🚫اطلاعيه فورى و مهم وزارت اطلاعات 113 و اداره اطلاعات سپاه 114 خطاب به مردم
🌹
هموطنان عزیز لطفاً ازکرایه دادن خانه به افغانی و کار کردن با افغانی ها و سوار کردنشان جداً خوداری کنید تعداد نیروهای افغانی که تحت نظر داعش آموزش میبینند روز به روز بیشتر میشود و وارد کشورمان میشوند لذابا توجه به اینکه فرزندان غیور و زحمتکش این مرز و بوم در نیرو های امنیتی از جمله ارتش ، نیروی انتظامی ، سپاه پاسداران و... زحمات زیادی میکشند تا مردم در امنیت و آرامش زندگی کنند لطفاً تمامی موارد و نکات را جدی بگیرید تا خدایی نکرده به دام این افراد نیفتید .
،
✳خطر فوری فوری
،
⛔دوستان عزیز خواهران و برادران عزیز قضیه آدم ربایی کودکان و خانومها و حتی اقایان عزیز قتل و دزدی و تجاوز و حمله به اماکنی که در آنها دختر خانومها تنها مشغول به کار هستند کاملاً جدی بگیرید داعش یا قاچاقچیان عضو بدن یا هر گروه های نامردی که چند وقت هست این فعالیت را شروع کردن و یا هر کس یا گروه دیگر اصلاً مهم نیست که اینها وابسته به کجا و با چه هدفی اینکار را میکنند ، مهم این است که مواظب کودکان و ناموس و جان خود باشید و در ساعات شب یا ساعاتی که خلوت هست ترجیحاً اگر لزومی ندارد منزل را ترک نکنید و کودکان خود را تحت هیچ شرایطی تنها حتی به دم درب خانه نفرستید
،
⛔ خانم ها و دخترانی که خواننده این پیام هستید سعی کنید تنها به جایی نروید.
،
⛔ خواهش میکنم به جاهایی که رفت و آمد کم است و خیابانهای که کنترلی ندارد نروید.
⛔ حتماً وقتی که در منزل هستید درب خانه را قفل کرده و تا اطمینان پیدا نکردید درب منزل را به روی کسی باز نکنید
⛔ خواهش میکنم این مسئله را جدی بگیرید و از اجاره دادن منازل به اتباع بیگانه مخصوصاً افغانها خودداری کنید و مواظب فرزندان و دختران خود بداشید.
❌❌❌❌❌❌
🌹
این پیام رو بفرستید برای هرکسی که میشناسید و نشر دهید در تمامی گروهها و برای مخاطبین خود ارسال کنید
زحمت زیادی واسه این پست کشیده شده واسه نشرش کوتاهی نکنید باذکر صلوات
✅شناسنامه قرآن کریم
☀نام : قرآن مجید
☀شهرت : فرقان،تنزیل,...
☀محل تولد : مکه،غارحراء
☀شماره شناسنامه : یک
☀فرستنده : خداوند تعالی
☀گیرنده : محمدِامین(ص)
☀ملکه وحی : جبرئیل
☀تعدادسوره : ١١۴
☀تعدادآیه : ۶٢٣۶
☀تعداد کلمات : ٧٧٨٠٧ کلمه
☀تعدادحروف : ٣٢٢٣٧۴ حرف
☀تعدادجزء : ٣٠جزء
☀تعدادحزب : ١٢٠حزب
☀اولین سوره نازل شده: سوره علق
☀آخرین سوره نازل شده : سوره نصر
☀بزرگترین سوره : سوره بقره
☀کوچکترین سوره : سوره کوثر
☀قلب قرآن : سوره یس
☀عروس قرآن : سوره الرحمن
☀تعدادسوره های مکی : ٨۶سوره
☀تعداد سوره های مدنی : ٢٨سوره
☀سوره ایکه بسم ا... ندارد : سوره توبه
☀سوره ایکه دوبسم ا...دارد : سوره نمل
☀اولین گردآورنده به ترتیب نزول وتاویل : حضرت علی(ع)
التماس دعا
...درپناه قران باشيد
حتما به اشتراک بزارید تا همه بدونند .
🍃 معنای اسم سوره ها
حیف نیست خودمان را مسلمان بدانیم اما معنای اسم سوره ها را ندانیم؟
بسم الله
1- فاتحه👈گشاينده
2- بقره👈گاو ماده
3- آل عمران👈خانواده حضرت عمران علیه السلام
4- نساء👈زنان
5- مائده👈سفره و خوان غذا
6- انعام👈احشام و چهار پايان
7- اعراف👈جائى است ميان بهشت و
8- انفال👈منابع و ثروت هاى عمومى در طبيعت
9- توبه👈بازگشت
10- يونس👈نام يكى از پيامبران
11- هود👈نام يكى از پيامبران
12- يوسف👈نام يكى از پيامبران
13- رعد👈غرش آسمان و ابر
14- ابراهيم👈نام يكى از انبياء
15- حجر👈نام سرزمين قوم ثمود
16- نحل👈زنبور عسل
17- اسراء👈حركت شبانه
18- كهف👈غار
19- مريم👈مادر حضرت عيسى
20- طه👈رمزى است خطاب به پيامبر اسلام صلی الله علیه وسلم
21- انبياء👈پيامبران
22- حجّ👈قصد و آهنگ و نام يكى از عبادات اسلامى كه از فروع دين است
23- مؤمنون👈ايمان آوردگان
24- نور👈روشنایی و روشنی
25- فرقان👈جدا كننده
26- شعراء👈شاعران
27- نمل👈مورچه
28- قصص👈قصّه
29- عنكبوت👈نوعی حشره
30- روم👈نام كشورى است
31- لقمان👈نام مردی حکیم که اصلش حبشی بوده و در روزگار داود می زیسته است
32- سجده👈سجده كردن
33- احزاب👈حزب ها و گروه ها
34- سبا👈نام شهری که بلقیس دختر هدهاد در کشور یمن، پادشاه آن بود. او به عقد حضرت سلیمان علیه السلام در آمد
35- فاطر👈شكافنده، پديد آورنده
36- يس👈از حروف رمز قرآن و خطاب به پيامبر
37- صافّات👈به صفّ كشيده ها
38- ص👈از حروف مقطع رمز
39- زمر👈جمع زمره: گروه ها و دسته ها
40- مؤمن👈ايمان آورنده
41- فصّلت👈بخش بخش و فصل فصل شده
42- شورى👈مشورت و هم فكرى و نظر خواهى
43- زخرف👈زينت و زيور
44- دُخان👈دود
45- جاثيه👈به زانو افتاده
46- احقاف👈نام سرزمين قوم عاد در نزديكى يمن
47- محمّد👈صلی الله عیله وسلم[نام پيامبر بزرگ اسلام
48- فتح👈پيروزى
49- حجرات👈حجره ها و اطاق ها
50- ق👈از حروف رمز اوائل سوره ها
51- ذاريات👈پراكنده كنندگان
52- طور👈نام کوهی که حضرت موسی برای مناجات با خدا به آنجا رفت
53- نجم👈ستاره
54- قمر👈ماه
55- رحمن👈بخشنده
56- واقعه👈پيش آمد، حادثه
57- حديد👈آهن
58- مجادله👈گفت و گو و جَدَل
59- حشر👈بيرون آمدن، بر انگيخته شدن
60- ممتحنه👈زن امتحان شده
61- صفّ👈رديف و صفّ
62- جمعه👈یکی ازایام هفته
63- منافقون👈دو چهره ها
64- تغابن👈گول خوردگى و حسرت و خسران
65- طلاق👈رها ساختن و طلاق دادن زن
66- تحريم👈حرام و ممنوع ساختن
67- ملك👈فرمانروائى
68- قلم👈وسیله نوشتن
69- حاقّه👈آن چه سزاوار و مسلم و حقّ است
70- معارج 👈نردبان ها، رتبه هاى بالا برنده
71- نوح👈از پيامبران بزرگ
72- جن👈موجودى نامرئى با ويژگيهائى عجيب
73- مزمّل👈گليم به خود پيچيده
74- مدثّر👈جامه به خود پيچيده
75- قيامت👈برخاستن
76- دهر👈روزگار، دوران
77- مرسلات👈فرستاده شده ها
78- نبا👈خبر
79- نازعات👈آنها كه از روى قوت مى كشند
80- عبس👈چهره در هم كشيد
81- تكوير👈 هم پيچيده شدن
82- انفطار👈شكافته شدن
83- مطففين👈كم فروشان
84- انشقاق👈دو شقه شدن و شكاف برداشتن
85- بروج👈برج ها
86- طارق👈ستاره ظاهر شونده
87- اعلى👈برتر
88- غاشيه👈فرا گيرنده
89- فجر👈سپيده دم
90- بلد👈شهر
91- شمس👈خورشيد
92- ليل👈شب
93- ضحى👈نور و روشنائى
94- انشراح👈گشاده شدن، وسيع شدن
95- تين👈انجير
96- علق👈خون بسته، زالو، كرم
97- قدر👈اندازه، سنجش، ارزش
98- بيّنه👈دليل روشن و حجت آشكار
99- زلزال👈لرزش و زلزله
100- العاديات 👈دوندگان
101- قارعه👈كوبنده
102- تكاثر👈افتخار به زيادى ثروت و عزّت
103- عصر👈زمان، بعد از ظهر، فشار و ...
104- همزه👈عيب جو و طعنه زن
105- فيل👈نوعی حیوان
106- ايلاف👈الفت دادن
107- ماعون👈ظرف غذا
108- كوثر👈خير فراوان
109- كافرون👈كافرها
110- نصر👈يارى
111- تبّت👈شكسته باد
112- اخلاص 👈خالص كردن
113- فلق 👈صبح
114- ناس👈مردم
🤲🤲🤲🤲🤲🤲🙏🙏😭😭😭😭
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَلی بْنِ الْحُسَیْن یا زَیْنَ الْعابِدین .
-------------
ای دل من با تو شده همصدا
اوّل هر عشق بنام خدا
جان و دلم بذر ولا کاشته
زمزمه ی عشق تو را داشته
ای ز حریمت حرم دل بهشت
داده به دل مهر تو را سرنوشت
ای که تویی شمع شبستان جان
عطر بهشتی به گلستان جان
جان جهان جلوه ی خَیْرُالْانام
حضرت سجاّد عَلَیْهِ السَّلام
حجّت حق میوه ی باغ رسول
جان علی ، نور دو چشم بتول
شمس درخشان شده در مشرقین
ماه درخشنده ی چشم حسین
ای که تویی قبله ی دلداده ها
ای چو علی زینت سجّاده ها
برگ و بَر نخل سعادت تویی
میوه ی شیرین عبادت تویی
آه تو سرمایه ی سوز و دعاست
اشک تو سرچشمه ی آب بقاست
اهل دعا را به جهان مقتدا
کرده به چشمان تو دل اقتدا
نام علی ، نام دل افروز تو
آتش جان قصّه ی جانسوز تو
کرب و بلا ، کرب و بلایت هنوز
مانده به دل شور و نوایت هنوز
کرب و بلا دیده خزان در خزان
داشته از داغ دلی خون فشان
روی تو آئينه ی گلزار شد
قافله را قافله سالار شد
رنج اسارت به جهان دیده ای
گل ز گلستان بلا چیده ای
خون دل از دیده روان کرده ای
گوشه ی ویرانه مکان کرده ای
آنچه تو را شعله به جان می زند
شعله به هر تاب و توان می زند
داغ ، تو را بود و دگر هیچ هیچ
شام بلا بود و دگر هیچ هیچ
ای به خزان رفته همه کو به کو
داغ تو شد قصّه ی دل مو به مو
این تو و این خون جگر دل به دل
این تو و این اشک عزا جو به جو
داغ عزیزان تو در پشت سر
راس حسین بن علی رو به رو
ماتم خود را تو بخوان سر به سر
داغ دل آینه را گو ، به گو
**
محمود تاری «یاسر»
کانال اشعارسوزدل دلسوخته:
🍇نوحه امام سجادع واسارت تاشام
سبک حاج ناظم
یک گلستان دیدم گلان چیده
برنوک نی هجده سربریده
گلشن فاطمه گشته پرپرهمه
دیدم که گلچین آتش افروخت
درپیش چشمم خیمه هاسوخت
واویلتا آه وواویلا۴بار
برناقه من بسته شدم به زنجیر
رنج اسارت دیده ام نفس گیر
زدند وحشیانه بما تازیانه
گلچین تن تبدارم آزرد
عمه زمن بیشترکتک خورد
واویلتا
سرپدردیدم هلال تابان
میخواندازنی آیه های قرآن
عمه ازداغ دل سرشکست زمحمل
کوفه ستم دیدیم فراوان
باریدسنگ رفتیم کنج زندان
واویلتا
این شامیان چنگ ونی ودف زدند
ماداغداردر پیش ماکف زدند
رسید ازشهرشام بماسنگ فراوان
لبهای بابم خیزران خورد
کنج خرابه خواهرم مرد
واویلتا
چون شمع سوزانم زداع ودردم
صبح ومساچهل سال گریه کردم
شده زهردشمن انیس دل من
من میروم ازاین زمانه
سوی پدر شدم روانه
واویلتا
,(عبدالحسین محبی)
نوحه امام سجادع
سبک وای حسینا
داغ هجده عزیزبچشم خود دیده ام
شاهد. و. ناظر سرهای. ببریده ام
همه سرها جدا برنوک نیزه ها
وای حسینا۴بار
ناقه عریان سوار درتب وتاب این تنم
زیر. زنجیر کین بودم. و غل گردنم
سوختم من زتب. جان من شدبلب
وای حسینا
ازستم هاکه دیده ام دل آزرده ام
تازیانه ز. دشمن. بارها خورده ام
عمه هارا زدند بچه هارا زدند
وای حسینا
زیرزنجیرکین بسته شد. اعضای من
گشته خون جاری ازگردن وازپای من
من که غم دیده ام. طعنه بشنیده ام
وای حسینا
غل و زنجیر کین ازغم من خون گریست
حال من هرکه دید به دشت وهامون گریست
من زداغ وعزا. سوختم سالها
وای حسینا
بسکه محنت کشیده ام زشام بلا
کاش مادرمرا. نزاده بود ای خدا
چون گل افسرده ام خون دل خورده ام
وای حسینا
گرکه زینب نبودمن شد ه بودم شهید
بارها پیش دشمن عمه جانم خرید
من به بزم یزید برلبم جان رسید
وای حسینا
ازغم کربلا من. شده بودم. هلاک
گرنمی شدز زهراین جگرم چاک چاک
جگرم شد. کباب. شد. مزارم خراب
وای حسینا
(عبدالحسین محبی)
لینک گروه ها
👇
t.me/Celasemadahi
گروه روبیکا:
https://rubika.ir/joing/CJFDEEEF0JPLNNYOLSAOPXNERBQEOUJW
گروه ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/1286996218C868a3568a6
گروه واتساپ:
https://eitaa.com/joinchat/1981088210C6cf67ebb9e
گروه تلگرام:
https://t.me/+PU-mk4JX_PtnCT8U
کانال سوزدل دلسوخته
https://eitaa.com/joinchat/1981088210C6cf67ebb9e
https://eitaa.com/celasemadahi
کانال اشعارسوزدل دلسوخته:
🍇نوحه امام سجادع واسارت تاشام
سبک حاج ناظم
یک گلستان دیدم گلان چیده
برنوک نی هجده سربریده
گلشن فاطمه گشته پرپرهمه
دیدم که گلچین آتش افروخت
درپیش چشمم خیمه هاسوخت
واویلتا آه وواویلا۴بار
برناقه من بسته شدم به زنجیر
رنج اسارت دیده ام نفس گیر
زدند وحشیانه بما تازیانه
گلچین تن تبدارم آزرد
عمه زمن بیشترکتک خورد
واویلتا
سرپدردیدم هلال تابان
میخواندازنی آیه های قرآن
عمه ازداغ دل سرشکست زمحمل
کوفه ستم دیدیم فراوان
باریدسنگ رفتیم کنج زندان
واویلتا
این شامیان چنگ ونی ودف زدند
ماداغداردر پیش ماکف زدند
رسید ازشهرشام بماسنگ فراوان
لبهای بابم خیزران خورد
کنج خرابه خواهرم مرد
واویلتا
چون شمع سوزانم زداع ودردم
صبح ومساچهل سال گریه کردم
شده زهردشمن انیس دل من
من میروم ازاین زمانه
سوی پدر شدم روانه
واویلتا
,(عبدالحسین محبی)
نوحه امام سجادع
سبک وای حسینا
داغ هجده عزیزبچشم خود دیده ام
شاهد. و. ناظر سرهای. ببریده ام
همه سرها جدا برنوک نیزه ها
وای حسینا۴بار
ناقه عریان سوار درتب وتاب این تنم
زیر. زنجیر کین بودم. و غل گردنم
سوختم من زتب. جان من شدبلب
وای حسینا
ازستم هاکه دیده ام دل آزرده ام
تازیانه ز. دشمن. بارها خورده ام
عمه هارا زدند بچه هارا زدند
وای حسینا
زیرزنجیرکین بسته شد. اعضای من
گشته خون جاری ازگردن وازپای من
من که غم دیده ام. طعنه بشنیده ام
وای حسینا
غل و زنجیر کین ازغم من خون گریست
حال من هرکه دید به دشت وهامون گریست
من زداغ وعزا. سوختم سالها
وای حسینا
بسکه محنت کشیده ام زشام بلا
کاش مادرمرا. نزاده بود ای خدا
چون گل افسرده ام خون دل خورده ام
وای حسینا
گرکه زینب نبودمن شد ه بودم شهید
بارها پیش دشمن عمه جانم خرید
من به بزم یزید برلبم جان رسید
وای حسینا
ازغم کربلا من. شده بودم. هلاک
گرنمی شدز زهراین جگرم چاک چاک
جگرم شد. کباب. شد. مزارم خراب
وای حسینا
(عبدالحسین محبی)
لینک گروه ها
👇
t.me/Celasemadahi
گروه روبیکا:
https://rubika.ir/joing/CJFDEEEF0JPLNNYOLSAOPXNERBQEOUJW
گروه ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/1286996218C868a3568a6
گروه واتساپ:
https://eitaa.com/joinchat/1981088210C6cf67ebb9e
گروه تلگرام:
https://t.me/+PU-mk4JX_PtnCT8U
کانال سوزدل دلسوخته
https://eitaa.com/joinchat/1981088210C6cf67ebb9e
https://eitaa.com/celasemadahi
#روضه_حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام
منکه تنها یادگار کربلای عترتم
حافظ دینم، امامم، پاسدار عصمتم
پیشوا از عصر عاشورا به کلِ خلقتم
شاهد نهضت، امین وحی، غرق محنتم
غربتم این بس، که در بینِ شهیدان مانده ام
با تنِ تبدار همراه اسیران مانده ام
با دلی غمبار، شد آغاز مسئولیتم
خورد در شام غریبان حکمِ ماموریتم
گرچه فرقی نیست در تعریفِ معصومیتم
فرق دارد با همه، واللهِ مظلومیتم
منکه بینِ حلقه ی آتش، امامت کرده ام
مثل بابایم به حفظ دین، قیامت کرده ام
از میانِ نیزه و شمشیر و خون و خاک و گِل
شد امامت، از تَهِ گودال، بر من منتقل
با همه سنگینیِ بار امامت، خسته دل
از زمین برداشتم آنرا، نگشتم منفعل
ابتدا با اذنِ حق، این امرِ سنگین را که دید
عمه ی مظلومه ام، بارِ ولایت را کشید
منکه بودم ناگزیز آنشب، به قلبی بیقرار
در پیِ الهامِ وَحیانی، به وضعِ اضطرار
امر کردم بر همه اهل حرم، حکمِ فرار
گم شدند از ترس، اطفالِ حرم در شامِ تار
عمه جانِ من، پیِ اطفال آل الله گشت
او بجای من، بدورِ کشته ی گودال گشت
من به چشم خویش دیدم در ضمیرِ قتلگاه
ریزشِ برگ خزان را در مسیر قتلگاه
غنچه های فاطمی را سربزیرِ قتلگاه
بیعت آل علی را در غدیر قتلگاه
اشک بود و آه بود و ناله بود درد بود
تازیانه بر یتیمان، سهم هر نامرد بود
کاروانی از حرم تا قتلگه آواره بود
هر سری بشکسته بود و هر دلی بیچاره بود
همچو معجرهای پاره، گوشها هم پاره بود
دستهاشان پر ز سیلی، ناسزا همواره بود
راسها بر نیزه بود و جسمها نقش زمین
کاروانی خسته بود و چشمهایی در کمین
چشمهای بی حیا، بدتر ز غارت بود، وای
تازه اینجا اولِ راهِ اسارت بود، وای
کارِ شمر و خولی و اَخنس جسارت بود، وای
قصدِ دشمن، طرحِ تحقیر و حقارت بود، وای
نسبتی دادند ما را، دونِ شَانِ ما و من
خارجی خواندند ما را، اُمتی پیمان شکن
من پیامِ روضه را از قتلگاه آورده ام
دستهای بسته را با سوز و آه آورده ام
آل عصمت را ز انبوهِ نگاه آورده ام
اشک را تا کوفه ی غرق گناه آورده ام
نان و خرما، خستگی را صد برابر کرده بود
آبروی آل زهرا را به کوفه برده بود
چونکه آوردند ما را بینِ مردم با عتاب
دخترانِ فاطمه، در ازدحام و بی نقاب
پرده های خانه ی اُم حبیبه شد حجاب
ناگهان زینب، علی گونه صدا زد با خطاب
وای بر مردانتان، مردانِ ما را کشته اند
حال بر زنهای آل الله گریان گشته اند
بارها در خطبههای ما سپاهی گریه کرد
دشمنِ غدّارِ ما با روسیاهی گریه کرد
گاه بر این افتضاح و این تباهی گریه کرد
گاه خندید و به ظاهر با نگاهی گریه کرد
اشکهای کِذبِشان، از ظلمشان مانع نشد
هیچ هتاکی ز پاسخهای ما قانع نشد
پاکیِ ما را، به تهمت ناروا پنداشتند
آیه های کبریا را ناسزا پنداشتند
احتجاجِ آل عصمت را خطا پنداشتند
با تمسخر، شام را هم کربلا پنداشتند
پاسخِ فریادِ ما، بارانِ سنگِ شام بود
بر سرِ ما شعله ی آتش ز درب و بام بود
وای از شامِ بلا، که آبروداری نکرد
بر درِ دروازه ی ساعات همکاری نکرد
بینِ بازارِ یهودیها بجز خاری نکرد
جز سرِ بر نیزه، ما را هیچکس یاری نکرد
آنچه ما دیدیم در این شهر، هیزی بود و بس
آنچه ما را کشت، اظهارِ کنیزی بود و بس
#روضه_حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام
@hajmahmoodzholideh
#روضه_حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام
منکه تنها یادگار کربلای عترتم
حافظ دینم، امامم، پاسدار عصمتم
پیشوا از عصر عاشورا به کلِ خلقتم
شاهد نهضت، امین وحی، غرق محنتم
غربتم این بس، که در بینِ شهیدان مانده ام
با تنِ تبدار همراه اسیران مانده ام
با دلی غمبار، شد آغاز مسئولیتم
خورد در شام غریبان حکمِ ماموریتم
گرچه فرقی نیست در تعریفِ معصومیتم
فرق دارد با همه، واللهِ مظلومیتم
منکه بینِ حلقه ی آتش، امامت کرده ام
مثل بابایم به حفظ دین، قیامت کرده ام
از میانِ نیزه و شمشیر و خون و خاک و گِل
شد امامت، از تَهِ گودال، بر من منتقل
با همه سنگینیِ بار امامت، خسته دل
از زمین برداشتم آنرا، نگشتم منفعل
ابتدا با اذنِ حق، این امرِ سنگین را که دید
عمه ی مظلومه ام، بارِ ولایت را کشید
منکه بودم ناگزیز آنشب، به قلبی بیقرار
در پیِ الهامِ وَحیانی، به وضعِ اضطرار
امر کردم بر همه اهل حرم، حکمِ فرار
گم شدند از ترس، اطفالِ حرم در شامِ تار
عمه جانِ من، پیِ اطفال آل الله گشت
او بجای من، بدورِ کشته ی گودال گشت
من به چشم خویش دیدم در ضمیرِ قتلگاه
ریزشِ برگ خزان را در مسیر قتلگاه
غنچه های فاطمی را سربزیرِ قتلگاه
بیعت آل علی را در غدیر قتلگاه
اشک بود و آه بود و ناله بود درد بود
تازیانه بر یتیمان، سهم هر نامرد بود
کاروانی از حرم تا قتلگه آواره بود
هر سری بشکسته بود و هر دلی بیچاره بود
همچو معجرهای پاره، گوشها هم پاره بود
دستهاشان پر ز سیلی، ناسزا همواره بود
راسها بر نیزه بود و جسمها نقش زمین
کاروانی خسته بود و چشمهایی در کمین
چشمهای بی حیا، بدتر ز غارت بود، وای
تازه اینجا اولِ راهِ اسارت بود، وای
کارِ شمر و خولی و اَخنس جسارت بود، وای
قصدِ دشمن، طرحِ تحقیر و حقارت بود، وای
نسبتی دادند ما را، دونِ شَانِ ما و من
خارجی خواندند ما را، اُمتی پیمان شکن
من پیامِ روضه را از قتلگاه آورده ام
دستهای بسته را با سوز و آه آورده ام
آل عصمت را ز انبوهِ نگاه آورده ام
اشک را تا کوفه ی غرق گناه آورده ام
نان و خرما، خستگی را صد برابر کرده بود
آبروی آل زهرا را به کوفه برده بود
چونکه آوردند ما را بینِ مردم با عتاب
دخترانِ فاطمه، در ازدحام و بی نقاب
پرده های خانه ی اُم حبیبه شد حجاب
ناگهان زینب، علی گونه صدا زد با خطاب
وای بر مردانتان، مردانِ ما را کشته اند
حال بر زنهای آل الله گریان گشته اند
بارها در خطبههای ما سپاهی گریه کرد
دشمنِ غدّارِ ما با روسیاهی گریه کرد
گاه بر این افتضاح و این تباهی گریه کرد
گاه خندید و به ظاهر با نگاهی گریه کرد
اشکهای کِذبِشان، از ظلمشان مانع نشد
هیچ هتاکی ز پاسخهای ما قانع نشد
پاکیِ ما را، به تهمت ناروا پنداشتند
آیه های کبریا را ناسزا پنداشتند
احتجاجِ آل عصمت را خطا پنداشتند
با تمسخر، شام را هم کربلا پنداشتند
پاسخِ فریادِ ما، بارانِ سنگِ شام بود
بر سرِ ما شعله ی آتش ز درب و بام بود
وای از شامِ بلا، که آبروداری نکرد
بر درِ دروازه ی ساعات همکاری نکرد
بینِ بازارِ یهودیها بجز خاری نکرد
جز سرِ بر نیزه، ما را هیچکس یاری نکرد
آنچه ما دیدیم در این شهر، هیزی بود و بس
آنچه ما را کشت، اظهارِ کنیزی بود و بس
#روضه_حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام
@hajmahmoodzholideh