تا کی
باید در غیابت
از نیامدن هایت بگوییم؟؟؟
بیا و کنارمان بنشین
تا از آمدنت بگوییم
که چه بالي به ما میدهد
برای پرواز
یا داعی الله....
#دفتر_اشعار_عطش_عشق
#سیداحمدرضوی
@s_a_razavi
سید احمد رضوی | صراط
🔴 #فراخوان جمعآوری سبد حمایتی نیازمندان 🔻امام صادق عليه السلام : اَيُّما مُؤمِنٍ نَفَّسَ عَن مُؤ
🔻نرخ سود انفاق چند درصد است؟
🔸️انفاق از جمله معامله هایی است که انسان با خداوند انجام می دهد و هیچگاه متضرر نمی شود. خداوند میزان سود انفاق را از دو برابر تا هفتصد برابر بیان کرده است که این میزان سود بستگی به میزان شایستگی فرد دارد. در آیه ۲۶۱ سوره بقره می خوانیم:
🔸️«مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ في سَبيلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ في کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ»
🔸️«کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می کنند همانند بذری هستند که هفت خوشه برویاند که در هر خوشه، یکصد دانه باشد و خداوند آن را برای هر کس بخواهد (و شایستگی داشته باشد) دو یا چند برابر می کند و خدا (از نظر قدرت و رحمت) وسیع و (به همه چیز) داناست.»
#سیداحمدرضوی
@s_a_razavi
سید احمد رضوی | صراط
🔴 #فراخوان جمعآوری سبد حمایتی نیازمندان 🔻امام صادق عليه السلام : اَيُّما مُؤمِنٍ نَفَّسَ عَن مُؤ
🔻علنی اما بدون منت انفاق کنید
🔸️خداوند بر این نکته تاکید دارد که اگر صدقات را علنی پرداخت کنید مسلما باعث تشویق دیگران به این کار خیر خواهد شد و از طرف دیگر مایه دلگرمی فقرا و همچنین حفظ اجتماع خواهد بود. اما انفاق پنهانی نسبت به انفاق آشکار کمتر در معرض گناهانی چون ریا، منت و آذیت فرد نیازمند است. ضمن این که در انفاق پنهانی آبروی فرد نیازمند حفظ می شود و احساس ذلت و خفت نمی کند. در آیه ۲۷۱ سوره بقره به این نکته اشاره شده است:
🔸️«إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمَّا هِيَ وَ إِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَکُمْ وَ يُکَفِّرُ عَنْکُمْ مِنْ سَيِّئاتِکُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبيرٌ»
🔸️«اگر صدقه ها (ی مستحبی) را آشکار سازید کاری نیکوست و اگر آنها را پنهان دارید و به فقرا بدهید آن برای شما بهتر است و (خداوند) از گناهانتان می زداید و خداوند به آنچه می کنید آگاه است.»
#سیداحمدرضوی
@s_a_razavi
إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى رَبِّهِ سَبيلاً [29]
اين يك تذكّرو يادآوري است، و هركس بخواهد [با استفاده از آن] راهي بهسوي پروردگارش برميگزيند.
سوره انسان ، آیه ۲۹
سید احمد رضوی | صراط
إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى رَبِّهِ سَبيلاً [29] اين يك تذكّرو يادآوري است، و
الکاظم (علیه السلام)- عَنْ مُحَمَّدِبْنِالْفُضَیْلِ عَنْ أَبِیالْحَسَنِالْمَاضِی (علیه السلام) قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ ... إِنَّ هذِهِ تَذْکِرَةٌ قَالَ الْوَلَایَهًُْ.
امام کاظم (علیه السلام)- محّدبنفضیل گوید: از امام کاظم (علیه السلام) دربارهی این سخن خداوند عزّوجلّ إِنَّ هَذِهِ تَذْکِرَةٌ، پرسیدم. فرمود: «منظور، ولایت است».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۷، ص۲۷۲
الکافی، ج۱، ص۴۳۴/ بحارالأنوار، ج۲۴، ص۳۳۸/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۷۲۷/ نورالثقلین/ البرهان
أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَنِي آدَمَ أَنْ لاتَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ [60]
اى فرزندان آدم! آيا با شما عهد نكردم كه شيطان را نپرستيد، كه او براى شما دشمن آشكارى است؟!
سوره یس،آیه ۶۰
وَ کَذلِکَ جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِیّ عَدُوّاً شَیاطینَ الإِنْسِ وَ الْجِنِّ یُوحی بَعْضُهُمْ إِلى بَعْض زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً وَ لَوْ شاءَ رَبُّکَ ما فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَ ما یَفْتَرُونَ
این چنین در برابر هر پیامبرى، دشمنى از شیاطین انس و جنّ قرار دادیم; آنها به طور سرّى (و درگوشى) سخنان فریبنده و بى اساس (براى اغفال مردم) به یکدیگر مى گفتند; و اگر پروردگارت مى خواست، چنین نمى کردند; (و مى توانست جلو آنها را بگیرد;) بنابراین، آنها و تهمت هایشان را به حال خود واگذار!
انعام آیه ۱۱۲
وقتی بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مردم با ابوبکر بیعت کردند، سلمان گوید: نزد حضرت علی علیهالسّلام رفتم، او مشغول غسل دادن پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بود، عرض کردم: هماکنون ابوبکر بالای منبر رسول خدا صلی الله علیه و آله جای گرفته و به خدا سوگند که راضی نیست مردم با یک دست با او بیعت کنند بلکه با هر دو دست با او بیعت میکنند. [1]
علی علیهالسّلام فرمود: ای سلمان آیا فهمیدی اولین کسی که بالای منبر با ابوبکر بیعت کرد که بود؟
عرض کردم: نمیدانم، همینقدر دیدم که در سقیفه بنی ساعده وقتی انصار در انتخاب خلیفه منازعة میکردند نخستین کسی که با او بیعت کرد مغیرة سپس بشیر بن سعد و ابوعبیده جراح و بعد از آن دو عمر و سپس سالم مولی ابوحذیفه و معاذبن جبل. حضرت فرمود: اینها را از تو نپرسیدم آیا میدانی وقتی ابوبکر بالای منبر رفت نخستین کسی که با او بیعت کرد که بود؟ عرض کردم: نه ولی پیر مردی سالخورده را دیدم که بر عصای خود تکیه زده بود و میان دو چشمش اثر سجده زیادی بود و او نخستین کسی بود که از پله منبر بالا رفت و در حالی که گریه میکرد گفت: شکر خدای را که مرا از دنیا بیرون نبرد تا تو را در این جایگاه دیدم، دست بگشا، ابوبکر دستش را باز کرد، پیرمرد بیعت کرد و سپس از منبر پائین آمده و از مسجد خارج شد.
علی علیهالسّلام فرمود: دانستی او که بود؟ گفتم: نه، ولی از سخنان او ناراحت شدم زیرا مثل آن بود که از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله خوشحالی میکرد.
حضرت فرمود: او ابلیس لعنه اللّه بود، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به من خبر داد که شیطان و سران اصحاب او در غدیر خم که پیامبر صلی الله علیه و آله مرا برای مردم (به امامت) نصب کرد، حضور داشتند، آنگاه که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: من از شما به خودتان سزاوارترم و به آنها دستور داد تا حاضرین به غائبین برسانند.
در آن هنگام پیروان و ایادی شیطان به ابلیس گفتند: این امت مورد رحمت و محفوظ است، نه تو و نه ما بر آنها راه نفوذ نداریم، اینها امام و رهبر خود را پس از پیامبرشان شناختند.
در این موقع شیطان افسرده و ناراحت دور شد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به من خبر داد که چون حضرتش رحلت کند مردم در سقیفه بنی ساعدة با آنکه تو نسبت به حق خودت مخاصمه کرده و استدلال میکنی با ابوبکر بیعت میکنند، سپس به مسجد میآیند و اولین کسی که بر روی منبر من به شکل پیرمردی با حالت شاد با او بیعت میکند ابلیس است و چنین و چنان میگوید، آنگاه در حالیکه به شدت خوشحالی میکند و با بینی خود سوت میکشد و جست و خیز میکند و به دیگر شیاطین گوید:
شما خیال کردید که مرا بر ایشان راهی نیست، اکنون دیدید من با آنها چه کردم تا سرانجام دستور خداوند و پیامبر خدا صلی الله علیه و آله را رها کردند. [2] .
[1] مدینة المعاجز، ص 122.
[2] روضه کافی و الاحتجاج، ج 1 ص105 و کتاب سلیم بن قیس، ص 78.
سید احمد رضوی | صراط
وقتی بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مردم با ابوبکر بیعت کردند، سلمان گوید: نزد حضرت علی علیه
درست سلمان بوده ولی من به اشتباه گفتم عمار لذا از همه مخاطبین پوزش میطلبم🙏
در روایتی که در بسیاری از کتب نقل شده، میخوانیم قریش هنگامی که تصمیم برای حرکت به سوی میدان بدر گرفتند، از حمله طایفه بنی کنانه ترس داشتند، زیرا قبلاً با هم دشمنی داشتند. در این هنگام ابلیس در چهره «سراقه بن مالک» که از سرشناسان قبیله بنی کنانه بود، به سراغ آنها آمد و اطمینان داد که با شما موافق و هماهنگم. کسی بر شما غالب نخواهد شد، اما به هنگامی که نزول ملائکه را دید، عقبنشینی نمود و فرار کرد. (شیخ صدوق، امالی، مجلس پانزدهم، حدیث ۱۰)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان چندین روایت نقل کرده که در صدر اسلام در چند مورد (در جنگها و مقاطع مختلف) ابلیس به شکل بعضی از کفار نمودار شده و با کفار سخن میگفته و آنها را به مخالفت با پیامبر تشویق نموده است؛ مثلا در روز رحلت پیامبر به صورت «مغیره بن شعبه» نمودار شد و مردم را بر ضد بنیهاشم تحریک کرد. (المیزان، ج. ۹، ص. ۱۱۰، نشر دار الکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۹ ش)؛ و این حدیث نبوی: «من رآنی فقد رآنی فانّ الشیطان لا یتشبّه بی» (و همچنین این خبر مستفاد از حدیث مزبور: «انّ الشیطان لا یتمکّن ان یتمثّل بصورة الانبیاء» مؤیّد ظاهر شدن شیاطین بر آدمیان است.
چگونگی زاد و ولد شیطان
در قرآن، تصریحی به چگونگی زاد و ولد شیطان نشده است. از این رو، دانشمندان اسلامی در باب توالد و تولید نسل شیطان، بیش و کم، اختلافنظر دارند. اما به نظر میرسد از مقایسه سه آیه و سرنخها و اشاراتهای موجود در آن، بتوان حقیقت امر را دریافت.
قرآن در یک آیه، شیطان را از زمره مخلوقات جنّی و دارای فرزند معرفی میداند؛ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ کانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّیتَهُ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِی: همگی سجده کردند جز ابلیس -که از جن بود- و از فرمان پروردگارش بیرون شد آیا (با این حال،) او و فرزندانش را به جای من اولیای خود انتخاب میکنید؟! (کهف/۵۰)
در آیهای دیگر، جنیان را همچون انسان دارای جنس مرد و زن میداند؛ وَأَنَّهُ کانَ رِجَالٌ مِنَ الْإِنْسِ یعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا: و اینکه مردانی از بشر به مردانی از جن پناه میبردند، و آنها سبب افزایش گمراهی و طغیانشان میشدند! (جن/۶)
تا اینجا روشن شد که حارث یا همان ابلیس قرآن، جنّی است دارای نسل و ذریه. اما سوال این است که این فرد خاص از جماعت جن، که پست مدیریت شرور در آفاق عالم را عهدهدار است، چگونه به تولید و تکثیر نسل، دست مییازد؟ چنانچه دو آیه یادشده را در کنار کریمه ۵۶ سوره رحمن، بگذاریم، گره مساله گشوده خواهد شد.
در دو جای سوره یادشده، خداوند در ضمن وصف حوران بهشتی میفرماید: اَلمْ یطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ، هیچ انس و جن پیش از این با آنها تماس نگرفته (و دوشیزهاند)!(رحمن/۵۶ و ۷۴). از اینجا میتوان دریافت که شکل توالد و تولید نسل جنیان نیز مانند انسانهاست. بدینسان میتوان گفت ابلیس نیز که از طائفه جن است، فرزندان خود را از طریق ازدواج با زنان جنّ به دنیا میآورد.
شهادت فرزند شیطان در رکاب امیرالمومنین(ع) - مشرق نیوز
https://www.mashreghnews.ir/news/396695/%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D9%81%D8%B1%D8%B2%D9%86%D8%AF-%D8%B4%DB%8C%D8%B7%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%DA%A9%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%88%D9%85%D9%86%DB%8C%D9%86-%D8%B9
ویژگی های جن از دیدگاه قرآن:
1 ـ جن موجودی است که از شعله های آتش آفریده شده، برخلاف انسان که از خاک آفریده شده است.(سوره الرحمن، آيه 15)
2 ـ دارای عقل، علم، درک و تشخیص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال است.(آيات مختلف سوره جن)
3 ـ دارای تکلیف و مسئولیت هستند. (آيات سوره جن و الرحمن)
4 ـ طایفه جن نیز مرد و زن دارند.(سوره جن، آيه 6)
5 ـ گروهی از آن ها مؤمن صالح و گروهی کافرند.(سوره جن، آيه 11)
6 ـ دارای حشر و نشر و معادند.(سوره جن، آيه 15)
7 ـ آن ها در آسمان ها بوده و خبرگیری و استراق سمع داشتند و بعداً ممنوع شدند.(سوره جن ،آيه 9)
8 ـ در میان آن ها افرادی یافت می شوند که از قدرت زیادی برخوردارند، همان گونه که در میان انسان ها نیز چنین است: مثلاً یکی از آن ها به سلیمان گفت: «من تخت ملکه سبا را پیش از آن که از جای برخیزی از سرزمین او به این جا می آورم»(سوره نمل، آيه 39)
9 ـ آن ها قدرت بر انجام بعضی کارهای مورد نیاز انسان دارند: «گروهی از جن پیش روی سلیمان به اذن پروردگار کار می کردند، و برای او معبدها، تمثال ها و ظروف بزرگِ غذا تهیه می کردند.»(سوره سبا، آيات 12 ـ 13)
10 ـ خلقت آن ها در روی زمین قبل از خلقت انسان ها بوده است.(سوره حجر، آيه 27)
یاری اجنّه! | مرکز تنظیم و نشر آثار آیتالله بهجت قدسسره
https://bahjat.ir/fa/content/3362
جن یا پری از جمله مواردی است که در قرآن کریم به آفرینش آن تصریح شده است (وَ خَلَقَ الْجَانَّ مِن مَّارِجٍ مِّن نَّارٍ - الرحمن، 15) . جن پیش از انسان آفریده شده وَ الجَْانَّ خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ مِن نَّارِ السَّمُومِ - حجر، 27 و خداوند در آفرینش آن هدفمند بوده است (وَ مَا خَلَقْتُ الجِْنَّ وَ الْانسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ - ذاریات، 56 ) . جنیان همانند انسان، مکلّف به تکالیف دینیاند و در روز قیامت از اعمال آنها سؤال میشود (یَامَعْشرََ الجِْن وَ الْانسِ أَ لَمْ یَأْتِکُمْ رُسُلٌ مِّنکُمْ یَقُصُّونَ عَلَیْکُمْ ءَایَتیِ- انعام، 130 ) و چنانچه از دستورات الهی سرپیچی کنند به عذاب دوزخ گرفتار شده، وارد جهنم میشوند (قَالَ ادْخُلُواْ فیِ أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِکُم مِّنَ الْجِن وَ الْانسِ فیِ النَّارِ - اعراف، 38 ) .اینها همه آیاتی است که به آفرینش جن تصریح کرده و از اینرو جای هیچ شک و شبههای دربارهی اصل آفرینش این پدیدهی الهی باقی نگذاشته است.
«جن» از نگاه قرآن
واژهی «جن» بیست و دو بار و واژهی «جانّ» هفت بار در قرآن به کار رفته است. همچنین از واژهی «جنّه» ده بار در قرآن استفاده شده است که در این میان پنج مورد آن به معنای جن و پنج مورد دیگر به معنای مجنون است. بنابراین در مجموع، این واژه سی و چهار بار در قرآن تکرار شده است. بر خلاف داستانها و افسانههایی که در مورد جن رایج است و از این پدیدهی الهی صورتی وحشتناک و عجیب نشان داده است نگاه قرآن به این مخلوق الهی بسیار جالب است. در تمام آیات قرآنی که در این مورد نازل شده است حتی یک مورد نمیتوان یافت که جن را موجودی هولناک و ترسآور شناسانده باشد و این نکتهای در خور توجه است. قرآن از جن همانند انسان یاد میکند و هرجا از تکلیف و آتش جهنم سخن میگوید این دو را در کنار هم قرار میدهد (یَامَعْشرََ الجِْن وَ الْانسِ أَ لَمْ یَأْتِکُمْ رُسُلٌ مِّنکُمْ یَقُصُّونَ عَلَیْکُمْ ءَایَتیِ - انعام 130 )، (وَ لَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِّنَ الجِْن وَ الْانسِ - اعراف، 179 ) . آنجا که به هدفمند بودن آفرینش انسان تصریح میکند، آفرینش جن را نیز از قلـم نمیاندازد و تأکـید میکند که هر دوی آنها را برای عبادت آفریده است (وَ مَا خَلَقْتُ الجِْنَّ وَ الْانسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ - ذاریات، 56 ) . یکی از سورههای قرآن که سخن ما را تأیید میکند سورهی الرحمن است. در این سوره، خداوند رحمان در آیات متعدد هر دو را با همدیگر مورد خطاب قرار میدهد ()فَبِأَی ءَالَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ که به گفتهی مفسّر المیزان، مخاطب در این آیات جن و انس هستند. باز در همین سوره از آنها به «ثقلین» تعبیر میکند (سَنَفْرُغُ لَکُمْ أَیُّهَ الثَّقَلَانِ - الرحمن، 31 ) و بدون فاصله آنها را در کنار هم مورد خطاب قرار میدهد (یَامَعْشَرَ الجِْن وَ الْانس- الرحمن، 33 ) . از مجموع این آیات چنین به دست میآید که در جهان هستی، انسان و جن در کنار هم قرار دارند به گونهای که در بسیاری از آیات قرآنی هر دو، مورد خطاب قرار میگیرند، و در صورت مخالفت با دستورات الهی هر دو به سرنوشت شوم دچار خواهند شد. علاوه بر آن در قرآن سورهای به نام «جن» نامیده شده است.
چیستی و ماهیت جن از نگاه قرآن
از دیدگاه قرآنی، جن از آتش آفریده شده است همانگونه که انسان از خاک آفریده شده است (وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْانسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُون) 26 وَ الجَْانَّ خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ مِن نَّارِ السَّمُوم (27) - حجر قرآن در دو مورد به خلقت جن اشاره میکند:
الف – آیه 27 از سوره حجر: «وَ الجَْانَّ خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ مِن نَّارِ السَّمُوم؛ و طایفهی جن را پیش از آن، از آتش گرم و سوزان آفریدیم. » «سموم» در لغت به معنای باد سوزانی است که گویی در تمام روزنههای پوست بدن انسان نفوذ میکند، عرب به سوراخهای بسیار ریز پوست بدن «مسام» میگوید و «سَموم» نیز به همین مناسبت بر چنین بادی اطلاق میشود. مادهی «سم» نیز از همان است چرا که در بدن نفوذ کرده، انسان را میکشد یا بیمار میسازد .
ب – آیه 15 از سورهی «الرحمن»: «وَ خَلَقَ الْجَانَّ مِن مَّارِجٍ مِّن نَّار؛ و جن را از شعلههای مختلط و متحرک آتش آفرید. » «مارج» در اصل از «مَرَج» (بر وزن مَرَض) به معنای اختلاط و آمیزش است، و در این جا منظور، اختلاط شعلههای مختلف آتش میباشد زیرا هنگامیکه آتش شعلهور میشود گاه به رنگ سرخ، گاه به رنگ زرد، گاه به رنگ آبی و گاه به رنگ سفید در میآید . تأملی در این دو آیه شکی باقی نمیگذارد که اصل و چیستی وجود جن از آتش است، آتشی که هم گرم و سوزان است و هم مختلط. ما بیش از این از خلقت جن چیزی نمیدانیم و این مطالب را هم از قرآن استفاده کردهایم، همانگونه که چگونگی خلقت انسان را نیز از آیات قرآن به دست آوردهایم، آنجا که اصل وجود انسان را از خاک میداند: گل خشکیدهای که همچون سفال است خَلَقَ الْانسَانَ مِن صَلْصَلٍ کاَلْفَخَّا - الرحمن،14