❤️ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ❤️
🔹 نرم نرمک میرسد اینک بهار خوش به حال روزگار
🔹 اميدوارم اين سال، سالِ #ظهورآقاامامزمان(عج) و برای شما و عزيزانتان، سرشار از خیر و برکت باشد...
🔹آرزو میکنم … هر آن چه در این لحظهها از دلتان میگذرد به نسیم لطافتِ خداوند بر شما روا گردد …
🌹عیدتان مبارک
🌹روزگارتان خوش
🌹عاقبت تان بخیر
✍️ سید احمد رضوی
🔰 صراط؛ مروج گفتمان اصیل انقلاب
@s_a_razavi
سید احمد رضوی | صراط
🔰 همه با هم در کنار هم ◀️ همه میتونیم در کنار هم در این طرح شرکت کنیم، منتها هر یک به نوعی 1️⃣ صد
👆
🌹 امشب از کمک و همراهی در ایجاد صد کتابخانه فراموش نکنید👌
🔹 کمک های نقدی خودتون رو میتوانید به شماره کارت 6273817010103665 به نام قرارگاه جهادگران واریز نمایید
هدایت شده از KHAMENEI.IR
28.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺 سال "مهار تورم، رشد تولید"🌺
📹 ببینید | فیلم کامل پیام نوروزی رهبر انقلاب اسلامی به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۲
💫 #مهارتورم_رشدتولید
🔍 متن کامل پیام👇
https://khl.ink/f/52249
😍 خاطره بازی
🌹 بیاین چند روز نوروز رو با بیان خاطرات شیرین گذشته خوش باشیم و لذت ببریم.👌
#خاطره_بازی 😅
✅ حیف که سیدی! 😅
🔹 حدود هفت ساله بودم، یکبار که رفته بودیم خونه دائی بزرگم، توی بازی و شیطنت و دعوای کودکانه با یک تکه موزائیک زدم سر پسر دائیم رو شکوندم و خون مثل رود بهار از سرش میومد...
🔹 با همون وضع خون آلود و همراه با بچه های محله دائیم، رفتیم خونه دائیم، اونجا که رسیدیم، دائیم گفت: کی زده سر حسین رو شکونده؟!😡
🔹 همه منو با انگشت نشون دادن! دائیم گفت: "حیف که سیدی" و گذشت و رفت؛ اما مامامنم نگفت " حیف که سیدی" و نگذشت و نرفت!!😅
👈 به نظرتون چرا مامانم مثل دائیم رفتار نکرد؟! مگه خواهر دائیم نبود!؟😅😂
#خاطره_بازی 😂😅
✍️ سید احمد رضوی
🔰 صراط؛ مروج گفتمان اصیل انقلاب
@s_a_razavi
✅ یک مشت فلفل! 😅
🔹این خاطره ام مال حدود 36 سال پیشه😅
🔹 حدود شش سالم بود، اون زمانها، خانواده ها از یکی دو هفته قبل ملزومات شب عید رو آماده میکردن که شب عید گرون نخرن؛ تقریبا یک هفته قبل از عید بود که آقا با یک جعبه شیرینی اومد خونه و به مامانم گفت: " اینو یک جایی قایم کن برای شب عید"
🔹 مامانم هم به خیال اینکه این ماجرا از چشم من مخفی بوده، یواشکی رفت جعبه شیرینی رو روی کمد لباس قایم کرد... اما من یواشکی داشتم همه چیزو رصد میکردم😅
🔹 خلاصه، از اون لحظه به بعد، هر چند ساعت یکبار میرفتم سراغ جعبه شیرینی و یک دونه برمیداشتم و نوش جان میکردو!! (به عاقبتش هم فکر نمیکردم😂)
🔹 شب عید مامانم رفت سراغ جعبه شیرینی که بیاره و توی سفره هفت سین بزاره! اما با کمال ناباوری دید جعبه تقریبا خالیه!😨 به سرعت نگاهها به سمت من هدایت شد و منم خودمو زود لو دادم😂
🔹 نمیدونم چرا اینقدر اعصاب خورد شد که هم یک کتک مفصل خوردم اما مقداری فلفل قرمز ریخت توی دهانم و من تا نیم ساعت میسوختم😅😂😂😂
👈 به نظرتون مامانم حق داشت اینجوری عصبانی بشه؟! الان میتونم برم ازش به جرم کودک آزاری در دیوان لاهه شکایت کنم؟!😂😂
#خاطره_بازی 😂😅
✍️ سید احمد رضوی
🔰 صراط؛ مروج گفتمان اصیل انقلاب
@s_a_razavi
✅ صفِ عیدی 😍
🔹 اون زمانها، هر سال، روز اول عید میرفتیم خونه آقابزرگم، ایشون هم صبر میکرد تا همه بچه ها و نوه ها میومدن...
🔹 بعد، میگفت همه برید توی حیاط به صف وایسید که میخوام عیدی بدم😍😍 بعدش هم میومدم جلو صف و اسکناس نو به همه عیدی میداد...😍
🔹 هنوز مزهِ شیرینی اون عیدی ها رو توی روحم حس میکنم...
👈 خدا، همه پدربزرگها و مادربزرگهای مرحوم شده بود بیامرزه، زنده ها رو هم برای بچه ها و نوه هاشون حفظ کنه🌹
#خاطره_بازی 😂😅
✍️ سید احمد رضوی
🔰 صراط؛ مروج گفتمان اصیل انقلاب
@s_a_razavi
👈 مخاطبین هم میتونند خاطراتشون رو برام بفرستن تا با نام خودشون در کانال منتشر کنم👌
✅ قصاص 😅
🔹 بچه که بودم، خیلی شیطون بودم، زبون زد همه فامیل بودم، همین الانم که گاهی خونه فامیل میریم، برای بچه هام از شیطنت های من تعریف میکنن و میخندن😅
🔹 موارد مکرر یادمه؛ البته یادم نیست چکار کرده بودم، اما یادمه مامانم داشت حرص میخورد، عصبانی شده بود و نفرینم میکرد و ... گهگاهی هم کتک میخوردم😂
🔹 چند باری هم منو برد پیش زن عموم و با پیلته ( اگه درست نوشته باشم، خانومای قدیمی خوب میشناسنش، یک تکه پارچه رو لول میکردن، آتیشش میزدن، بعد میزاشتن توی فرق سر یا پشت دست😄، البته گاهی یک اقدام درمانی بود اما نمیدونم کجا رو درمان میکرد😂) داغم کردن که شاید مثل بچه آدم آروم بشم😂 البته افاقه نکرد..
🔸 توی این 20 سالی که بچه دار شدم، بچه هام هم خیلی شیطنت میکردن و میکنن ( بخصوص زهرا و یوسف)... هر بار جلوی مامانم شیطنت میکنن، مامانم فوری میگه اینا نتیجه نفرینای منه😅 حالا داری تقاص پس میدی😅 کم که منو نچزوندی😅😅
👈 نتیجه اخلاقی این خاطره اینه که رفقا ماماناتون رو اذیت نکنین تا بچه هاتون شما رو اذیت نکنن😅
👈 البته یک نکته دیگه هم اینجا هست، خانومم همیشه میگه آخه من چه گناهی کردم؟ من که آروم بودم و مامانم رو اذیت نکردم... منم میگه وقتی میخواستی بله بگه باید میپرسیدی من بچه بودم مامانم رو اذیت کردم یا نه؟!😅
👈 دخترای دم بخت، خیلی به این آپشن دقت کنید، قبل از بله گفتن، آمار بگیرید آقای خواستگار در بچگی چطور بچه ای بوده؟ تا خدای ناکرده پاسوز نفرینهای مادرشوهرتون نشید😂😅
#خاطره_بازی 😂😅
✍️ سید احمد رضوی
🔰 صراط؛ مروج گفتمان اصیل انقلاب
@s_a_razavi
✅ جنایت به خاطر عیدی😅
خاطره که زیاد هست از عید ، ولی من و داداشم دوقلو هستیم😍
الان ۳۸سالمون هست ، توی دوران کودکی تقریبا از پنج شش سالگی بابت عیدی گرفتن ما خیلی بحث بود🤦
آخه کل فامیل به ما بیشتر توجه داشتن و یه خورده من زرنگتر بودم 😂 و سعی میکردم عیدی ها رو درو کنم ، حتی به عیدی خودم هم قانع نبودم ، عیدی داداش دوقلو هم بیشتر نصیب من میشد 😁 وقتی میرسیدیم خونه فامیل ، ما و بچه های فامیل می رفتیم بازی و شلوغ بازی وقتی میگفتن بیاین میوه و شیرینی بخورین موقع عیدی گرفتن بود ، من از موقعیت استفاده میکردم و با داداشم دعوا راه می انداختم و از نظر جسمی من قویتر بودم و داداش حسین رو می زدم🤦😂 و اون گریه کنان قهر میکرد و از ما جدا میشد و به خونه نمیومد و نیم ساعت ، یه ساعتی گم بود، من با افتخار وارد میشدم و عیدی رو میگرفتم ، بعضی از فامیل عیدی داداش حسین رو به من میدادن ، میگفتن بهش بده و آشتی کن ، منم میگفتم باشه😂 اما دریغ ...
بعضی ها میگفتن باید به خودش بدیم ، منم فرصت پیدا میکردم میرفتم بیرون یه خورده خودمو ژولیده حال میکردم و برمیگشتم ، اونا به خیال اینکه داداش حسین هست بهم عیدی میدادن😂
خلاصه اینکه یه سال روز سیزده بدر من و داداشم نشستیم عیدی ها رو شمردیم ، دیدیم که تقریبا من دو برابر اون عیدی گرفتم😂
داداشم گریه میکرد منم خنده😂😂😂...
یادش بخیر روزهای خوبی داشتیم
👈 نتیجه اخلاقی: هیچ وقت به برادر دوقلوتون اعتماد نکنید😅
#خاطره_بازی 😂😅
✍️ نصرالله صادقی از یزد
🔰 صراط؛ مروج گفتمان اصیل انقلاب
@s_a_razavi
✅ روزه با طعم کیک و نوشابه😅
🔹 مامانم منو از 5 - 6 سالگی موقع سحر توی ماه رمضون بیدار میکرد و سحری میخوردم، بعضی روزا رو هم روزه کله گنجشکی میگرفتم😍
🔹 از سن 8 - 9 سالگی هم بیشتر روزهای ماه رمضون رو روزه کامل میگرفتم، از همون زمانم نماز میخوندم ( الحمدلله روزه قرض ندارم)
🔹 من هر چقدر نماز قضا به خدا بدهکارم، بجاش روزه ازش طلبکارم، یک روزی باید بشینیم با هم این حساب کتابا رو صاف کنیم😅😅
🔹 القصه؛ یه بار که روزه بودم، بعد از مدرسه، رفتم سوپری روی مدرسه و جاتون خالی، یک کیک و نوشابه خریدم و خوردم! وقتی آروغ بعد از نوشابه رو زدم، یادم اومد روزه ام😂 بعدشم به روی خودم نیاوردم و گفتم اشکالی نداره، حواسم نبود😅 ( البته باید اعتراف کنم، بعضی روزا، حین روزه، کمتر میخوردم😅)
👈 خودم معتقدم این روزه هام رو خدا قبول میکنه، اما از اعتقاد خدا خبر ندارم😅
👈 رفقا، مراقب باشید، حین روزه اگه چیزی میخورید یادتون نباشه روزه هستین و الا به عذاب وجدانی علیم گرفتار میشید 😅
#خاطره_بازی 😂😅
✍️ سید احمد رضوی
🔰 صراط؛ مروج گفتمان اصیل انقلاب
@s_a_razavi