سید احمد رضوی | صراط
فرهنگ نقد از نگاه امام خمینی https://hawzah.net/fa/Magazine/View/4518/4527/32552/%D9%81%D8%B1%D9%87%
واجب است که [ناقدان و آمران به معروف و ناهیان از منکر] شرایط معروف و منکر را فرا گیرند و موارد واجب بودن و جز آن را بشناسند, تا این که در انجام این دو فریضه, خود گرفتار منکر نشوند. از این دیدگاه فقهی امام, چنین به دست می آید که هرگونه نقد و انتقاد در مسائل سیاسی, اجتماعی, اقتصادی, فرهنگی و… باید از روی آگاهی و شناخت صورت بگیرد.
حضرت امام خمینی ( ره )
اصول و روشهای نقد از دیدگاه قرآن و نهجالبلاغه
http://ajsm.atu.ac.ir/article_1307.html
خداوند در قرآن خطاب به پیامبر (ص) میفرماید: ﴿اُدْعُ إِلِى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِوَالْمَوْعِظَةِالْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ: با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما و با آنها به روشى که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن! پروردگارت از همگان بهتر مىداند چه کسى از راه او گمراه شده است و او به هدایتیافتگان داناتر است﴾ (النّحل/125). خلیل بن احمد مىگوید: «وعظ تذکّر و یادآورى سخنى است که با خیر و خوبى همراه باشد که قلب و دل را لطیف و روشن سازد» (فراهیدی، 1410ق.، ج 2: 228).
سید احمد رضوی | صراط
اصول و روشهای نقد از دیدگاه قرآن و نهجالبلاغه http://ajsm.atu.ac.ir/article_1307.html
3) انتقاد با ارایة راه حل
انتقادهای قرآن با ارایة راه حل همراه هستند؛ یعنی وقتی در مورد امری انتقاد صورت میگیرد، راه حل هم برای اصلاح و بهبود ارایه میشود؛ برای نمونه وقتی حضرت لوط به قوم خود بهخاطر عمل ناشایست ایشان انتقاد میکند و آنها را از آن گناه منع میکند، راه حلّ مناسب هم به ایشان پیشنهاد میکند، چنانکه حضرت لوط به قوم خود میفرماید: ﴿... إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَکُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّنَ الْعَالَمِینَ * أَئِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ وَ تَقْطَعُونَ السَّبِیلَ وَتَأْتُونَ فِی نَادِیکُمُ الْمُنکَرَ ...: شما عمل بسیار زشتى انجام مىدهید که هیچ یک از مردم جهان پیش از شما آن را انجام نداده است! * آیا شما به سراغ مردان مىروید و راه (تداوم نسل انسان) را قطع مىکنید و در مجلس خود اعمال ناپسند انجام مىدهید؟!﴾ (العنکبوت /29ـ28)؛ ﴿وَجَاءَهُ قَوْمُهُ یُهْرَعُونَ إِلَیْهِ وَمِن قَبْلُ کَانُواْ یَعْمَلُونَ السَّیِّئَاتِ قَالَ یَا قَوْمِ هَؤُلاءِ بَنَاتِی هُنَّ أَطْهَرُ لَکُمْ فَاتَّقُواْ اللّهَ وَلاَ تُخْزُونِ فِی ضَیْفِی أَلَیْسَ مِنکُمْ رَجُلٌ رَّشِیدٌ: قوم او (به قصد مزاحمت میهمانان) به سرعت به سراغ او آمدند و قبلاً کارهاى بد انجام مىدادند، گفت: اى قوم من! اینها دختران منند. براى شما پاکیزهترند! (با آنها ازدواج کنید و از زشتکارى چشم بپوشید!) از خدا بترسید و مرا در مورد میهمانانم رسوا نسازید! آیا در میان شما یک مرد فهمیده و آگاه وجود ندارد؟!﴾(هود/78).
مرحوم علاّمه طباطبائی در مورد گفتگویی که میان لوط (ع) و قوم او صورت گرفته، نوشتهاند: «وقتى لوط (ع) دید که قوم همگى بر سوء قصد علیه میهمانان یکدست شدهاند و صرف موعظه و یا خشونت در گفتار، آنان را از آنچه مىخواهند، منصرف نمىکند، تصمیم گرفت آنها را از این راه فحشاء بازدارد و منظور ایشان را از راه حلال تأمین کند، از طریقى که گناهى بر آن مترتّب نمىشود و آن مسألة ازدواج است، لذادختران خود را به آنان عرضه کرد و ازدواج با آنان را برایشان ترجیح داد و گفت: «ازدواج با این دختران، پاکیزهتر است و یا این دختران پاکیزهترند» و اگر جملة﴿هؤُلاءِ بَناتِی﴾را مقیّد کرد به قید﴿هُنَّ أَطْهَرُ لَکُمْ﴾براى این بود که بفهماند منظور لوط (ع) از عرضه کردن دختران خود این بوده که مردم با آنها ازدواج کنند نه اینکه از راه زنا شهوات خود را تسکین دهند» (طباطبائی، 1417ق.، ج10: 505). بهتر است همیشه انتقاد با ارایة راه حلّ مناسب همراه باشد تا به اصلاح و بهبود امور تسریع ببخشد و در حقیقت، براى جلوگیرى از منکرات باید ابتدا راههاى معروف را باز کرد و به مردم نشان داد.