🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 🍃 آیت الله تألّهی همدانی 🍃 🎖 از یکی از علمای اصفهان نقل شده است که در سفر کربلای معلّی، مادر پیرش را که به سن ارذل العمر رسیده بوده، همراه خود آورده بود. در بین راه، میان بیابان گرم، ماشین مانده بود و مسافرها پیاده شده بودند. 🎖 مادر پیر به فرزند عالم خود می‌گوید: «میرزا آقا قدری برای من یخ و سکنجبین بخر». عالم در پاسخ مادر نمی‌گوید: «مادر مگر دیوانه شدی، اینجا از کجا برای تو یخ و سکنجبین فراهم کنم»، 🎖 بلکه می‌فرماید: «به چشم، می‌روم می‌خرم». سپس قدری راه می‌رود و برمی‌گردد و می‌گوید: «اینجا نبود بخرم، جلوتر می‌رویم و برایت می‌خرم». 📚 اسرار سلوک