🔴 #محبّت_خرسی_ممنوع
💠 پروانه به خرس گفت: دوستت دارم...
خرس گفت: الان ميخوام بخوابم، وقتی بيدار شدم حرف میزنيم. خرس به خواب زمستاني رفت و هيچوقت نفهميد که عمر پروانه فقط #سه_روز است.
💠 یکديگر را دوست داشته باشيم؛ شايد فردايی نباشد. آدمهای زنده به گل و محبت نياز دارند و مردهها به فاتحه! ولی ما گاهی برعکس عمل میکنيم! به مردهها سر ميزنيم و برایشان گل میبريم، اما راحت فاتحهی زندگی بعضيها رو میخونيم! گاهی فرصت باهم بودن کمتر از عمر شکوفههاست!
💠 بيائيم سادهترين چيز، یعنی #محبّت را از همسر و فرزندانمان دريغ نکنيم. ولو با یک جمله ولو با یک لبخند و یک نگاه. به قول یکی از عرفا، هرکجا به همسر و فرزند خود محبّت کنید #خدا را بیشتر میبینید.
⚫ @s_dgar
#تلنگر‼️
اگهبهمونبگن
اینچندروزروبهڪسیپیامنزن!
بیخیالِ
چڪڪردنتلگرامواینستاگرام شو
بههیچڪسزنگنزن!
اصلاچندروزموبایلتروبدهبهما...
چقــدربهمونسختمیگذره؟؟!!
حالااگهبگنچندروز #قرآننخونچی؟!
چقدربهمونسختمیگذره؟!
بانبودنِڪدومشبیشتراذیتمیشیم؟
نرسهاونروزڪهارتباطبا بقیهروبه
ارتباطباخداترجیحبدیم💔☘
⚫ @s_digar
#گاهی
کوتاه آمدن، هم خودت را نجات میدهد و هم،دیگران را
#مسلمان،اهل کینه نیست
کوتاه می آید(می بخشد
"در جایی که بخشیدن خوب است")
با عملش؛دوستانش را به آخرت ترغیب میکند
✍روزی لقمان به فرزندش گفت:
از فردا یک کیسه با خودت بیاور و
در آن به تعداد آدمهایی که از آنان نفرت داری #پیاز قرار بده
پسر؛ روز بعدهمین کار را انجام داد
لقمان گفت :
«هر کجا که میروی این کیسه را با خود حمل کن»
فرزنش،بعد از چند روز خسته شد و شکایت خود را نزد پدر بُرد که پیازها گندیده شده و مرا را اذیت میکند
لقمان در جوابش گفت:
این،شبیه وضعیتی است که تو #کینه دیگران را در دل نگه داری
بدان که #کینه؛
#قلب_و_دلت_را_فاسد_میکند
و بیشتر از همه،
خودت را اذیت خواهد کرد
🌹امیرالمؤمنین«سلام الله علیه»🌹
الغِلُّ یُحبِطُ الحسناتِ
#کینه؛ خوبی ها را از بین میبرد
#کینه باعث ضرر است 👇
✍کشاورزی از رویِ کینه، دُمِ روباهی رو آتش زد، روباه شعله ور به این طرف
و آن طرفِ زمینش دوید
و گندم زارِ کشاورز، با خاک یکسان شد...
#آری
✍خواهی که شود قلبِ تو چون آئینه
ده چیز بُرون کن از درونِ سینه
✍حِرص و دَغَل و بُخل و حَرام و غیبت
کبر و حَسد و کِذب و ریا و #کینه
🌺 @s_digar
7.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥کارهایی که #امام_زمان (عج) بعد از ظهور انجام میدهند...
🌺 @s_digar
🌹معرفی 📘 کتاب «دروازه مردگان 2: شب خندق»
✅ در دومین جلد این رمان، رضا پس از رفتنش، دوباره به تهران برمی گردد اما با شهری روبرو می شود که وبا در آن شیوع پیدا کرده و به کسی اجازه ورود داده نمی شود. اما رضا خودش را به نوعی از دروازه عبور داده و وارد تهران می شود. او در شهر با شخصیتی به نام نادر آشنا می شود که این آشنایی موجب رقم خوردن اتفاقاتی در جلد دوم کتاب مذکور می شود. ماجرای سال های قحطی تهران و زندگی سخت مردم فقیر در خندق های اطراف این شهر از جمله موضوعاتی هستند که نویسنده در جلد دوم «دروازه مردگان» به تصویر کشیده است.
🧾برشی از کتاب:
پرسیدم: «چقدر طول می کشه آدم بتونه خوندن یاد بگیره؟»نادر صدایش را کمی بالا برد و با شوق گفت: «قبلا خیلی طول می کشید اما الان میرزا یه راهی پیدا کرده برای یاد دادن الفبا که خیلی زود جواب می ده، مثلاً دو ماه یا حتی یه ماه.»گفتم: «یه ماه یعنی چند وقت؟»
نادر لب هایش را مثل همه وقت هایی که می خواست فکر کند به هم فشار داد و عینک ظریف و گردش را با نوک انگشت بالا داد و گفت: «یه ماه یعنی سی روز، یعنی سی بار شب ها بخوابی و صبح بلند بشی.»گفتم: «سی روز یعنی چند روز؟ یعنی چند بار؟»نادر کمی فکر کرد و بعد پنجه یک دستش را باز کرد و گفت: «این دست من پنج تا انگشت داره.»
برای تهیه کتاب به سایت mataf.ir
مراجعه نمایید.
🌺 @s_digar