فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخوند باحالیه😍😂😂😂😂😂😂😂 منتظر بودم بگه یهو یه شاسی بلند خدا رسوند!
+اینجاست که میگن شکر نعمت نعمتت افزون کند، کفر نعمت از کفت بیرون کند
اُمّ الْمَصائب زینب
ای دلم در غم تو بی سر و سامان زینب
دارم از داغ غمت حال پریشان زینب
ابرها در غم تو دیده گریان دارند
داغ تو شد سبب ریزش باران زینب
تو همان بانوی لبریز غم از داغ حسین
تو همان بانوی افتاده به توفان زینب
همه گلهای جهان داغ تو در دل دارند
نرسد سمت تو یک غنچه خندان زینب
هرچه دیدی همه زیبایی و زیبایی بود
هرچه حتّیٰ سرِ بر نیزه نمایان زینب
پرچم نَصْرُ مِنَ اللّه به دستت می رفت
تا که درهم شکند قامت طغیان زینب
یادگاری ست که از قلب صبورت مانده
گنج پنهان شده در گوشه ویران زینب
گر نبودی ز قیام شهدا نام نبود
زنده از سعی تو شد راه شهیدان زینب
گر نبودی اثر از کرب و بلا هیچ نبود
کرده ای در ره دین سعی فراوان زینب
ستم اهل جفا رفت به ظلمت کده ها
ماند از خطبه تو نور درخشان زینب
بی سبب نیست که آتش ز جگر برخیزد
شعله دارد ز غمت چاک گریبان زینب
بانوی تشنه لب کرب و بلا می دانم
دیده ای پیر و جوان ، کودک عطشان زینب
"یاسر" از مصحف عشق آیه گلگون می خواند
دارد این مصحف خونین ز تو عنوان زینب
oo
محمود تاری "یاسر"
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مصیبت - اسرایِ قافلهیِ کربلا و زندانِ کوفه
امان از دستِ نامردانِ کوفه
امان از زیـنب و زندانِ کوفه
شکفته غنچههایِ زردِ زهرا
در این تاریکی و طوفانِ کوفه
پَر و بالِ ملائک میشود فرش
که شب را سَر کند مهمانِ کوفه
اگرچه ضعف میزد در حرم موج
کرم راحت گذشت از نانِ کوفه
تصدُّق از که بَر که؟! وای بر من
هـزاران اُف بر این ایمانِ کوفه
زبانِ کـوفیان زخمِ زبان است
کـنایه تحـفهیِ سوزانِ کوفه
میانِ موجهایِ غصّه خوانده
دعـایِ العـجل بارانِ کوفه
#غزل #کوفه #زندان #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#حسین_ایمانی
@sehreashk110
#حضرت_زینب
روضه ی باز شنیدن سخت است
بار بر دوش کشیدن سخت است
تلخی آه چشیدن سخت است
سوی گودال دویدن سخت است
دیدم آن جا که چه غوغا کرده
بی حیا، کار خودش را کرده
حنجری سوخته شد بعد از آن ...
جگری سوخته شد بعد از آن ...
مادری سوخته شد بعد از آن ...
معجری سوخته شد بعد از آن ...
زیر و رو شد بدنت با نیزه
تا که شد در تن تو تا نیزه
وای از آن سفر شام، حسین!
وای از آن ملأ عام، حسین !
وای از طعنه و دشنام، حسین !
وای از سنگ لب بام، حسین !
آن دیاری که پر از بیداد است
شام نه، کشور کُفر آباد است
ذرّه ای رحم در آن ناس نبود
بینشان عاطفه بشناس نبود
حرفی از غیرت و احساس نبود
کاش آن جا سر عبّاس نبود ...
محمد فردوسی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹💠🏴شب جمعه شب زیارتی حضرت اباعبدالله الحسین ع
🏴💠🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩💢خدا بیامرزد
مرحوم حاج آقا حسین چاوشی
🔺تکیه حاج سید حسن
/دهه هفتاد
#کل_الخیر_فی_باب_الحسین_ع
🌿▪️🚩
#روضه_عبور_از_قتلگاه
قاتلان، ناموسِ زهرا را اسیری میبرند
زینب کبراست که با این حقیری میبرند؟!
او عقیله، دخترِ شاهِ بنی هاشم علی است
با چه اوضاعی بزرگان را اسیری میبرند؟!
شمرها دانند، اینها صاحبانِ کعبه اَند
باز از گودال، با وضعِ خطیری میبرند
ناقه های بی جهاز و بانوان بی پناه
نور را با نار، بی یار و مجیری میبرند
خیلِ نامحرم، کنار محرمانِ مصطفی
دستهای بسته را با بد سفیری میبرند
شمرهای بی حیا تا میتوانند از جفا
بد دهانی میکنند و بد مسیری میبرند
جمعی از اعرابِ اوباش و اَراذل، با کتک
کودکانِ خسته را چون جمعِ پیری میبرند
روزِ روشن، از میان روستاها و قُراء
با لباس پاره چون طفلِ صغیری میبرند
از کنار کشته های بی سرِ کرب و بلا
عده ای مظلومه را، جمع کثیری میبرند
حنجرِ پاره، گواهِ اینهمه بی حرمتی است
بی سر و پاها، سری را با دلیری میبرند!
با کلام الله بازی میکنند و سرخوشند
رَاس ها را مست ها با دلپذیری میبرند
ظالمان، گویی نمیدانند تا شام خراب
با ستم دارند جمع بچه شیری میبرند
گاه زیر تازیانه، گاه زیر کعبِ نی
آل عصمت را به دستور امیری میبرند
دختران حتی ز یکدیگر خجالت میکشند
کوفیان، این جمع را با سر بزیری میبرند
عاقبت اَسرار آل الله بازاری شدند
آل زهرا را ببین از چه مسیری میبرند
#روضه_عبور_از_قتلگاه
@hajmahmoodzholideh
(امام رضا علیه السلام)
بخوان تا ز دل پر کشم سوی تو
که دلبستهام بر سر ِ کوی تو
بخوان تا که یابد دل از تو شرف
مبادا که این عمر ، گردد تلف
اگر خوانیام ای امام رئوف
که وصفت نگنجد یقین در حروف
غبار رهت ، توتیا میکنم
دل از بند دنیا ، رها میکنم
تو ای معدن جود و لطف و عطا
تو ای مظهر عشق و مِهر و وفا
مَه هشتمین در سپهر ولا...
که مشهور گشتی به شمس الضحا
تویی ضامن آهوی بی نوا
تویی رحمت و لطف بی منتها
غریب خراسان شه انس و جان
که حج فقیرانی و مهربان
غریبی اگرچه تو در خاک توس
تویی دلنواز و انیس النفوس
امام هدایت که هستی ز مِهر
فروزندهای همچو مِهر سپهر
بُود آرزویم که راهم دهی
سیهروی اگرچه پناهم دهی
به جان جوادت جوابم بده
ز جام ولایت ، شرابم بده
که بیمار کوی تو هستم رضا
دوایم بده تا که گیرم شفا
اگر آمدم سوی درگاه تو
ز قم پا نهادم چو در راه تو
فقط بُوده لطف و عطای شما
که بر هر غریبی تویی آشنا
دهی سائل کوی خود را جواب
دعا در حریمت شود مستجاب
شنیدم هر آنکس که با معرفت
زیارت کند خاک تو ، عاقبت
تلافی کنی از برایش سه جا
به هنگام جان دادن از این سرا
و یا لحظهی رد شدن، از صراط
که حاصل ندارد بر او ، احتیاط
نسازی دمی دست او را رها
مبادا که افتد ز جرم و خطا
چهسان میتوانم ، ثنای تو گفت
چهسان میتوان گوهر عشق سُفت
چو دانم که طبعم بُود نارسا
خجل هستم اکنون به نزد شما
ولی چون سلیمان به وقت حضور
تو ران ملخ را ، پذیری ز مور
تو خواندی مرا ـ آمدم بارها
که گردانیام از پلیدی جدا
ضعیفم من و سوی تو آمدم
مبادا کنی دست خالی ردم
اگر آمدم سوی تو ، در طواف
ز جرمم گذر از جزا کن معاف
شفیع مُحبّان، چو در محشری
گناه محبان ، به جان میخری
ندارم متاعی به جز اشک چشم
به دل دارم از دشمنان تو خشم
شنیدم که گفتی: اباصلت اگر
هرآندم که دیدی عبایم به سر
تکلم مکن با من ای مهربان
که گردد به دور سرم آسمان
وجودم ز سّم شعلهی آذر است
ز کینتوزی دشمنی کافر است
جهان پیش چشمم شده واژگون
شدم کشتهی ظلم مأمون دون
برای رضا (نادرا)! ناله کن
ز غم دیده را غرق در ژاله کن
که مأمون دون جان پاک امام
گرفت از خباثت دگر والسلام
قم #ابوالفضل عامری (نادر)