دیشب یه خواب خوب زیر پتو زیر کولر گازی یه جوری دستامو بسته بود به زور از چنگش در رفتم و نماز خوندم😫
دیگه فرار کردنه دیگه رفیق 🥺
راحت که نیست 😮💨
@negarart_gallery | نگاری شو |