eitaa logo
کانال سید مجید موسوی
2.5هزار دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
6.9هزار ویدیو
303 فایل
دورهمی http://eitaa.com/joinchat/222887953Cd2cc5260f6 مدیر @majd_h1365 گسترده یار: @gostardehyar با من بصورت ناشناس سخن بگو https://6w9.ir/Harf_8161333
مشاهده در ایتا
دانلود
أَلسَّلامُ عَلَي الْمُرَمَّلِ بِالدِّمآءِ، أَلسَّلامُ عَلَي الْمَهْتُوكِ الْخِبآءِ، أَلسَّلامُ عَلي خامِسِ أَصْحابِ الْكِسْآءِ، سلام بر آن آغشته به خون، سلام بر آن‌كه (حُرمت) خيمه گاهش دريده شد، سلام بر پنجمينِ اصحاب كساء، أَلسَّلامُ عَلي غَريبِ الْغُرَبآءِ، أَلسَّلامُ عَلي شَهيدِ الشُّهَدآءِ، أَلسَّلامُ عَلي قَتيلِ الاْدْعِيآءِ، سلام بر غريب غريبان، سلام بر شهيد شهيدان، سلام بر مقتول دشمنان، أَلسَّلامُ عَلي ساكِنِ كَرْبَلآءَ، أَلسَّلامُ عَلي مَنْ بَكَتْهُ مَلائِكَهُ السَّمآءِ، أَلسَّلامُ عَلي مَنْ ذُرِّيَّتُهُ الاْزْكِيآءُ، سلام بر ساكن كربلا، سلام بر آن كسي كه فرشتگان آسمان بر او گريستند، سلام بر آن كسي كه خاندانش پاك و مطهرند، أَلسَّلامُ عَلي يَعْسُوبِ الدّينِ، أَلسَّلامُ عَلي مَنازِلِ الْبَراهينِ، أَلسَّلامُ عَلَي الاْئِمَّهِ السّاداتِ، سلام بر پيشواي دين، سلام بر آن جايگاههاي براهين و حجج الهي، درود بر آن پيشوايانِ سرور، أَلسَّلامُ عَلَي الْجُيُوبِ الْمُضَرَّجاتِ، أَلسَّلامُ عَلَي الشِّفاهِ الذّابِلاتِ، أَلسَّلامُ عَلَي النُّفُوسِ الْمُصْطَلَماتِ، سلام بر آن گريبآن‌هاي چـاك شده، سلام بر آن لب‌هاي خشكيده، سـلام بر آن جآن‌هاي مستأصل و ناچار، أَلسَّلامُ عَلَي الاَْرْواحِ الْمُخْتَلَساتِ، أَلسَّلامُ عَلَي الاَْجْسادِ الْعارِياتِ، أَلسَّلامُ عَلَي الْجُسُومِ الشّاحِباتِ، سـلام بر آن ارواحِ (از كالبد) خارج شده، سلام بر آن جسـدهاي عـريان و برهـنه، سـلام بر آن بدن‌هاي لاغر و نحيف، أَلسَّلامُ عَلَي الدِّمآءِ السّآئِلاتِ، أَلسَّلامُ عَلَي الاَْعْضآءِ الْمُقَطَّعاتِ، أَلسَّلامُ عَلَي الرُّؤُوسِ الْمُشالاتِ، سلام بر آن خون هاي جاري، سلام بر آن اعضا قطعه قطعه شده، سلام بر آن سرهاي بالا رفته (بر نيزه ها)، أَلسَّلامُ عَلَي النِّسْوَهِ الْبارِزاتِ، أَلسَّلامُ عَلي حُجَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ، سلام برآن بانوانِ بيرون آمده (از خيمه ها)، سلام بر حجت پروردگار جهانيان، أَلسَّلامُ عَلَيْك َ وَ عَلي ابآئِك َ الطّاهِرينَ، سلام برتو (اي حسين بن علي) و بر پدران پاك و طاهرت، أَلسَّلامُ عَلَيْك َ وَ عَلي أَبْنآئِكَ الْمُسْتَشْهَدينَ، سلام بر تو و بر فرزندان شهيدت، أَلسَّلامُ عَلَيْك َ وَ عَلي ذُرِّيَّتـِك َ النّـاصِرينَ، سلام بر تو و بر خاندان ياري دهنده ات (به دين الهي)، أَلسَّلامُ عَلَيْك َ وَ عَلَي الْمَلآئِكَهِ الْمُضاجِعينَ، سلام بر تو و بر فرشتگان ملازمِ آرامگاهت، أَلسَّلامُ عَلَي الْقَتيلِ الْمَظْلُومِ، سلام بر آن كشته مظلوم، أَلسَّلامُ عَلي أَخيهِ الْمَسْمُومِ، سلام بر برادر مسمومش، أَلسَّلامُ عَلي عَلِيّ الْكَبيرِ، سلام بر علي اكبر، أَلسَّلامُ عَلَي الرَّضيـعِ الصَّغيرِ، سلام بر آن شير خوار كوچـك،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آجرک الله یا صاحب الزمان فی مصیبت جدک🏴 روضه ی سوزناک عصر عاشورا شیخ حسین انصاریان امان از دل زینب😭😭😭 التماس دعا
لحظه شهادت امام حسين عليه السّلام شمر به سپاه خود فرياد زد «در مورد اين شخص (امام حسين عليه السّلام) در انتظار چه هستيد؟» وقتى كه اين فرمان را صادر كرد، از هر سو به امام حسين عليه السّلام حمله نمودند، ظالمى به نام «زرعة بن شريك» با شمشير خود بر شانه چپ آن حضرت زد، امام حسين عليه السّلام با ضربه اى، او را از پاى درآورد. ظالم ديگرى چنان شمشير بر گردن آن حضرت زد، كه از ناحيه صورت بر زمين افتاد، ديگر ناتوان شد، مى خواست برخيزد، ولى به رو مى افتاد، در اين هنگام سنان بن انس، نيزه اش را در گودى گلوى آن حضرت فروبرد، سپس نيزه را بيرون كشيد و آن را بر استخوانهاى سينه اش كوبيد، و بعد تير بر گودى گلويش زد امام عليه السلام به زمين افتاد، برخاست نشست و آن تير را از گلويش بيرون آورد، دو كف دستش را زير گلويش نگه مى داشت، وقتى كه دستش پر از خون مى شد آن را به سر و صورت مى ماليد و مى فرمود: هكذا القى اللَّه مخضبا بدمى، مغضوبا علىّ حقّى ، خداوند را با اين حال كه به خونم رنگين هستم و حقّم را غصب كرده اند ملاقات كنم. عمر سعد به مردى كه در جانب راستش بود گفت: «واى بر تو به سوى حسين فرود آى، و او را راحت كن.» خولى بن يزيد اصبحى پيش دستى كرد تا سر از بدن امام حسين عليه السّلام جدا كند ترس و لرز بر اندامش افتاد، در اين هنگام سنان بن انس نخعى فرود آمد و به گلوى امام حسين عليه السّلام شمشير زد و در اين حال مى گفت: «سوگند به خدا من سرت را جدا كنم با اينكه مى دانم تو پسر رسول خدا و از نظر پدر و مادر، بهترين انسان روى زمين هستى»، سپس سر شريفش را جدا نمود.درود خدا بر حسين عليه السّلام و دودمان پاكش باشد. شاعر در اين باره گويد: فاىّ رزيّة عدلت حسينا غداة تبيره كفّا سنان «كدام فاجعه دردناكى در جهان است كه با غم جانسوز شهادت حسين عليه السّلام برابرى كند، آن هنگام كه دستهاى سنان سر از بدن او جدا كرد؟ » روايت شده: هنگامى كه مختار (در سال ۶۴) قيام كرد، سنان بن انس را دستگير نمود، و سر انگشتانش را بريد و سپس دستها و پاهايش را قطع كرد، و ديگى را كه روغن در آن بود، با آتش به جوشش آورد، و سنان را در ميان آن انداخت، و او در ميان آن دست و پا زد و به هلاكت رسيد.
bassim-karbalaei-ta-alamdare-haram(128).mp3
21.55M
نوحه زیبای «باسم کربلایی» ‌ به زبان عربی و فارسی تا علمدار حرم از حال رفت؛ دست دشمن جانب خلخال رفت...
غارت وسائل امام حسين عليه السّلام پس از شهادت امام حسين عليه السّلام دشمنان غارتگر براى تاراج آنچه در خيمه‌ها است هجوم آوردند، نخست به سراغ حسين عليه السّلام آمدند، اسحاق بن حوبه حضرمى، پيراهن آن حضرت را غارت كرد، آن را پوشيد، به بيمارى پيسى مبتلا شد و موهاى بدنش ريخت. روايت شده در پيراهن آن حضرت صد و ده و اندى پارگى بر اثر اصابت تير و شمشير و نيزه وجود داشت. امام صادق عليه السّلام فرمود: «در بدن حسين عليه السّلام سى و سه جاى اصابت نيزه، و جاى سه و چهار ضربت شمشير بود.» بحر بن كعب تيمى شلوار آن حضرت را به يغما برد، روايت شده او زمين گير شد، و هر دو پايش بى حركت ماند. اخنس بن مرثد حضرمى، عمامه آن حضرت را ربود، به گفته بعضى جابر بن يزيد اودى (لعنه الله) عمامه آن حضرت را ربود، و آن را بر سرش گذاشت و ديوانه شد. اسود بن خالد، نعلين آن حضرت را ربود. بجدل بن سليم كلبى انگشترى امام حسين عليه السّلام را ربود، و در انگشت خود كرد، انگشتش قطع شد و با همان انگشتر جدا گرديد. وقتى كه مختار روى كار آمد، او را دستگير كرد و دست و پاهايش را قطع كرد، و او را در همان حال كه در خون غوطه ور بود رها نمود تا به هلاكت رسيد. قيس بن اشعث، قطيفه آن حضرت را كه از جنس خزّ بود ربود، لعنت خدا بر او باد. زره بتراء آن حضرت را عمر سعد (لعنه اللَّه) به يغما برد، هنگامى كه عمر سعد به دستور مختار، كشته شد، مختار آن زره را به قاتل او ابو عمره بخشيد. جميع بن خلق اودى شمشير آن حضرت را تاراج كرد، و به قولى مردى از بنى تميم به نام اسود بن حنظله، آن را ربود. و در روايت ابن سعد آمده: شمشير آن حضرت را فلاقس نهشلى ربود، از محمّد بن زكريا نقل شده كه گفت: آن شمشير پس از ربودن فلاقس، در اختيار دختر حبيب بن بديل قرار گرفت. اين شمشير غارت شده، ذو الفقار حضرت على عليه السّلام نبود، زيرا ذو الفقار و امثال آن از گنجينه هاى نبوّت و امامت است و در جاى خود محفوظ مى باشد، راويان حديث، اين مطالب را كه ذكر نموديم تصديق مى كنند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
أَلسَّلامُ عَـلَي الاَْبْدانِ السَّليبَهِ، سلام بر آن بدن‌هاي برهـنه شده، أَلسَّلامُ عَلَي الْعِتْرَهِ الْقَريبَهِ، سلام بر آن خانواده اي كه نزديك (و همراه سَرورشان) بودند، أَلسَّلامُ عَلَي الْمُجَدَّلينَ فِي الْفَلَواتِ، سلام بر آن به خاك افتادگان در بيابآن‌ها‌، أَلسَّلامُ عَلَي النّازِحينَ عَنِ الاَْوْطانِ، سلام بر آن دور افتادگان از وطن‌ها، أَلسَّلامُ عَلَي الْمَدْفُونينَ بِلا أَكْفان، سلام بر آن دفن شدگان بدون كفن، أَلسَّلامُ عَلَي الرُّؤُوسِ الْمُفَرَّقَهِ عَنِ الاَْبْدانِ، سلام بر آن سرهاي جدا شده از بدن، أَلسَّلامُ عَلَي الْمُحْتَسِبِ الصّابِرِ، سلام بر آن حسابگر (اعمال خويش براي خدا) و شكيبا، أَلسَّلامُ عَلَي الْمَظْلُومِ بِلا ناصِر، سلام بر آن مظلومِ بي ياور، أَلسَّلامُ عَلي ساكِنِ التُّرْبَهِ الزّاكِيَهِ، سلام بر آن جاي گرفته در خاك پاك، أَلسَّلامُ عَلي صاحِبِ الْقُبَّهِ السّامِيَهِ، سلام بر صاحـب آن بارگـاه عالي رتبه، أَلسَّلامُ عَلي مَنْ طَهَّرَهُ الْجَليلُ، سلام بر آن كسي كه رب جليل او را پاك و مطهر گردانيد، أَلسَّلامُ عَلي مَنِ افْتَـخَرَ بِهِ جَبْرَئيلُ، سلام بر آن كسي كه جبرئيل به او مباهات مي نمود، أَلسَّلامُ عَلي مَنْ ناغاهُ فِي الْمَهْدِ ميكآئيلُ، سلام بر آن كسي كه ميكائيل در گهواره با او تكلم مي نمود، أَلسَّلامُ عَلي مَنْ نُكِثَتْ ذِمَّـتُهُ، سلام بر آن كسي كه عهد و پيمانش شكسته شد، أَلسَّلامُ عَلي مَنْ هُتِكَتْ حُرْمَتُهُ، سلام بر آن كسي كه پرده حُرمتش دريده شد، أَلسَّلامُ عَلي مَنْ اُريقَ بِالظُّـلْمِ دَمُهُ، سلام بر آن كسي كه خونش به ظلم ريخته شد، أَلسَّلامُ عَلَي الْمُغَسَّلِ بِدَمِ الْجِراحِ، سلام بر آن‌كه با خون زخم هايش شست و شو داده شد، أَلسَّلامُ عَلَي الْمُجَـرَّعِ بِكَأْساتِ الرِّماحِ سلام بر آن‌كه از جام‌هاي نيزه‌ها جرعه نوشيد، أَلسَّلامُ عَلَي الْمُضامِ الْمُسْتَباحِ، سلام بر آن مظلومي كه خونش مباح گرديد، أَلسَّلامُ عَلَي الْمَنْحُورِ فِي الْوَري، سلام بر آن‌كه در ملا عام سرش بريده شد، أَلسَّلامُ عَلي مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُري، سلام بر آن‌كه اهل قريه‌ها دفنش نمودند، أَلسَّلامُ عَلَي الْمَقْطُوعِ الْوَتينِ، سلام بر آن‌كه شاهرگش بريده شد، أَلسَّلامُ عَلَي الْمُحامي بِلا مُعين، سلام بر آن مدافع بي‌ياور، أَلسَّلامُ عَلَي الشَّيْبِ الْخَضيبِ، سلام بر آن محاسن بخون خضاب شده، أَلسَّلامُ عَلَي الْخَدِّ التَّريبِ، سلام بر آن گونه خاك آلوده، أَلسَّلامُ عَلَي الْبَدَنِ السَّليبِ، سلام بر آن بدن جامه به غنيمت رفته، أَلسَّلامُ عَلَي الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضيبِ، سلام بر آن دندآن‌هايي كه با چوب خيزران زده شده، أَلسَّلامُ عَلَي الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ، سلام برآن سر بالاي نيزه رفته،
غارت خيمه ها، و نخستين صداى مخالفت از ناحيه يك بانو دشمنان براى غارت و به يغما بردن آنچه در خيمه‌ها بود، به خيمه هاى فرزندان فاطمه و نور چشم حضرت زهرا عليها السلام از همديگر پيش دستى كردند، حتّى چادرى كه بانويى به كمرش بسته بود، آن را مى كشيدند و تاراج مى كردند، دختران و بانوان خاندان پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم دسته جمعى از خيمه‌ها خارج شدند و گريه جانسوز مى كردند، و از فراق شهيدان فريادشان به گريه بلند بود. به روايت حميد بن مسلم، در اين بين بانويى از طايفه بنى بكر بن وائل كه با شوهرش در ميان سپاه عمر سعد بود ديد دشمنان به غارت خيمه‌ها پرداخته اند، شمشيرى به دست گرفت و كنار خيمه‌ها آمد و فرياد زد: «اى آل بكر بن وائل! آيا لباسهاى بانوان رسول خدا به يغما مى رود؟ «لا حكم الّا للَّه، يا لثارات رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله و سلم، فرمانى جز فرمان خدا نيست، مرگ بر حكومت غير خدايى، اى خونخواهان رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم برخيزيد.» شوهر آن زن، نزدش آمد و دستش را گرفت و او را به اقامتگاه خود باز گردانيد. به اين ترتيب در همان روز عاشورا، پرچم خونخواهى بر ضد خاندان پليد بنى اميّه برافراشته شد.(مترجم)
تصویر اول ساحل دریا در بابلسر در ایام سوگواری تاسوعای حسینی و حضور پر شمار مسافران بدون رعایت دستورات بهداشتی و تصویر دوم آستان امامزاده عبدالله آمل که به خاطر رعایت پروتکل های بهداشتی به روی عزاداران و عاشقان حسینی بسته است باشد تا در تاریخ به یادگار بماند.
أَلسَّلامُ عَلَي الاَْجْسامِ الْعارِيَهِ فِي الْفَلَواتِ، تَنْـهَِشُهَا الذِّئابُ الْعادِياتُ، وَ تَخْتَلِفُ إِلَيْهَا السِّباعُ الضّـارِياتُ، سلام بر آن بدن‌هاي برهنه و عرياني كه در بيابآن‌ها(يِ كربلاء) گرگ‌هاي تجاوزگر به آن دندان مي آلودند، و درندگان خون‌خوار بر گرد آن مي گشتند، أَلسَّلامُ عَلَيْك َ يا مَوْلايَ وَ عَلَي الْمَلآ ئِكَهِ الْمُرَفْرِفينَ حَوْلَ قُبَّتِك َ، الْحافّينَ بِتُرْبَتِك َ، الطّـآئِفينَ بِعَرْصَتِك َ، الْوارِدينَ لِزِيارَتِك َ، سلام بر تو اي مولاي من و بر فرشتـگاني كه بر گِرد بارگاه تو پر مي كشند، و اطراف تربتـت اجتماع كرده‌اند، و در آستان تو طواف مي كنند، و براي زيارت تو وارد مي شوند، أَلسَّلامُ عَلَيْك َ فَإِنّي قَصَدْتُ إِلَيْك َ، وَ رَجَوْتُ الْفَوْزَ لَدَيْك َ، سلام بر تو من به سوي تو رو آورده‌ام، وبه رستگاري درپيشگاه تو اميد بسته ام، أَلسَّلامُ عَلَيْك َ سَلامَ الْعارِفِ بِحُرْمَتِك َ، الْمُخْلِصِ في وَِلايَـتِك َ، الْمُتَقَرِّبِ إِلَي اللهِ بِمَحَبَّـتِك َ، الْبَريءِ مِنْ أَعْدآئِـك َ، سلام بر تو، سلام آن كسي كه به حُرمت تو آشناست، و در ولايت و دوستي تو مخلص و بي ريا است، و به سبب محبت و ولاي تو به خدا تقرب جسته، و از دشمنانت بيزار است، سَلامَ مَنْ قَلْبُهُ بِمُصابِك َ مَقْرُوحٌ، وَ دَمْعُهُ عِنْدَ ذِكْرِك َ مَسْفُوحٌ، سلامِ كسي‎كه قلبش از مصيبت تو جريحه‌دار، و اشكش به هنگام ياد تو جاري است، سَلامَ الْمَفْجُوعِ الْحَزينِ، الْوالِهِ الْمُسْتَكينِ، سلامِ كسي‌كه دردناك و غمگين و شيفته و فروتن است، سَلامَ مَنْ لَوْ كانَ مَعَكَ بِالطُّفُوفِ، لَوَقاك َ بِنَفْسِهِ حَدَّ السُّيُوفِ، وَ بَذَلَ حُشاشَتَهُ دُونَكَ لِلْحُتُوفِ، وَ جاهَدَ بَيْنَ يَدَيْك َ، وَ نَصَرَك َ عَلي مَنْ بَغي عَلَيْك َ، وَ فَداك َ بِرُوحِهِ وَ جَسَدِهِ وَ مالِهِ وَ وَلَدِهِ، وَ رُوحُهُ لِرُوحِك َ فِدآءٌ، وَ أَهْلُهُ لاَِهْلِك َ وِقآءٌ، سلام كسي‌كه اگر با تو در كربلا مي بود، با جانش (در برابرِ) تيزيِ شمشيرها از تو محافظت مي‌نمود، و نيمه جانش را به خاطر تو به دست مرگ مي‌سپرد، و در ركاب تو جهاد مي‌كرد، و تو را بر عليه ستمكاران ياري داده، جان و تن و مال و فرزندش را فداي تو مي‌نمود، و جانش فداي جان تو، و خانواده‌اش سپر بلاي اهل بيت تو مي‌بود،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حاضری به سبک امام زمان عزاداری کنی؟ یا صاحب الزمان آجرک الله😭
فَلَئِنْ أَخَّرَتْنِي الدُّهُورُ، وَ عاقَني عَنْ نَصْرِك َ الْمَقْدُورُ، وَ لَمْ أَكُنْ لِمَنْ حارَبَك َ مُحارِباً، وَ لِمَنْ نَصَبَ لَك َ الْعَداوَهَ مُناصِباً، فَلاََ نْدُبَنَّك َ صَباحاً وَ مَسآءً، وَ لاََبْكِيَنَّ لَك َ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً، حَسْرَهً عَلَيْك َ، وَ تَأَسُّفاً عَلي ما دَهاك َ وَ تَلَهُّفاً، حَتّي أَمُوتَ بِلَوْعَهِ الْمُصابِ، وَ غُصَّهِ الاِكْتِيابِ، اگرچه زمانه مرا به تأخير انداخت، و مقدرات الهي مرا از ياري تو بازداشت، و نبودم تا با آنان‌ كه با تو جنگيدند بجنگم، و با كساني‌كه با تو اظهار دشمني كردند خصومت نمايم، (درعوض) صبح و شام بر تو مويه مي‌كنم، و به جاي اشك براي تو خون گريه مي‌كنم، از روي حسرت و تأسف و افسوس بر مصيبت‌هائي كه بر تو وارد شد، تا جائي كه از فرط اندوه، مصيبت و غم و غصه و شدت حزن جان سپارم،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حالا بیا با امام زمانت شهادت بده به مقامات بالای اباعبدالله
كُنْتَ لِلرَّسُولِ صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ الِهِ وَلَداً، وَ لِلْقُرْءانِ سَنَداً مُنْقِذاً وَ لِلاُْ مَّهِ عَضُداً، وَ فِي الطّاعَهِ مُجْتَهِداً، تو براي پيامبر كه درود خدا بر او و آل او باد فرزند، و براي قرآن پشتوانه نجات‌دهنده، و براي امت اسلام بازوي توانا، و در طاعت حق كوشا بودي، حافِظاً لِلْعَهْدِ وَالْميثاقِ، ناكِباً عَنْ سُبُلِ الْفُسّاقِ وَ باذِلاً لِلْمَجْهُودِ، طَويلَ الرُّكُوعِ وَ السُّجُودِ، تو حافظ عهد و پيمان الهي، دوري‌كننده از طرق فاسقان بودي، و تو آن‌چه در توان داشتي (براي اعلاء كلمه حق) بذل نمودي، داراي ركوع و سجود طولاني بودي، زاهِداً فِي الدُّنْيا زُهْدَ الرّاحِلِ عَنْها، ناظِراً إِلَيْها بِعَيْنِ الْمُسْتَوْحِشينَ مِنْها، امالُك َ عَنْها مَكْفُوفَهٌ، وَ هِمَّتُك َ عَنْ زينَتِها مَصْرُوفَهٌ، وَ أَلْحاظُك َ عَنْ بَهْجَتِها مَطْرُوفَهٌ، وَ رَغْبَتُك َ فِي الاْخِرَهِ مَعْرُوفَهٌ، حَتّـي إِذَا الْجَوْرُ مَدَّ باعَهُ، وَ أَسْفَرَ الظُّلْمُ قِناعَهُ، وَ دَعَا الْغَيُّ أَتْباعَهُ، تو مانند كسي ‌كه از دنيا رخت برخواهد بست از آن روگردان بودي، و مانند كساني‌كه از دنيا در وحشت و هراس به سر مي‌برند به آن نگاه مي‌كردي، آرزوهايت از (تعلّق به) دنيا باز داشته شده بود، و همت و كوششت از زيور دنيا رو گردانده بود، ديدگانت از بهجت و سرور دنيا بربسته، و اشتياق و ميلت به آخرت شهره آفاق است، تا آن‌كه جور و ستم دست تعدي دراز نمود، و ظلم و سركشي نقاب از چهره بركشيد، وضـلالت و گمـراهي پيروان خويش را فرا خواند، وَ أَنْتَ في حَرَمِ جَدِّك َ قاطِنٌ، وَ لِلظّـالِمينَ مُبايِنٌ، جَليسُ الْبَيْتِ وَ الْمِحْـرابِ، مُعْتَزِلٌ عَنِ اللَّـذّاتِ وَ الشَّـهَواتِ، تُنْكِـرُ الْمُنْكَـرَ بِقَلْبِـك َ وَ لِسانِك َ، عَلي حَسَبِ طاقَتِـك َ وَ إِمْكانِـك َ، ثُمَّ اقْتَضاك َ الْعِلْمُ لِـلاِْنْكارِ، وَ لَزِمَك َ أَلْزَمَك َ أَنْ تُـجـاهِدَ الْـفُجّـارَ با آن‌كه تو در حرم جدت متوطن بودي، و از ستمكاران فاصله گرفته بودي، و ملازم منزل و محراب عبادت بودي، واز لذت‌ها و شهوات دنيوي كناره‌گير بودي، و برحسب طاقت و توانت منكَر را با قلب و زبانت انكار مي‌نمودي، پس از آن علم و دانشت اقتضاي انكار آشكار نمود، و برتو لازم گشت، لازم نمود با بدكاران روياروي جهاد كني،
أَشْهَدُ أَنَّك َ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلوهَ، وَ اتَيْتَ الزَّكوهَ، وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ الْعُدْوانِ، وَ أَطَعْتَ اللهَ وَ ما عَصَيْتَهُ، وَ تَمَسَّكْتَ بِهِ وَ بِحَبْلِهِ فَأَرْضَيْتَهُ، وَ خَشيتَهُ وَ راقَبْتَهُ وَ اسْتَجَبْتَهُ، وَ سَنَنْتَ السُّنَنَ، وَ أَطْفَأْتَ الْفِتَنَ، وَ دَعَوْتَ إِلَي الرَّشادِ، وَ أَوْضَحْتَ سُبُلَ السَّدادِ، وَ جاهَدْتَ فِي اللهِ حَقَّ الْجِهادِ، گواهي مي‌دهم كه تو نماز را به پا داشتي، و زكات دادي، و امر به معروف كردي، و از منكر و عداوت نهي نمودي، و اطاعت خدا كردي و نافرماني وي ننمودي، و به خدا و ريسمان او چنگ زدي تا وي را راضي نمودي، و از وي در خوف و خشيت بودي، نظاره گر ِاو بودي، و او را اجابت نمودي، و سنت‌هاي نيكو به وجود آوردي، و آتش‌هاي فتنه را خاموش نمودي، و دعوت به هدايت و استقامت كردي، و راه‌هاي صواب و حق را روشن و واضح گرداندي، و در راه خدا به حق جهاد نمودي، وَ كُنْتَ للهِِ طآئِعاً، وَ لِجَدِّك َ محمد صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ الِهِ تابِعاً، وَ لِقَوْلِ أَبـيك َ سامِعاً، وَ إِلي وَصِيَّهِ أَخيك َ مُسارِعاً، وفرمانبردارِ خداوند، و پيرو جدت محمدبن عبدالله بودي، و شنواي كلام پدرت علي بودي، و پيشي گيرنده به (انجام) سفارش برادرت امام حسن بودي، وَ لِعِمادِ الدّينِ رافِعاً، وَ لِلطُّغْيانِ قامِعاً، وَ لِلطُّغاهِ مُقـارِعاً، وَ لِلاُْ مَّهِ ناصِحاً، وَ في غَمَراتِ الْمَوْتِ سابِحاً، وَ لِلْفُسّاقِ مُكافِحاً، وَ بِحُجَجِ اللهِ قآئِماً، وَ لِـلاِْسْلامِ وَ الْمُسْلِمينَ راحِماً، و رفعت دهنده پايه شرافت دين،و خوار و سركوب كننده طغيان، و كوبنده سركشان، و خيرخواه و نصيحت‌گر امت بودي، در هنگامي كه در شدائد مرگ دست و پا ميزدي،و مبارزه كننده با فاسقان بودي، و قيام كننده باحجج و براهين الهي، و ترحم كننده بر اسلام ومسلمين بودي، وَ لِلْحَقِّ ناصِراً، وَ عِنْدَ الْبَلآءِ صابِراً، وَ لِلدّينِ كالِئاً، وَ عَنْ حَوْزَتِهِ مُرامِياً، ياري‌گر حق بودي، در هنگام بلا شكيبا و صابر، حافظ و مراقب دين، و مدافع حريم آئين بودي، تَحُوطُ الْهُدي وَ تَنْصُرُهُ، وَ تَبْسُطُ الْعَدْلَ وَ تَنْشُرُهُ، وَ تَنْصُرُ الدّينَ وَ تُظْهِرُهُ، وَ تَكُفُّ الْعابِثَ وَ تَزْجُرُهُ، وَ تَأْخُذُ لِلدَّنِيِّ مِنَ الشَّريفِ، وَ تُساوي فِي الْحُكْمِ بَيْنَ الْقَوِيِّ وَ الضَّعيفِ، (طريقِ) هدايت را حفظ نمودي و ياري كردي، عدل و داد را گسترش دادي و وسعت مي‌بخشيدي، دين و آئين الهي را ياري و آشكار مي‌نمودي، ياوه‌گويان را (از ادامه راه) باز مي‌داشتي، حق ضعيف را از قوي باز ميستاندي، در قضاوت و داوري بين ضعيف و قوي برابر حكم مي‌نمودي، كُنْتَ رَبيعَ الاَْيْتامِ، وَ عِصْمَهَ الاَْ نامِ، وَ عِزَّ الاِْسْلامِ، وَ مَعْدِنَ الاَْحْكامِ، وَ حَليفَ الاِْنْعامِ، تو بهار سرسبز يتيمان بودي، نگاهبان و حافظ مردم بودي، مايه عزت و سرافرازي اسلام، معدن احكام الهي، هم‌پيمان نيكي و احسان بودي، سالِكاً طَرآئِقَ جَدِّك َ وَ أَبيك َ، مُشْبِهاً فِي الْوَصِيَّهِ لاَِخيـك َ، وَفِيَّ الذِّمَـمِ، رَضِيَّ الشِّيَمِ، ظاهِرَ الْكَرَمِ، مُتَهَجِّداً فِي الظُّلَمِ، قَويمَ الطَّرآئِقِ، كَريمَ الْخَلائِقِ، عَظيمَ السَّوابِقِ، شَريفَ النَّسَبِ، مُنيفَ الْحَسَبِ، رَفيعَ الرُّتَبِ، كَثيرَ الْمَناقِبِ، مَحْمُودَ الضَّرآئِبِ، جَزيلَ الْمَواهِبِ، حَليمٌ رَشيدٌ مُنيبٌ، جَوادٌ عَليمٌ شَديدٌ، إِمامٌ شَهيدٌ، أَوّاهٌ مُنيبٌ، حَبيبٌ مَهيبٌ، پوينده طريقه جد و پدرت و در سفارشات و وصايا همسان برادرت بودي، وفادار به پيمآن‌ها، داراي سجاياي پسنديده، و با جود و كرم آشكار بودي، شب زنده دار (به عبادت) در دل شب‌هاي تاريك، معتدل و ميانه رو در روش‌ها، با سجايا و اخلاق كريمانه، داراي سوابق باعظمت و ارزشمند، داراي نسب شريف و حسب والا، با درجات و رتبه‌هاي رفيع و عالي، مناقب وفضائل بسيار، سرشت‌ها و طبيعت‌هاي مورد ستايش، و با عطايا و مواهب بزرگ بودي، حليم و صبور، هدايت‌شده، بازگشت‌كننده به سوي خدا، با جود و سخاوت، توانا و قاطع، پيشواي شهيد، بسيارنالان و گريان در پيشگاه خداوند و محبوب و با هيبت بودي،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فَـسِـرْتَ فـي أَوْلادِكَ وَ أَهـاليـك َ، وَ شيعَـتِك َ وَ مَواليك َ وَ صَدَعْتَ بِالْحَـقِّ وَ الْبَـيّـِنَـهِ، وَ دَعَوْتَ إِلَي اللهِ بِالْحِكْمَهِ وَ الْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ، وَ أَمَرْتَ بِإِقامَهِ الْحُدُودِ، وَ الطّاعَهِ لِلْمَعْبُودِ، وَ نَهَيْتَ عَنِ الْخَبآئِثِ وَ الطُّـغْيانِ، بنابراين در ميان فرزندان و خانواده‌ات، و پيروان و دوستانت روانه شدي، و حق و برهان را آشكارنمودي، و با حكمت و پند و اندرز نيكو (مردم را) به سوي خدا فراخواندي، و به برپاداري حدود الهي، و طاعت معبود امر نمودي، و از پليدي‌ها و سركشي نهي فرمودي وَ واجَهُـوك َ بِالظُّـلْمِ وَ الْعُـدْوانِ، ولي آن‌ها به ستم و دشمني رويارويِ تو قرار گرفتند، فَجاهَدْتَهُمْ بَعْدَ الاْيعازِ لَهُمْ الاْيعادِ إِلَيْهِمْ ، پس تو نيزبا آنان به جهاد برخاستي پس از آن ‌كه (حقّ را) به آنان گوشزد نمودي آن‌ها رابه عـذاب الهي تهديد نمودي، وَ تَأْكيدِ الْحُجَّهِ عَلَيْهِمْ، و حجّت را بر آن‌ها مؤكد فرمودي، فَنَكَثُوا ذِمامَك َ وَ بَيْعَتَك َ، ولي عهد و پيمان و بيعت تو را شكستند، وَ أَسْخَطُوا رَبَّك َ وَ جَدَّك َ، و پروردگار تو جدت را به خشم آوردند وَ بَدَؤُوك َ بِالْحَرْبِ، و با تو ستيز آغاز كردند، فَثَبَتَّ لِلطَّعْنِ وَالضَّرْبِ، پس تو به جهت زد و خورد و پيكار استوار شدي، وَ طَحَنْتَ جُنُودَ الْفُـجّارِ، و لشكريان فاجر را خورد و آسياب نمودي، وَاقْتَحَمْتَ قَسْطَلَ الْغُبارِ، و در گرد و غبار نبرد فرو رفتي، مُجالِداً بِذِي الْفَقارِ، كَأَنَّك َ عَلِيٌّ الْمُخْتارُ، و چنان با ذوالفقار جنگيدي، كه گويا علي مرتضي هستي، فَلَمّا رَأَوْك َ ثابِتَ الْجاشِ، غَيْرَ خآئِف وَ لا خاش، نَصَبُوا لَك َ غَوآئِلَ مَكْرِهِمْ، پس چون تو را با قلبي مطمئن، بدون ترس و هراس يافتند، شرور مكر و حيله شان را بر تو برافراشتند وَ قاتَلُوكَ بِكَيْدِهِمْ وَ شَرِّهِمْ، و از درِ نيـرنگ و فساد با تو قتال نمودند، وَ أَمَرَ اللَّعينُ جُنُودَهُ، فَمَنَعُوك َ الْمآءَ وَ وُرُودَهُ، و آن ملعون لشكريانش را فرمان داد، تا تو را از آب و استفاده آن منع نمودند، وَ ناجَزُوك َ الْقِتالَ، وَ عاجَلُوك َ النِّزالَ، وَ رَشَقُوك َ بِالسِّهامِ وَ النِّبالِ،وَ بَسَطُوا إِلَيْك َ أَكُفَّ الاِصْطِلامِ، وَ لَمْ يَرْعَوْا لَك َ ذِماماً، وَ لاراقَبُوا فيك َ أَثاماً، في قَتْلِهِمْ أَوْلِيآءَك َ، وَ نَهْبِهِمْ رِحالَك َ، و با تو قتال نمودند، و به جنگ و مبارزه با تو شتافتند، و تيرها و خدنگ‌ها به سوي تو پرتاب نمودند، و براي استيصال و ناچار نمودن تو دست دراز كردند، و حُرمتي براي تو مراعات نكردند، و از هيچ گناهي در مورد تو خودداري ننمودند، چه در كشتن آن‌ها و دوستانت را، و چه در غارت اثاثيه خيمه هايت، وَ أَنْتَ مُقَدَّمٌ فِي الْهَبَواتِ، وَ مُحْتَمِلٌ لِلاَْذِيّاتِ، تو در گرد و غبارهاي جنگ پيش تاختي، وآزار و اذيت‌هاي فراواني تحمل نمودي، قَدْ عَجِبَتْ مِنْ صَبْرِك َ مَلآئِكَهُ السَّماواتِ، آن‌چنان ‌كه فرشتگان آسمآن‌ها از صبر و شكيبائي توبه شگفت آمدند، فَأَحْدَقُوا بِك َ مِنْ كُلّ ِالْجِهاتِ، وَ أَثْخَنُوك َ بِالْجِراحِ، پس دشمنان از همه طرف به تو هجوم آوردند، و تو را به سبب زخم‌ها و جراحت‌ها ناتوان نمودند، وَ حالُوا بَيْنَك َ وَ بَيْنَ الرَّواحِ، وَ لَمْ يَبْقَ لَك َ ناصِرٌ، و راه خلاص و رفتن بر تو بستند، تا آن‌كه هيچ ياوري برايت نماند،
اینم مقدمه روضه ای که امام زمان خواندند😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وَ أَنْتَ مُحْتَسِبٌ صابِرٌ، تَذُبُّ عَنْ نِسْوَتِك َ وَ أَوْلادِك َ، حَتّي نَكَسُوكَ عَنْ جَوادِك َ، ولي توحسابگر(عمل خويش براي خدا) و صبور بودي، از زنان و فرزندانت دفاع و حمايت مينمودي، تا آن‌كه تو را از اسبِ سواري‌ات سرنگون نمودند، فَهَوَيْتَ إِلَي الاَْرْضِ جَريحاً، تَطَؤُك َ الْخُيُولُ بِحَوافِرِها، وَ تَعْلُوكَ الطُّغاهُ بِبَواتِرِها، قَدْ رَشَحَ لِلْمَوْتِ جَبينُك َ،وَ اخْتَلَفَتْ بِالاِنْقِباضِ وَ الاِنْبِساطِ شِمالُك َ وَ يَمينُك َ، پس با بدن مجروح بر زمين سقوط كردي، در حالي‌كه اسب‌ها تو را با سم‌هاي خويش كوبيدند، و سركشان با شمشيرهاي تيزشان به بالاي سرت آمدند، پيشاني تو به عرق مرگ مرطوب شد، و دستان چپ و راستت به باز و بسته شدن در حركت بود، تُديرُ طَرْفاً خَفِيّاً إِلي رَحْلِك َ وَ بَيْتِك َ، وَ قَدْ شُغِلْتَ بِنَفْسِك َ عَنْ وُلْدِك َ وَ أَهاليك َ، پس گوشـه نظري به جانب خيمه‌ها و حرمت گرداندي، در حاليكه از زنان و فرزندانت (روي گردانده) به خويش مشـغول بودي، وَ أَسْرَعَ فَرَسُك َ شارِداً، إِلي خِيامِك َ قاصِداً، مُحَمْحِماً باكِياً، اسبِ سواري‌ات با حال نفرت شتافت، شيـهه‌كشان و گريـان، به جانب خيمه‌ها رو نمود، فَلَمّا رَأَيْنَ النِّـسآءُ جَوادَك َ مَخْزِيّاً، وَ نَظَرْنَ سَرْجَك َ عَلَيْهِ مَلْوِيّاً، بَرَزْنَ مِنَ الْخُدُورِ، ناشِراتِ الشُّعُورِ عَلَي الْخُدُودِ، لاطِماتِ الْوُجُوهِ سافِرات، وَ بِالْعَويلِ داعِيات، وَ بَعْدَالْعِزِّ مُذَلَّلات، وَ إِلي مَصْرَعِك َ مُبادِرات، پس چون بانوان حرم اسب تيز پاي تو را خوار و زبون ديدند، و زين تو را بر او واژگون يافتند، از پسِ پرده ها(يِ خيمه) خارج شدند، در حالي‌كه گيسوان برگونه‌ها پراكنده نمودند، بر صورت‌ها طپآن‌چه مي‌زدند و نقاب از چهره‌ها افكنده بودند، و به صداي بلند شيون مي‌زدند، و از اوج عزت به حضيض ذلت در افتاده بودند، و به سوي قتلگاه تو مي شتافتند، وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلي صَدْرِكَ، در همان حال شمر ملعون بر سينه مباركت نشسته، وَ مُولِـغٌ سَيْفَهُ عَلي نَحْرِك َ، و شمشير خويش را بر گلـويت سيراب مي‌نمود، قابِضٌ عَلي شَيْبَتِك َ بِيَدِهِ، با دستي محاسن شريفت را در مشت ميفشرد، ذابِـحٌ لَك َ بِمُهَنَّدِهِ، (و با دست ديگر) با تيغ آخته‌اش سر از بدنت جدا مي‌كرد، قَدْ سَكَنَتْ حَوآسُّك َ، تمام اعضا و حواست از حركت ايستاد، وَ خَفِيَتْ أَنْفاسُك َ، نفس‌هاي مباركت در سينه پنهان شد، وَ رُفِـعَ عَلَي الْقَناهِ رَأْسُك َ، و سر مقدست بر نيزه بالا رفت،
آجرک الله یا صاحب الزمان خدایا قلب آقامونو حفظ کن 🤲 داغی که ما می‌شنویم امام زمان میبینه
از اینجا اسیری شروع میشه چه کشیدی آقاجان درباره عمه جانت