eitaa logo
سید محمد تحویلدار (مداح)
178 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1.2هزار ویدیو
21 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
9.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نبش قبرآیت الله قزوینی بعداز۲۰ سال با جسدسالم! کانال داستان های عبرت انگیز👇👇 @cafedastan
الهم عجل لولیک الفرج: دعای_فرج بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرین. اللهم عجل لولیک الفرج قرار عاشقی هر شب ساعت ۲۲ ❄️ « یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دینک 》 https://eitaa.com/joinchat/390660099C47a257be74 گروه وتور زیارتی عشاق الزهراء تهران
دختر آفتاب سلام ای دختر دریا و خورشید سلام ای سایه ی طوبا و خورشید رقیّه ، دختر آئينه و آب تویی رخشان تر از خورشید و مهتاب تو را مانند کوثر آفریدند تو را از نسل حیدر آفریدند الا ، ای عطر حق در باغ عترت چه کم داری تو از گلهای جنّت حسین بن علی را دختری تو ز هرچه دُرّ و گوهر برتری تو عزیز جان بابا دخترانند به چشم آسمان چون اخترانند هلا ، ای اختر عرش خداوند حسین از دیدن روی تو خورسند تو را خواندند ای والا ، رقیّه تویی زینب ، تویی زهرا ، رقیّه تو وقتی آمدی گل شد شکوفا جهان دیده تو را در خود شکوفا شبیه اختران و دُرّ نایاب در آغوش پدر رفتی چو مهتاب تو قلب عشق را خورسند دیدی دو چشمت وا شد و لبخند دیدی تو را مانند گل بویید مهتاب رخ ماه تو را بوسید مهتاب رخت را بوسه زد وقتی که بابا به روی گونه ات گل شد شکوفا کنارت رَدِّ پای عشق مانده لب بابا به رویت گل نشانده خدا از هرچه خوبی ، هرچه بهتر حسین بن علی را داد دختر چه دختر ، دختری بالاتر از نور چه دختر ، دختری سرشار از شور چه دختر ، دختری لبریز از مهر تجلّی بخش و شورانگیز از مهر همان دختر که در محمل نشیند چنان کشتی که در ساحل نشیند همان دختر که بیند نینوا را تمام صحنه های کربلا را به صحرا داغ پی در پی ببیند سر بابا به روی نی ببیند شبی لبریز از دریا و توفان شود پنهان وجودش کنج ویران ** محمود تاری «یاسر»
(١)مرحوم میرزا ابوالقاسم قمی صاحب کتاب قوانين الاصول می‌گوید: «من با علاّمه بحرالعلوم به درس آقا باقر بهبهانی می‌رفتیم و با او درس‌ها را مباحثه می‌کردیم و غالباً من درس‌ها را برای سیّد بحرالعلوم تقریر می‌نمودم، تا اینکه من به ایران آمدم. پس از مدّتی بین علماء و دانشمندان شیعه، سیّد بحرالعلوم به عظمت و علم معروف شد. من تعجّب می‌کردم و با خود می‌گفتم: «او که این استعداد را نداشت، چطور به این عظمت رسید؟!» تا آنکه موفّق به زیارت عتبات عالیات عراق شدم. در نجف اشرف سیّد بحرالعلوم را دیدم. در آن مجلس مسأله‌ای عنوان شد، دیدم جدّاً او دریای موّاجی است که باید حقیقتاً او را بحرالعلوم نامید. روزی در خلوت از او سؤال کردم: «آقا! ما که با هم بودیم، آن وقت‌ها شما این مرتبه از استعداد و علم را نداشتید، بلکه از من در درس‌ها استفاده می‌کردید، حالا بحمدالله می‌بینیم در علم و دانش فوق العاده‌اید». ایشان فرمود: «میرزا ابوالقاسم! جواب سؤال شما از اسرار است! ولی به تو می‌گویم؛ امّا از تو تقاضا دارم که تا من زنده‌ام، به کسی نگوئید». من قبول کردم، ابتدا اجمالاً فرمود: «چگونه این طور نباشد وحال آن که حضرت ولیّ عصر (ارواحنا فداه) مرا شبی در مسجد کوفه به سینه خود چسبانیده». گفتم: «چگونه خدمت آن حضرت رسیدید؟» فرمود: «شبی به مسجد کوفه رفته بودم، دیدم آقایم حضرت ولیّ عصر (علیه السلام) مشغول عبادت است. ایستادم و سلام کردم، جوابم را مرحمت فرمود و دستور دادند که پیش بروم! من مقداری جلو رفتم، ولی ادب کردم، زیاد جلو نرفتم. فرمودند: «جلوتر بیا». پس چند قدمی نزدیکتر رفتم، باز هم فرمودند: «جلوتر بیا». «من نزدیک شدم، تا آنکه آغوش مهر گشود و مرا در بغل گرفت و به سینه مبارکش چسباند. در اینجا آنچه خدا خواست به این قلب و سینه سرازیر شود، سرازیر شد». منبع: به نقل از آیت الله جاودان ↳ @hosenih