فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما همه بی غیرتیم، آینه در کربلاست!
اینم کنسرت آقای محید اخشابی در شهر امام رضا
با پول بیت المال،
در زمین وقفی آستان قدس،
در منطقه اصیل قعله خیابون (باب الرضا)،
با نام بنیاد مستضعفین!
دست اندرکاران معتقند با این برنامه ها میخوان توجه عموم رو به حاشیه شهر جلب کنند و پتانسیل های حاشیه شهر را به همه نشون بدن!
بعیده برای این هزینه های میلیاردی که داره خرج میشه جواب داشته باشند تو همین دنیا، اون دنیا که پیش کش!
#سید_روح_الله_مؤید
@s_r_moayed
#تخریب_قبور_بقیع
#هشتم_شوال
بقیع بقعه ندارد ولی بقا دارد
ضریح و صحن ندارد ولی صفا دارد
برای گنبد و گل دسته که نیامده است
گدا به خانه ی ارباب التجا دارد
کنار صحن و سرای پیمبر اکرم
خرابه بودن آن آستان "چرا" دارد
به احترام امامان شیعه در آنجا
اگر مدینه بسازیم باز جا دارد
جبین بسای به خاک درش که این درگاه
به قدر چشم همه خلق توتیا دارد
به جبرئیل کند فخر از سعادت خویش
کبوتری که در آنجا برو بیا دارد
کجا رواست که قبرش غریب و ساده شود
کسی که در همه تاریخ آشنا دارد
بقیع و غربت آن را چه خوب می فهمد
دلی که اُنس به گل دسته ی رضا دارد
به خط خون به سر ِکوچه ی بنی هاشم
نوشته اند که "یک دست هم صدا دارد"
به خاکبوسی آن آستان مرا ببرید
که این گلوی محن دیده عقده ها دارد
#سید_روح_الله_مؤید
@s_r_moayed
#متاسفانه
#ابد_در_پیش_داریم
گوش جان باز کن ای دوست که صحبت دارم
خبر تازه ای از روز قیامت دارم
گر چه صبح است چنان شام بلا تاریک است
هرچه از سایه ی آن دور شوی، نزدیک است
صبح برخواستنت نیز حکایت دارد
صبح هر روزه از آن روز علامت دارد
خواب ناز تو اگر خواب ابد می گردید
بالش زیر سرت سنگ لحد می گردید
چشم وا کن که خدا فرصت دیگر داده است
خوش بر آن کس که برای سفرش آماده است
خیز و از جامعه ی دور و بر خویش بپرس
دستگیری کن و از مردم دلریش بپرس
نوجوانی که بنا داشته دکتر بشود
باید از فقر رفیق گچ و آجر بشود
مادرش کارگری پیر و پدر در بستر
آه از این غصه، از این شعله ی در خاکستر
آی نامرد که نام دگرت مسئول است
چاره ای کن! دل و فکرت به کجا مشغول است؟
شهوت جاه و مقام است اسیرت کرده است
سفره ی کوچک خلق است که سیرت کرده است
اینکه پامال تو شد خون شهیدان بوده است
این همه فقر کجا قسمت ایران بوده است؟
گوشه ی دولت خود حامی ملت هم باش
آی مسئول کمی فکر رعیت هم باش
آب جو، آبروی کارگری بیمار است
نرخ نان، عفت یک بانوی شوهر دار است
سفره کوچک شده آنقدر که نانی هم نیست
خط فقر آمده در خانه، امانی هم نیست
دست مان خالی و دل، غمکده ی تشویش است
خیز و آماده شو ای دوست، ابد در پیش است
#سید_روح_الله_مؤید
@s_r_moayed
#امام_صادق علیه السلام
#قصیده
#مدح
#گریز
چنان لبریز از علم است لب های سخندانش
که انگشت فقاهت می مکد طفل دبستانش
بنازم قدرت علمی "قال الصادق" او را
که در دنیا، تمام فرقه ها هستند خواهانش
عجب زیبا شناساند به عالم خلقِ خلقت را
مفصّل گفته "توحیدِ مفضّل" شرح عرفانش
یقین دارم که خود دستی بر آتش داشته ورنه
کجا اینقدر آگاه است کس از خلق یزدانش
چنان تصویر سازی کرده از آرایش افلاک
که گویا هست گردنبد دنیا در گریبانش
میان آن همه شاگردِ پای درس خود مولا
کسی می خواست تا افشا کند اسرار پنهانش
چه لطفی داشت با دانش پژوه علم دین، مولا
که میشد نوجوانی چون هشام آرامش جانش
هشامی که به زانو آورد در بصره مفتی را
هشامی که تجلی میکند "منطق" ز برهانش
سخن از چشم و گوش آرد به اثبات "ولی الله"
کند مغلوب هر کس را به نور عقل و وجدانش
چنان زیبا که بر لب های مولا خنده می کارد
چنان زیبا که منبرها شود تعریف جریانش
بعید اصلا نباشد این چنین غوّاص هشیاری
در آن کشتی که دست "حجت الله" است سکانش
صفای مَدرسش عطر جنان دارد، مگر مولا
به جای گل، بهاران کاشته در خاک گلدانش
کتاب الله را قرآن ناطق اوست پس حتما
مصوّر میکند اسلام را تفسیر قرآنش
"نبوت" در کلاس درس او معنای کامل شد
غدیر از حلم او احیا شده، جان ها به قربانش
پس از این، گنج ها را در پسِ ویرانه میبینی
اگر دقت نمایی در بقیع و قبر ویرانش
پیاده، بی عبا، در خلوت شب میبرند او را
چه می خواهند این قوم سراپا مست از جانش
درِ آتش زده او را به یاد مادرش انداخت
پریشان بود مادر نیز از حال پریشانش
اگر چه از جفای دشمنان مسموم شد امّا
مدینه سر به سر غم بود در شام غریبانش
فدای آن تن پاکی که بعد از قتل و غارت ها
میان آفتاب و خون، رها کردند عریانش
فدای خواهری گردم که می بیند برادر را
به روی نیزه ها بنشسته و بشکسته دندانش
فدای دختری گردم که در دیدار بابایش
شکایت دارد از بی معجری، با چشم گریانش
فدای مادری گردم که با یاد علی اصغر
شده در خاطراتش بازهم گهواره جنبانش
#سید_روح_الله_مؤید
@s_r_moayed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دختر_فلسطینی
آخرین بار دم خانه صدایش کردم
رفت و با بدرقه ی اشک، دعایش کردم
مضطرب بودم و بر لطف خدا دل بستم
مثل موسی وسط نیل رهایش کردم
کوله برداشت که آینده ی میهن باشد
چهار قل خواندم و نذر سر و پایش کردم
خبر پر زدنش را که شنیدم مُردم!
حسرت این بود که از خویش جدایش کردم
در اتاقش نفس عطر شهیدان را داشت
عاقبت راهی جمع شهدایش کردم
کشته ی نام فلسطین شده پس بنویسید
زنده باشد، که در این راه فدایش کردم
دخترم، آن گل خونین کفن پوشم را
با دل سوخته تقدیم خدایش کردم
یاد آن روز که بر موی گلم شانه زدم ...
دل خود گرم به این خاطره هایش کردم
#سید_روح_الله_مؤید
@s_r_moayed
#امام_ رضا
#معجزه
تا دل به پای لطف تو غرق نیاز شد
یک یک گره ز کار فرو بسته باز شد
وقتی شکوه کوی تو را دیدم ای رئوف
شوق گدایی آمد و دستم دراز شد
آمد کنار پنجره فولاد مادری
تکبیر عشق گفته و گرم نماز شد
گویا شفای دختر لالش مراد بود
کین قدر در تلاطم و سوز و گداز شد
فریاد زد، به جان جوادت جواب ده!
اشکش چکید و سوز دلش چاره ساز شد
ناگاه با نوای خوش یارضا رضا
قفل زبان کودک لب بسته باز شد
#سید_روح_الله_مؤید
@s_r_moayed
#حرم
#امام_رضا
حرم آمدم، بال اهریمنم ریخت
به آیینه کاری رسیدم، منم ریخت
به حِرز نگاه از سرِ راه برداشت
بلایی که در پیش پا، دشمنم ریخت
امان داد بر روسیاهی چنان من!
گل یاس در گوشه ی مأمنم ریخت
تکاندم دَمِ حوض پیراهنم را
زرافشان فردوس، پیرامَنم ریخت
دو سه شاخه لبخند تقدیم کردم
دو سه باغِ گلْ فیض در دامنم ریخت
مرا جلوه بخشید از فیض کویش
کمی برکتِ عشق در خرمنم ریخت
شدم مُحرم حضرتش پیش ایوان!
دو سه قطره ی شوق بر دامنم ریخت
#سید_روح_الله_مؤید
@s_r_moayed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ترور در روز روشن
🕌 فکوری ۲۷ مسجد امام حسن مجتبی
حجت الاسلام 👈سید ابوذر حسینی 👉
روحانی انقلابی با سخنرانیهای بصیرتی
روز سه شنبه ۹ خرداد مورد سوء قصد یه وهابی قرار میگیره و همانطور که در فیلم مشاهده میکنید از پشت سر میآید و تیغ را زیر گلوی سید میکشه و سید مجروح میشود و وهابی با کمال وقاحت نگاه میکنه و سید هم به مسجد پناه میبره😭
وقتی پلیس این وهابی را دستگیر میکنه با بیشرمی تمام میگه برای خدا این کار را کرده و شیعیان را مشرک میداند و باید کشته بشوند
مسئولین امنیتی لطفا جامعه را از وجود این تکفیریها پاک کنید!
از مسئولین قضایی و اطلاعاتی و امنیتی تقاضا داریم برای این تکفیری وهابی اشد مجازات را فوری پیاده کنن تا دیگر هیچ وهابی جرات چنین جسارتی را پیدا نکند.
همه ما با حضور در این مسجد حمایت خود را از این سید مظلوم اعلام میداریم و تا اجرای حکم برای وهابی خبیث پیوسته مطالبه خواهیم کرد!
#سید_روح_الله_مؤید
@s_r_moayed
#رحلت_امام_خمینی
#چهارده_خرداد
عالمی از تبار صدیقین
فاضلی از دیار نیکان بود
میهن از او دوباره عزت یافت
نام او آبروی ایران بود
سرزمینی که سال ها شده بود
بَرده ی چَشمْ گویِ استعمار
آن زمین را نجات داد از خصم
پس گرفت آن زمین از استکبار
پیرمردی که چون جوان مردان
پیشِ ظلم ستمگران برخاست
عَلَم عزت و شرف برداشت
عُذرِ هر قوم ظالمی را خواست
عِلم و عرفان دو بال پروازش
تکیه بر ذوالجلالِ رحمان کرد
با همان کِسوت حکیمانه
قدرت فقه را نمایان کرد
داشت در جوهر کلام خودش
هیبت "میرزای شیرازی"
پیش یک مشت سرشکسته ی جهل
داد بر او خدا سرافرازی
دقتِ فقه "صاحب عُروة"
باورِ قلبیِ "کُلِیْنی" داشت
انعکاس حدیث و قرآن بود
آنچه در مکتبش خمینی داشت
مردِ اخلاص بود و نصرت را
همه دم در رضای حق میدید
تکیه بر قدرت الهی داشت
اگر از هیچ کس نمی ترسید
لحن گرم و صمیمی آن مرد
در زمانه مدام می ماند
با حضور امام خامنه ای
راه او مستدام می ماند
#سید_روح_الله_مؤید
@s_r_moayed
#رحلت_امام_خمینی
هر چند که در دل زمان هست مقیم
با رفتن او کشور ما گشت یتیم
درباره ی او "خامنه ای" فرموده است:
آن مرد، خمینی عظیم است عظیم!
#سید_روح_الله_مؤید
@s_r_moayed
28.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای سایه ی لطفت همه جا بر سر من
گر از تو منم جدا، تویی در بر من
یک عمر تو را خطاب کردم مولا
یک بار تو هم به من بگو نوکر من
جای پدرم عزیزم خالی است و مدام دغدغه زیارت مخصوص اش را در ذهنم مرور میکنم.
با آن توان کاسته شده باز هم اصرار بر زیارت داشتند.
وقتی به حرم میرسیدند انگار حالشان خوب شده. نه خستگی، نه سرگیجه، نه ضعف
اذن دخول و امین الله را که از حفظ می خوانند و بعد می فرمودند برایم جامعه کبیره بخوانید.
همیشه به حال زیارت پدر حسرت میخوردم.
اصلا انگار زمان ایستاده تا چندی با حجت خدا مجال زیارت و عشق بازی باشد.
زمانی که هنوز توانی داشتند مقید بودند به عتبه بوسی!
یک رباعی میخوانند با این مقطع:
گفتند چرا سنگ ببوسی گفتم
جای قدم پیمبران می بوسم.
دلم تنگ زندگی باصفا و بی ریای شان شده، نماز شب، زمزمه ها، زیارت عاشورا و قرآن خواندن ها و از همه خلوت ها که بگذریم شوخی و خوش مشربی با اهل خانه.
ان شاءالله دعاگویمان باشند.
رضوان الله تعالی علیه
#سید_روح_الله_مؤید
@s_r_moayed
#احیای_غدیر
#علی_ناموس_شیعه_است
عمر زهرا اگر امان می داد
و خدا هم به او توان می داد
جلوه های غدیر مولا را
به همه منکران نشان می داد
ساکنان مدینه را آنروز
با همان آسیاب، نان می داد
سفره ای می گشود روی زمین
که از آن هم به آسمان می داد
هم چنان خطبه ی غدیر نبی
خطبه می خواند و شرح آن می داد
آن چنان از علی سخن میگفت
که تن کعبه را تکان می داد
پیرها را به فکر می انداخت
ایده بر مردم جوان می داد
ولی افسوس عمر او کم بود
عمر کوتاه او پر از غم بود
گرچه زهرا تجلی توحید،
سالروز غدیر یار ندید
باز هم در معرفی غدیر
تا نفس داشت دم به دم کوشید
شب به شب با همان تن مجروح
با همان پیکری که درد کشید
رفت پیش مهاجر و انصار
یک به یک خانه های شان کوبید
نه که از حال خود بگوید نه!
نه که از محسنش که گشت شهید،
حرف او بود از کلام خدا
از رسول و غدیر خم پرسید!
یادتان رفته حرف پیغمبر!؟
یادتان رفته آن همه تاکید!؟
یادتان رفته بیعت آن روز؟!
آسمان بود با دوتا خورشید
فاطمه گفت و گوششان کر بود
دلشان غرق بغض حیدر بود
آی ای شیعه ی علی برخیز
جان به راه غدیر دوست بریز
خرج کردن ز مال، خوب ولی
آبرو خرج کن برای علی
هر که در این مسیر غیرت داشت
بیشتر از بقیه همت داشت
اجر او پربهاتر از همه است
گل لبخند های فاطمه است
گام اول نشاط کاشانه است
جشن و شادی میان هر خانه است
سر در خانه پرچمی بگذار
بر دل دشمنان غمی بگذار
گام دوم محله آرایی است
پیش همسایه، شوق افزایی است
شربت آماده کن به نام غدیر
نوش کن شربتی ز جام غدیر
همتی بیشتر مهیا کن
کودکان را اسیر مولا کن
کودکان را گره بزن به غدیر
دستشان را بده به دست امیر
بازی کودکانه باید ساخت
از غدیرش نشانه باید ساخت
#عددی_که_نوشته_بر_کف_راست
#روز_تاریخ_بیعت_مولاست
آخر قصه اینکه برخیزید
جان به پای غدیر او ریزید!
#سید_روح_الله_مؤید
@s_r_moayed
#غدیر
#مثمن
طبع رمیده شعر را به ناگزیر می کشد
خیال تشنه کام را سوی کویر می کشد
به هم زند سراب را به هر مسیر می کشد
تشنه کند تو را سپس سمت غدیر می کشد
که در غدیر مصطفی ناز امیر می کشد
نقش دو آفتاب را چه بی نظیر می کشد
علی که بام خانه اش عرش به زیر می کشد
شبانه روی دوش خود بارِ فقیر می کشد
به جود خود نشان دهد صراط مستقیم را
کرم کند فقیر را اسیر را یتیم را
رسیده از سوی خدا امر سروشِ مصطفی
گشوده پرده ای خدایِ پرده پوشِ مصطفی
بار رسالت رُسُل نهد به دوش مصطفی
آب بقاء دین شده چشمه ی نوشِ مصطفی
ببین به مدح مرتضی جوش و خروشِ مصطفی
نگاهِ شوقِ فاطمه ربوده هوشِ مصطفی
لنگر آسمان زده تکیه به دوشِ مصطفی
نغمه یاعلی علی رسد به گوشِ مصطفی
علی که وصف شان او خدا به لافتی کند
به بازی یتیم ها قامت خود دوتا کند
علی که در دلش به جز خوفِ خدا قدم نزد
تیغ به جز رضای حق، به ذات حق قسم نزد
سر از تمام کفر زد، ز قدر خویش دم نزد
چو ضرب دست مرتضی عرب نزد عجم نزد
کسی چنان امینی از غربت او قلم نزد
به بام عدل هیچ کس چنان علی علم نزد
ستم کشید و دست خود به حربه ی ستم نزد
مجمع اهل فتنه را ز مصلحت به هم نزد
قسم به حق نمیشود مدیح او رقم شود
اگر بحار جوهر درخت ها قلم شود
علیست جان احمد و دار و ندارِ فاطمه
مظهر علم ایزد و صبر و قرارِ فاطمه
علیست صبح روشنی به روزگارِ فاطمه
چنان ستاره می دمد به شام تارِ فاطمه
علیست آن گلی که شد باغ و بهارِ فاطمه
رسد به اوج خویش تا رسد کنارِ فاطمه
فاطمه یار حیدر و علیست یارِ فاطمه
هستی خویش را کند علی نثارِ فاطمه
فاطمه نیز جان خود هدیه به مرتضی کند
اهل مدینه را به یاری از علی صدا کند
علی که هست ماسوا به صبر و حلم سائلش
زمان ندیده لحظه ای ز کردگار غافلش
علم تمام انبیا قطره ای از فضائلش
ملائک اند مُحرمِ صدق و صفای منزلش
چنان خداست در سرش چنان خداست در دلش
قهر کند به دشمنان مهر کند به قاتلش
اگر چه پیش چشم او شرر گرفت حاصلش
اگر چه خورد بر زمین فرشته ای مقابلش
علی صبور ماند و جمع فتنه را به هم نزد
به حفظ جان مسلمین از انتقام دم نزد
#سید_روح_الله_مؤید
@s_r_moayed
#مخمس
#لبیک_یاحسین
ققنوس غم صلا زده لبیک یاحسین
عشّاق را صدا زده لبیک یاحسین
نقشی به هر کجا زده لبیک یاحسین
بر پرچم عزا زده لبیک یاحسین
آتش به قلب ها زده لبیک یاحسین
بیرق به پا کنید که هنگام ماتم است
دمّامه آورید که داغ دمادم است
احوال آسمان و زمین جمله در هم است
(باز این چه شورش است که در خلق عالم است)
دنیا تو را صدا زده لبیک یا حسین!
ای روشن از تجلی تو آسمان من
سرشار از محبت و عشقت جهان من
ای عبد خانوادگیت خانمان من
خورده است مُهر مِهر تو بر قلب و جان من
این مُهر را خدا زده لبیک یا حسین
معراج آیتی ز مقام و جلال تو
قوسیْن شرحِ ابروی همچون هلال تو
دیگر نیامده است و نیاید مثال تو
فرمود مصطفی به بیان کمال تو،
بر عرش کبریا زده لبیک یاحسین
شکرِ خدا که داغ تو با جان خریده ایم
گشتیم در جهان و تو را برگزیده ایم
عشقت چه کرده با دلِ ما و چه دیده ایم
در شاه راه کوی شهادت شنیده ایم
آغاز و انتها زده لبیک یاحسین
فطرس گواه میدهد آقایی تو را
حُر دیده است حُسن پذیرایی تو را
تاریخ شاهد است شکیبایی تو را
زینب لوای غربت و تنهایی تو را
در دشت کربلا زده لبیک یاحسین
داغی که آب خواستنت بی جواب ماند،
داغی که پیکرت وسط آفتاب ماند،
آن داغ حسرتی که به قلب رباب ماند،
آن صحنه ای که از تو و بزم شراب ماند،
آتش به قلب ها زده لبیک یاحسین
#سید_روح_الله_مؤید
@s_r_moayed
بسم رب الحسین
#دم دادن در عزاداری ها از سنت های زیبای قدیمی است که در جلسات امروزه نیز احیا شده که به واقع شور و شعوری افزون به جلسات می بخشد.
این برنامه معمولا پس از نوحه سنگین یا واحد (قبل از شور) و در برخی مواقع در اواسط عزاداری شور استفاده میشود به صورتی که جمعیت به دو گروه تقسیم شده و هر یک با دمی مجزا جواب هم دیگر را می دهند و در پایان به #دم_ثابت یا #پاره_دم و یا حتی به #ذکر نام اباعبدالله الحسین علیه السلام ختم میشود.
دم ثابت هر شب👇
آمدم تا جان دهم در راه دین و باورم
بارالها این سرم ۲
این من و این پیکر و این اصغر و این اکبرم
بارالها این سرم ۲
شب اول👇
نامه های کوفیان پُر بوده از مکر و ریا
یاحسین کوفه نیا ۲
سنگ بارانت کنند این مردمان بی حیا
یاحسین کوفه نیا ۲
شب دوم👇
آشنایی گفت این صحرا، بیابان بلاست
نام اینجاکربلاست ۲
بوی خون می آید از این خاک، غوغایی به پاست
نام اینجا کربلاست ۲
شب سوم👇
عمه جان امشب کند خورشید غرق خون ظهور
آمده از راه دور ۲
آید از تشت طلا و نیزه و کنج تنور
آمده از راه دور ۲
شب چهارم (طفلان حضرت زینب)👇
گفت زینب این دو شاگردِ دبستان حسین
هردو قربانِ حسین ۲
جانِ آن ها هدیه ی ناقابلِ جانِ حسین
هر دو قربانِ حسین ۲
شب چهارم (حُر)👇
توبه بر لب دارد و در حِصن قرآن آمده
حر پشیمان آمده ۲
با نگاه فاطمه در بزم خوبان آمده
حر پشیمان آمده ۲
شب پنجم (عبدالله بن حسن) 👇
ناگهان از خیمه ها آمد یتیم مجتبی
خیمه شد ماتم سرا ۲
شد سپر پیش عمو، شد دست او از تن جدا
خیمه شد ماتم سرا ۲
شب ششم (قاسم بن الحسن) 👇
وارثِ شیر جمل قاسم به میدان آمده
ماه تابان آمده ۲
چون پدر بر یاری اسلام و قرآن آمده
ماه تابان آمده ۲
شب هفتم (شاهزاده علی اصغر) 👇
کودک ششماهه ام از تیر دشمن خورده آب
آه از قلب رباب ۲
بر سر دوش پدر ای نازنین راحت بخواب
آه از قلب رباب ۲
شب هشتم (شاهزاده علی اکبر) 👇
شد جوانم غرق خون در پیش چشمان ترم
ارباً اربا اکبرم ۲
کاش تا این جسم خونین را نبیند خواهرم
ارباً اربا اکبرم ۲
شب نهم (قمر منیر بنی هاشم) 👇
شعله زد داغ برادر بر دل حسّاس من
کشته شد عباس من ۲
پشت من بشکست و شد پامال، باغ یاس من
کشته شد عباس من ۲
شب دهم (اباعبدالله حسین) 👇
شمر گفتا این من و این ضربه های آخرم
این من و این خنجرم ۲
شاه گفتا راضیم من بر رضای داورم
این من و این حنجرم ۲
شام غریبان👇
گشته ناموس خدا آواره ی دشت بلا
آه از کرببلا ۲
پیکر خون خدا بر خاک مانده سر جدا
آه از کرببلا ۲
امام سجاد علیه السلام👇
در مرور خاطراتش اشک میریزد مدام
آه از بازار شام ۲
آه از بزم شراب و طعنه ها و ازدحام
آه از بازار شام ۲
التماس دعا
#سید_روح_الله_مؤيد
@s_r_moayed
دم ثابت هر شب 👇
آن کشته ی لب تشنه قتیل العبرات است
کشتی نجات است ۲
امیّد همه خلق به هنگام ممات است
کشتی نجات است ۲
شب اول 👇
من مسلمم و میثم تمّار حسینم
غم خوار حسینم ۲
لب تشنه و ماتم زده بر دار حسینم
غم خوار حسینم ۲
شب دوم 👇
ای وای که شد کرب و بلا منزل زینب
آه از دل زینب ۲
یک روز شود ماتم آن قاتل زینب
آه از دل زینب ۲
شب سوم 👇
با پای پر از آبله دنبال تو بودم
با روی کبودم ۲
در زیر لگد از غم عشق تو سرودم
با روی کبودم ۲
شب چهارم (حُر) 👇
من آمده ام تا که شَوَم عبد و غلامت
سلطان به سلامت ۲
جانم به فدای تو و تاثیر کلامت
سلطان به سلامت ۲
شب چهارم (طفلان حضرت زینب) 👇
زینب شده با این دو گل خود سپر تو
قربان سر تو
این دو پسر من به فدای پسر تو
قربان سر تو
شب پنجم (عبدالله بن حسن) 👇
ای عمه، من عبدالَّه میدان عمویم
قربان عمویم
شد دست و تن من سپر جان عمویم
قربان عمویم
شب ششم (قاسم بن حسن) 👇
با صورت احمد، علیِ بت شکن آمد
شیر حسن آمد
مانند حسین بن علی بی کفن آمد
شیر حسن آمد
شب هفتم (شاهزاده علی اصغر) 👇
این کودک لب تشنه من خواب ندارد
حرم آب ندارد ۲
گهواره خورد تاب علی تاب ندارد
حرم آب ندارد ۲
شب هشتم (شاهزاده علی اکبر) 👇
خون از همه اعضای علی در فَوَران است
زینب نگران است ۲
داغ علیْ اکبر به دل شاه گران است
زینب نگران است ۲
شب نهم (قمر منیر بنی هاشم) 👇
جانم به ابالفضل که در رود خروشان
لب تشنه دهد جان ۲
با یاد حسین و جگرِ تشنه ی طفلان
لب تشنه دهد جان ۲
شب دهم (اباعبدالله الحسین) 👇
شمر آمده و تیغ گذارد به گلوگاه
زهرا بکشد آه ۲
پامال سم اسب شود پیکر آن شاه
زهرا بکشد آه ۲
شام غریبان 👇
هفتاد و دو گل مانده به صحرای جدایی
عباس کجایی؟ ۲
برخیز که در لشکریان نیست حیایی
عباس کجایی؟ ۲
امام سجاد علیه السلام 👇
سنگ آمده بر دیدن ما از سرِ هر بام
آه از سفر شام ۲
ناموس خداوند کجا و ملأ عام
آه از سفر شام ۲
التماس دعا
#سید_روح_الله_مؤيد
@s_r_moayed
هر فتنه برای بزم ماتم باشد
تا لیله ی اول محرم باشد
آن شب که زنند #پرچم_سرخ به عرش
خود فاطمه روضه خوان عالم باشد
#سید_روح_الله_مؤید
@s_r_moayed
#اللهم_العن_الجبت_و_الطاغوت
هدیه به روح استاد فردوسی بزرگ
شعری بر وزن شاهنامه و محتوای تبری:
به نام خداوند شیر و پلنگ
خداوند میگو و مار و نهنگ
سخن آورم یاد شاه سخن
که روشن شود دیده ی انجمن
سخن مثل فردوسی پاک زاد
به وزن و قوافی و فعل و نهاد
اگر چه چنان او سخن بافتن
در این خاک نتوان کسی یافتن
نوشتند روزی اسیری عجم
گذر کرد از پیش شاه ستم
به او گفت ای خواجه ی خوش گشاد
مرا عفو فرما ز پول زیاد
چنین گفت خواجه: که کار تو چیست؟
به نزد بزرگان عیار تو چیست؟
به گفتا نباشد چو من هیچ کس
(هنر نزد ایرانیان است و بس)
که نقاش و آهنگری ماهرم
به پیش جناب شما چاکرم
بگفتا خلیفه که ای خوش هنر
بساز آسیابی و مالی ببر
هنرمند ما گفت عالیجناب
بسازم برایت چنان آسیاب ...
که مشهور گردد به غرب و به شرق
بچرخد به بادی چنان رعد و برق
دو سه روز رد شد بر آن شیر مرد
که هر روز شد بیشتر آه و درد
به صبحی که برخواست بهر نماز
چنین گفت با حق که ای چاره ساز
مرا قوّتی ده که طغیان کنم
هر آنچه پسندی به من، آن کنم
دو دم خنجری ساخت آن خوش هنر
که سازد هنرمند را معتبر
به مسجد روان شد برای جدال
که تیغ است هر جا نشد اعتدال
قدم می زند مثل شیری ستبر
چنان یک مسلمان به پیکار گبر
به هر گام دست خدا پشت او
گره وا کند ناز انگشت او
به مسجد رسید و به صف جا گرفت
چو لؤلؤ میان صدف جا گرفت
در اندیشه ی ظلم آن خواجه بود
به او روی کرد و چنینش سرود:
(میازار موری که دانش کش است)
(که جان دارد و جان شیرین خوش است)
دو دم تیغ را برکشید از میان
رها کرد با بغض، بر کتف آن
رسید و کشید و برید و درید
به ناگه خلیفه به دوزخ خزید
به کتف و به تحت و به پا و به بَر
چنان زد که افتاد ظالم دمر
به خون ماند چون کودکی در رحِم
بر او گفت این پند و حرف مهم
(مزن بر سر ناتوان دست زور)
(که روزی به پایش در افتی چو مور)
غلامان خواجه بر او تاختند
سپر پیش آن مرد انداختند
به تاریخ بنویس با هر قلم
که این است جبران ظلم و ستم
چه کرده است آن لؤلؤ تاج دار
که رحمت بر آن همت و پشتکار
به خدمت بگیرد هنر را به رزم
که باشد هنرمند آقای بزم
(توانا بُوَد هر که دانا بُوَد)
(ز دانش دل پیر بُرنا بُوَد)
بکوش ای دل خسته آزاد باش
به هر جا چنان سرو، آباد باش
(اگر مایه ی زندگی بندگی است)
(دو صد بار مردن به از زندگی است)
#سید_روح_الله_مؤید
@s_r_moayed
#شب_طولانی_فراق
#یلدای_مهدوی
شب یلدا شد و اختر شماری می کند این شب
دل صد پاره ی ما را اناری می کند این شب
به تسبیح سحر پایان دهد عمر بلندش را
به فردای جزا آموزگاری می کند این شب
شب تاریک و طولانی خود را می برد تا صبح
تو را تشویق بر امیدواری می کند این شب
اگر عطر حضور یار را در جمع خود بیند
زمستان را به بوی او بهاری می کند این شب
همه چشم انتظار شام یلدا بوده اند اما
به وصل یار خود چشم انتظاری می کند این شب
زمان در حال رفتن هست او در حال برگشتن
به شوق روی مهدی پافشاری می کند این شب
اگر بی بهره شد از روی آن ماه جهان آرا
به یاد موی او شب زنده داری می کند این شب
ز تشبیهی که می گویند از او بر گیسوی دلبر
به شب های دگر پروردگاری می کند این شب
اگر در شام یلدا قسمتت ذکر و دعا باشد
تو را مشمول صبح رستگاری می کند این شب
به یاد کهنه یاران در میان جمع سرمستان
مرور خاطرات یادگاری می کند این شب
زمستان را موید! با نماز شب بهاری کن
که بر طبع بلندت شرمساری می کند این شب
#سید_روح_الله_مؤید
@s_r_moayed
#شب_یلدا
#فراق_یار
روزی که تقدیر دل ما هجر دلبر شد
روز و شب ما در سرای غصه ها سر شد
در خلوت خود آن قَدَر دلتنگ او شد دل
تا آنکه رفت و در هوای او کبوتر شد
روزی نشستم گوشه ای با بغض تنهایی
آن قَدر گفتم از فراقش دیده ام تر شد
ای روشنای قلب تاریکم کجا هستی؟
آقا بیا دیگر که دنیایم مکدّر شد
کی می شود رؤیت کنم ماه جمالت را
ای آنکه از نورت دل شیعه منوّر شد
یلدا برای دیدن تو پافشاری کرد
تا آنکه طولانی تر از شب های دیگر شد
امشب هم ای ماه جهان آرا نتابیدی
شام فراقت میزبان قلب مضطر شد
یلدا شب چشم انتظاران است مهدی جان
امید تو در قلب یاران است مهدی جان
#سید_روح_الله_مؤيد
@s_r_moayed
#نه_دی
#فتنه_گران
گرچه صد ها فتنه در عصر پیمبر بوده است
غم نبود از فتنه ها آنجا که حیدر بوده است
در شبانگاه حوادث در سحرگاه خطر
روحِ ایثارِ علی، یار پیمبر بوده است
در سکوت مرتضی کز مصلحت لب بسته بود
حفظ دین با خطبه ی زهرای اطهر بوده است
پاسداری از حریم و حفظ قرآن و امام
سعی او حتی میان آتش در بوده است
از یهودی مسلکان بس ظلم ها اسلام دید
فتنه ی دوران ما هم ظلم دیگر بوده است
نِیْ عجب گویم اگر در فتنه ی دوران ما
ردّ پایی از یهودی های خیبر بوده است
لشکر اسلام با فتحِ علی پیروز شد
فتح بوده با علی، هر جا که رهبر بوده است
گر جهان خیزد علیه ما چنان چه سال ها
در نبرد ما به جنگی نابرابر بوده است
ما به لطفِ حق، به حکمِ "ماٰ رَمَیْتَ إذْ رَمَیْت"
فاتح جنگیم، آنسان که پیمبر بوده است
بار الها ملت ما را بصیرت پیشه کن
آن چنان که میثم و عمار و بوذر بوده است
#سید_روح_الله_مؤید
@s_r_moayed
#ماه_خدا
#آغاز_ماه_بندگی
گشوده اند درِ رحمت الهی را
فزوده اند بساط زیاده خواهی را
تباه میکند این فیض هر تباهی را
سفید میکند این لطف هر سیاهی را
بیا که هر نفست را خدا خریدار است
بیا که فرصت خوبی برای دیدار است
به هر زبان که دلت خواست دل ربایی کن
بیا به رهگذر بندگی، خدایی کن
غریبه نیستی ای دوست آشنایی کن
بخند و پنجره را باز کن، رهایی کن
اگر اراده کنی راه آسمان باز است
ببند بار سفر را که وقت پرواز است
اگر چه خوبی اگر چه بدی، خوش آمده ای!
قدم به خانه رحمت زدی، خوش آمده ای!
مقیم خوب ترین مقصدی، خوش آمده ای!
به میهمانی حق آمدی، خوش آمده ای!
گذشت هر چه که بودی، رسیده وقت اذان
وضو بگیر و دو رکعت نماز توبه بخوان!
دو قطره اشکِ ندامت گره گشا گردد
دلت به نور خدا غرق در صفا گردد
همین که در دل تو پای عشق وا گردد
محیط سینه ی تو خانه ی خدا گردد
به هر طرف بروی کعبه پیش رو داری
به هر غزل فقط از عشق گفتگو داری
در این زیارت دل خواه، تشنه باید بود
به حالِ خوب سحرگاه، تشنه باید بود
در این مسیر الی الله تشنه باید بود
چنان حسین در این راه تشنه باید بود
نیایش از لبِ لبْ تشنه ها شنیدنیَ است
به زیر بار بلا، حال عشق دیدنیَ است
حسین دید به وقت نماز داور را
که هدیه داد به الله اکبر، اکبر را
چراغ راه خدا کرد خون اصغر را
که دستگیر شود رهروان دیگر را
قسم به خون علی اصغرش که تابنده است
هنوز دین خدا از قیام او زنده است
#سید_روح_الله_مؤید
@s_r_moayed
السلام علیک یااباعبدالله
آن را که درد عشق به جانش نمی دهند
سوز نهان و اشک روانش نمی دهند
هرکس مراقب سخن خود نبوده است
نام حسین را به زبانش نمی دهند
چشمی که بر شمایل نامحرمان رسد
بر گریه ی حسین امانش نمی دهند
هر کس که خرج شد به هوای غریبه ها
حال و هوای عشق به جانش نمی دهند
هرکس سراغ خانه ی غیر از حسین رفت
رنگی هم از بهشت نشانش نمی دهند
قلبی که می تپد ز غم سم اسب ها
جز ضرب عشق او ضربانش نمی دهند
آن پیکر مقطع الاعضاء و پاره را
با سم اسب ها هیجانش نمی دهند
طفلی که تشنه بوده و از هوش رفته است
با بوسه سه شعبه تکانش نمی دهند
یک دخترسه ساله بهانه اگر گرفت
در شب سربریده نشانش نمی دهند
#سید_روح_الله_مؤيد
@s_r_moayed
#مخمس
#لبیک_یاحسین
ققنوس غم صلا زده لبیک یاحسین
عشّاق را صدا زده لبیک یاحسین
نقشی به هر کجا زده لبیک یاحسین
بر پرچم عزا زده لبیک یاحسین
آتش به قلب ها زده لبیک یاحسین
بیرق به پا کنید که هنگام ماتم است
دمّامه آورید که داغ دمادم است
احوال آسمان و زمین جمله در هم است
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
دنیا تو را صدا زده لبیک یا حسین!
ای روشن از تجلی تو آسمان من
سرشار از محبت و عشقت جهان من
ای عبد خانوادگیت خانمان من
خورده است مُهرِ مِهر تو بر قلب و جان من
این مُهر را خدا زده لبیک یا حسین
معراج آیتی ز مقام و جلال تو
قوسیْن شرحِ ابروی همچون هلال تو
دیگر نیامده است و نیاید مثال تو
فرمود مصطفی به بیان کمال تو،
بر عرش کبریا زده لبیک یاحسین
شکر خدا که داغ تو بر جان خریده ایم
گشتیم در جهان و تو را برگزیده ایم
عشقت چه کرده با دلِ ما و چه دیده ایم
در شاهراه کوی شهادت شنیده ایم
آغاز و انتها زده لبیک یاحسین
فطرس گواه میدهد آقایی تو را
حُر دیده است حُسن پذیرایی تو را
تاریخ شاهد است شکیبایی تو را
زینب لوای غربت و تنهایی تو را
در دشت کربلا زده لبیک یاحسین
داغی که آب خواستنت بی جواب ماند،
داغی که پیکرت وسط آفتاب ماند،
آن داغ حسرتی که به قلب رباب ماند،
آن صحنه ای که از تو و بزم شراب ماند،
آتش به قلب ها زده لبیک یاحسین
#سید_روح_الله_مؤید
@s_r_moayed
بسم رب الحسین
#دم دادن در عزاداری ها از سنت های زیبای قدیمی است که در جلسات امروزه نیز احیا شده که به واقع شور و شعوری افزون به جلسات می بخشد.
این برنامه معمولا پس از نوحه سنگین یا واحد (قبل از شور) و در برخی مواقع در اواسط عزاداری شور استفاده میشود به صورتی که جمعیت به دو گروه تقسیم شده و هر یک با دمی مجزا جواب همدیگر را می دهند و در پایان به #دم_ثابت یا #پاره_دم و یا حتی به #ذکر ختم میشود.
دم ثابت هرشب👇
آمدم تا جان دهم در راه دین و باورم
بارالها این سرم ۲
این من و این پیکر و این اصغر و این اکبرم
بارالها این سرم ۲
شب اول👇
نامه های کوفیان پُر بوده از مکر و ریا
یاحسین کوفه نیا ۲
سنگ بارانت کنند این مردمان بی حیا
یاحسین کوفه نیا ۲
شب دوم👇
آشنایی گفت این صحرا، بیابان بلاست
نام اینجاکربلاست ۲
بوی خون می آید از این خاک، غوغایی به پاست
نام اینجا کربلاست ۲
شب سوم👇
عمه جان امشب کند خورشید غرق خون ظهور
آمده از راه دور ۲
از ره تشت طلا و نیزه و کنج تنور
آمده از راه دور ۲
شب چهارم (طفلان حضرت زینب)👇
گفت زینب این دو شاگردِ دبستان حسین
هردو قربانِ حسین ۲
جانِ آن ها هدیه ناقابلِ جانِ حسین
هر دو قربانِ حسین ۲
شب چهارم (حُر)👇
توبه بر لب دارد و در حِصن قرآن آمده
حر پشیمان آمده ۲
با نگاه فاطمه در بزم خوبان آمده
حر پشیمان آمده ۲
شب پنجم👇
ناگهان از خیمه ها آمد یتیم مجتبی
خیمه شد ماتم سرا ۲
شد سپر پیش عمو، شد دست او از تن جدا
خیمه شد ماتم سرا ۲
شب ششم👇
وارثِ شیر جمل قاسم به میدان آمده
ماه تابان آمده ۲
چون پدر بر یاری اسلام و قرآن آمده
ماه تابان آمده ۲
شب هفتم👇
کودک ششماهه ام از تیر دشمن خورده آب
آه از قلب رباب ۲
بر سر دوش پدر ای نازنین راحت بخواب
آه از قلب رباب ۲
شب هشتم👇
شد جوانم غرق خون در پیش چشمان ترم
ارباً اربا اکبرم ۲
کاش تا این جسم خونین را نبیند خواهرم
ارباً اربا اکبرم ۲
شب نهم👇
شعله زد داغ برادر بر دل حسّاس من
کشته شد عباس من ۲
پشت من بشکست و شد پامال، باغ یاس من
کشته شد عباس من ۲
شب دهم👇
شمر گفتا این من و این ضربه های آخرم
این من و این خنجرم ۲
شاه گفتا راضیم من بر رضای داورم
این من و این حنجرم ۲
شام غریبان👇
گشته ناموس خدا آواره ی دشت بلا
آه از کرببلا ۲
پیکر خون خدا بر خاک مانده سر جدا
آه از کرببلا ۲
امام سجاد علیه السلام👇
در مرور خاطراتش اشک میریزد مدام
آه از بازار شام ۲
آه از بزم شراب و طعنه ها و ازدحام
آه از بازار شام ۲
التماس دعا
#سید_روح_الله_مؤيد
@s_r_moayed