فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴انتقاد حاج محمودکریمی از وضعیت مساجد
🌙 مسجد باید برا بچه ها جذاب باشد
⚡️ ما در مسجد فوتبال بازی میکردیم...
✨ مسجد پر شده از صندلی...
#ماه_رمضان #ماه_عاشقی
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
┄┅┅❅🌸🌺🌸❅┅┅┄
امشب میخوام بخونم از جوانان بی ادعا.mp3
17.98M
🎧 #واحد | امشب میخوام بخونم از جوانان بی ادعا
👤 علی کلهر
🔻 #شهدای_گمنام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تنهامیتونم بنویسم شهداشرمنده ایم🕊😔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آی مسلمانان کجایید؟!
آی عرب ها کجایید؟!
#فاجعه_بیمارستان_شفا 🩸
#ماه_فلسطین🌙
کسی از مسئولان پاسخ گو نیست عرضه کار کردن ندارید بگید نداریم.
دیگه کم کم داریم شک میکنیم که از روی عمد یا دشمنی کاری نمیکنید.
8سال گذشته
اگر نمیتونید بذارید بقیه بیاند کار کنند
واالله که روز قیامت بابت این کم کاریهاتون یقه تک تک شما را میگیریم
اینجا میتونه پاتق بچه مذهبی هایی بشه که جایی برای تفریح برای زیارت برای دورهم جمع شدن ندارند میتونه خیلی توی جو معنوی شهر تاثیر گذارباشه ولی.... 😡
🥀شهدای گمنام_غواص🇮🇷
کسی از مسئولان پاسخ گو نیست عرضه کار کردن ندارید بگید نداریم. دیگه کم کم داریم شک میکنیم که از روی ع
من که پیش غریبه هاخجالت کشیدم امروز
این وضع زیبانیست برای شهدا
خودم به شخصه تمیزمیکنم ولی خب فردامیرم سرمیزنم میبینم وای😔
اگردقت کنیدنوشته های سنگ هم داره پاک میشه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊بادست بسته پرکشیدن هنراست
شهدای غواص🕊
گذرگاه شهدا 🕊اصفهان-نجف آباد-شهرشهدای گمنام امیرآباد 🕊
زود بیدار شدم تا سر ساعت برسم
باید این بار به غوغای قیامت برسم
من به قد قامت یاران نرسیدم ای کاش
لا اقل رکعت آخر به جماعت برسم
آه مادر! مگر از من گناهی سر زد
که دعا کردی و گفتی به سلامت برسم
طمع بوسه مدار از لبم ای چشمه که من
نذر دارم لب تشنه به زیارت برسم
سیب سرخی سر نیزه است دعا کن من نیز
این چنین کال نمانم به شهادت برسان
رزمندگان یک قوطی خالی را در میان کمکهای مردمی پیدا کردند که چنین نامهای در آن بود:
«ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪه ﺳﻼﻡ، ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺩﺑﺴﺘﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻢ. ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ ﺟﺒﻬﻪ ﻫﺎﯼ ﺣﻖ ﻋﻠﯿﻪ ﺑﺎﻃﻞ ﻧﻔﺮﯼ ﯾﮏ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﻔﺮﺳﺘﯿﻢ. ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﻓﺘﻢ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯه ﺑﻘﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺑﺨﺮﻡ. ﻗﯿﻤﺖ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﻫﺎ ﺭﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ، ﺍﻣﺎ ﻗﯿﻤﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩ، ﺣﺘﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﮔﻼﺑﯽ ﮐﻪ ﻗﯿﻤﺘﺶ 25 ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺗﺮ ﺑﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﺨﺮﻡ.
ﺁﺧﺮ ﭘﻮﻝ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯه ﺳﯿﺮﮐﺮﺩﻥ ﺷﮑﻢ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩه ﻫﻢ نمیرسد. ﺩﺭ ﺭﺍه ﺑﺮﮔﺸﺖ ﮐﻨﺎﺭﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ؛ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ آﻥ ﺭﺍ ﺷﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺗﻤﯿﺰﺗﻤﯿﺰﺷﺪ. ﺣﺎﻻ ﯾﮏ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪه ﺩﺍﺭﻡ، ﻫﺮﻭﻗﺖ ﮐﻪ ﺗﺸﻨﻪ ﺷﺪﯾﺪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺁﺏ ﺑﺨﻮﺭﯾﺪ ﺗﺎ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﺸﻮﻡ ﻭ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﺟﺒﻬﻪ ﻫﺎ ﮐﻤﮑﯽ ﮐﻨﻢ.»
ﺑﭽﻪﻫﺎ ﺗﻮی ﺳﻨﮕﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﺏ ﺗﻮﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﻧﻮﺑﺖ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻨﺪ؛ ﺁﺏ ﺧﻮﺭﺩﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﭼﻨﺪ ﻗﻄﺮه ﺍﺷﮏ ﺑﻮﺩ...
🌱راوی: شهید حسین خرازی