☕️ با احتیاط بنوشید
😋 شما رو دعوت میکنیم به نوشیدن این نوشیدنی خوشطعم و خوشعطر!
😈 ولی حواستون باشه از هرکسی این نوشیدنی رو نگیرید...
#ترویج_کتابخوانی
📙📙📙📙📙
🌺 @s_digar
🌷 معرفی 📘 کتاب «سفیر دوازدهم» به ✍🏻 قلم خانم « زینب امامی نیا» از 🖨️ انتشارات «کتاب جمکران»
🔸این کتاب، با محوریت نوجوانی به نام رضاداد، به اتفاقات و حوادث سال های آخر امامت امام حسن عسکری(ع)می پردازد. رضاداد پسر نوجوانی است که برای رساندن وجوهات و امانات مردم به امام حسن عسکری(ع) و نیز در پی یافتن خبری از پدر گمشده اش که از وکلای امام بوده، راه سفر از قم به سامرا را پیش می گیرد. رضاداد و همراهانش وقتی به سامرا می رسند که امام حسن عسکری(ع) به شهادت رسیده و آنان سرگشته و حیران به دنبال جانشین امام و امام زمان خویش میگردند.
👈 سازمان وکالت، شبکه ارتباطی شیعیان خاص با امام معصوم(ع) بود که از زمان امام صادق (ع) شکل گرفت و تا پایان غیبت صغری ادامه داشت. اینسازمان بهدلیل خفقان و سرکوب شدید خلفا بنیالعباس علیه شیعیان و علویان، فعالیت پنهانی داشت و در پیشبرد اهداف ائمه و حفظ و حراست عقاید شیعه نقش بهسزایی ایفا کرد.
📃 برشی از کتاب:
«رضا هم دست به کمر طول عرض کوچه را میپیمود و با خودش حرف میزد و حرفهایی را که باید به جانشین امام می گفت، با خودش تکرار می کرد. برای لحظه ای مکث کرد. انگار که چیزی یادش بیاید سری تکان داد و بعد پیش امان رفت و از او خواست که منتظرش بماند تا او به جایی برود و برگردد. رضاداد مسیر راهی را که امده بود و در آن مسیر مردی لنگان و بیچاره را دیده بود رفت به امید اینکه مرد سلیمان باشد. تمام کوچه هایی که به منزل امام منتهی می شد را گشت. اثری از سلیمان یا همان مرد بیچاره نبود. برگشت...»
برای تهیه کتاب به سایت mataf.ir
مراجعه کنید.
🌺 @s_digar
🔸 حسین چند شب قبل از شهادتش در جواب سوال دوستش که پرسید: «تو فکری سید؟» گفت: «وقتی وارد هویزه شدم تصمیم گرفتم هر چه از قرآن و نهجالبلاغه فراگرفتهام، در عمل پیاده کنم. حالا احساس میکنم که روز پرداخت نزدیک است و بهزودی پاداش خود را دریافت خواهم کرد.»
شب قبل شهادتش، یاران همیشگی دور او را گرفته بودند؛ «یونس شریقی»، «جمال دهشور»، «قاسم نیسی»، «حسن بوغدار»، «حسین احتیاطس» و... . حسین گفت: «بچهها! آب گرم داریم؟» دوستش گفت: «آب گرم میخواهی چیکار؟» گفت: «میخواهم حمام کنم».
دوستش با تعجب پرسید: «تو این سرما؟» و بلافاصله اضافه کرد: «فردا عملیات است. حسابی گرد و خاک بلند میشود. خاکی میشوی.» گفت: «میدانم.» دوستش گفت: «و با این حال باز میخواهی حمام کنی؟ مگر قرار است بروی تهران؟» حسین زد زیر خنده. از ته دل میخندید. آنقدر خندید که همه به خنده افتادند. بعد ساکت شد و گفت: «فردا به تهران نمیروم، به جای مهمتری میروم.» «کجا؟»، «ملاقات خدا».
#شهیدحسین_علمالهدی
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم🌹
◾ @s_digar
🔴 #بانوی_با_هوش
🔰 مقایسه شدن، مردان را از کوره در میبرد!
💠 اگر شما همسرتان را با مردی دیگر #مقایسه کنید "حتی اگر آن مرد برادر یا پدر وی باشد" برای همسر یا نامزد شما خوشایند نیست و حالت تدافعی یا تهاجمی به خود میگیرد.
💠 چرا که مردان ذاتاً #رقابت_جو هستند و شما با مقایسه، این حس را در او بیدار میکنید.
💠 این کار اقتدار او را زیر سوال میبرد و حس میکند از محبوبیّتش کاسته شده است در نتیجه #اعتماد_به_نفس خود را از دست میدهد.
💠 به همسرتان بفهمانید که او را کاملاً پذیرفتهاید و دارید با علاقه و محبّت با داشتهها و نداشتههایش زندگی میکنید.
🌺 @s_digar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥علامه حسن زاده آملی خطاب به عدهای که به دیدن ایشان رفته بودند تا دستورالعملی برای ماه رجب بگیرند، فرمودند: «در #رجب بروید خودتان را ورق بزنید.
#این_الرجبیون #ماه_رجب
🌺 @s_digar