eitaa logo
🌴سنگر عشق🌴
323 دنبال‌کننده
19.4هزار عکس
8.1هزار ویدیو
67 فایل
┄──┅┅═🔶═┅┅──┄ ﷽ باسلام و عرض خوش آمد حق او با گریهِ تنها نمیگردد ادا ... #شهدا_آماده_ایم آدرس کانال 👇👇👇 https://eitaa.com/saangareshgh ارتباط با ما 👈 @SeyedAli75 ┄──┅┅═🔶═┅┅──┄
مشاهده در ایتا
دانلود
🖊 ره: هرجا حدیثی ، آیه ای ، دعایی به دلت خورد ، بایست ؛ مبادا یک وقت بگذری و بروی ، صبر کن ؛ رزق معنوی خیلی مخفی تر از رزق مادی است. یک نفر از دری ، دیواری می گوید و در حقیقت خداست که با زبان دیگران با شما حرف می زند.
💚🥀🕊 ••📸🌸 🌿 . ۵ سالش بود. روز اول مهد..اﺯ ﻣﻬﺪﻛﻮﺩﻙ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻥ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺳﺮﻳﻊ ﺑﻴﺎ...ﭘﺴﺮﺕ ﺳﺮﻛﻼﺱ ﻧﻤﻴﺮﻩ😳 سریع خودمو به مهد رسوندم.... با اخم پشت در اتاق مدیر نشسته بود.😡 گفتم: «چی شده مهدی، چرا سرکلاس نمیری؟»🤔😱 بغضش ترکید و گفت: «آخه خانم معلم بی حجابه!»🙁😭 تا معلمش را عوض نکردم به کلاس بر نگشت. . 🌸 ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌ •
💚🕊🥀 🌸🍀🌸🍀🌸دانشجوی هوا فضا👆 「تو بهترین داداش دنیایے」♥️ • شهیدعباس آسمیه🕊
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون داداش مهدی هست🥰✋ *طلوع و غروب در یک روز*🕊️ *شهید مهدی ثامنی راد*🌹 تاریخ تولد: ۲۲ / ۱۱ / ۱۳۶۱ تاریخ شهادت: ۲۲ / ۱۱ / ۱۳۹۴ محل تولد: ورامین محل شهادت: سوریه *🌹همسرش← زمانی که تصمیمش برای رفتن قطعی کرده بود🕊️ همه اطرافیان و دوستانش میگفتند که تو یک دختر هفت ماهه داری🌸حتی فرمانده‌اش نیز گفته بود که با وجود دخترت نرو🥀اما مهدی در جواب گفته بود:🍂 برای مواظبت از بچه‌ی من مادرم و همسرم هستند🍃 ولی مثل بچه‌ی من در سوریه زیاد هستند🥀 همرزم← مهدی خیلی شجاع بود🍃 در منطقه‌ای که بودیم چند نفر می‌خواستند تک تیرانداز دشمن را بزنند💥ولی کسی جرات نمی‌کرد🥀من خودم جرات نکردم🥀از بین ما مهدی جلوی تک تیرانداز نشست🍃 اما دشمن زودتر او را هدف قرار داد💥 یک گلوله بالای پیشانی اش خورد🥀 گلوله مجال پلک زدن هم به او نداد🥀و همان لحظه در روز تولدش🎊 به شهادت رسید🕊️ آتش تکفیری ها زیاد بود خواستیم او را به عقب بیاوریم🍂 که دوباره شلیک کردند💥 و یک تیر هم به پایش خورد🥀به دلیل شرایط منطقه دستور عقب نشینی صادر شد‼️و توان برگرداندن او را نداشتیم🍂 مهدی و تعدادی دیگر از شهدا پیکرشان جا ماند🍂و تکفیری ها پیکرهای آنها را مبادله نکرد و تحویل نداد.»🥀گذشت تا اینکه بعد از چهار سال پیکرش به وطن آمد*🕊️🕋 *شهید مهدی ثامنی راد* *شادی روحش صلوات*💙🌹
در نجف تصمیم گرفت که سه روز آب و غذا کمتر بخوره یا اصلاً نخوره تا حال آقا علیه السلام رو در روز عاشورا درک کنه.روز سوم وقتی خواست از خانه بیرون بیاد که چشماش سیاهی رفت. می گفت : مثل ارباب همه جا را مثل دود می دیدم. اینقدر حال من بد شد که نمی توانستم روی پای خودم بایستم. از آن روز بیشتر از قبل مفهوم و و علیه السلام را فهمید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠از همان کودکی، لباس‌های اضافی رو بر می‌داشت و به عشایر می‌داد. می‌گفت: مادر، شما که بیش از دوتا چادر نیاز نداری، یکی برای داخلِ خانه، یکی هم برای بیرون؛ مابقی‌اش رو ببخش... نیمی از هفته درس می‌خواند، نیمی رو کار می‌کرد، درآمدش رو هم صرفِ کارهای خیر و خداپسند می‌کرد...
🔶️ خاطرات شهدایی🔶️ حاج احمد متوسلیان در مریوان و پاوه، هر عملیاتی که انجام داد با خون دل بود، او بنی صدر را تهدید کرد که تو در خواب هم مریوان را نمی‌بینی.» بنی صدر هم گفت: تو در حدی نیستی که با من صحبت کنی و کار به جایی رسید که بنی صدر گفت با هلی کوپتر وارد مریوان می‌شود. حاج احمد گفته بود و به نیروها آماده باش داده بود که هلی کوپتر بنی صدر را بزنید و حتی به او فرصت پیاده شدن ندهید. حاج احمد، شناخت کاملی نسبت به بنی‌صدر داشت که منافق ملعونی است، بنی صدر جرأت آمدن به مریوان را پیدا نکرد اما حاج احمد را تحریم نیرویی و تسهیلاتی کرد و حاج احمد با کمترین و ضعیف‌‌ترین امکانات در پاوه و مریوان عملیات می‌کرد تا جایی که ضد انقلاب گفته بود: «ما از دست بچه‌های حاج احمد عاصی شده‌ایم.» 2)در فضایی که بنی صدر برای اختلاف بین نیروهای سپاه و ارتش در غرب تلاش می کرد سختی ها و تلخ کامی ها به وجود می آمد که تنها سنگ صبور حاج احمد و دیگر سرداران سپاه غرب، فرمانده سپاه منطقة 7 کرمانشاه،حاج محمد بروجردی بود. مکاتبات حاج احمد ، به عنوان زبده‌ترین فرمانده جبهه ‌های کردستان با فرمانده مافوق خود، سردار کبیر «محمد بروجردی» در این مقطع، سرشار از جملاتی آتشین در اعتراض به خیانت‌ها و کارشکنی‌های متعمدانه بنی‌صدر بود که این نامه ها نیز که بنا بر مصلحت اندیشی دلسوزانه سردار بروجردی، تندی‌های آنها گرفته شده بود، باز چنان آتشناک بود که ماشین جعل و تهمت و شایعه‌سازی جبهه متحد ضدانقلاب به کار افتاد. طرفداران بنی‌صدر برای مشوش ساختن سیمای احمد متوسلیان دست به کار شدند. از جمله شایعاتی که لیبرال‌ها علیه او سر زبان‌ها انداختند، این بود که فرمانده سپاه مریوان، منافق است! البته وقتی این شایعه به گوش احمد رسید، با حلم و صبر عجیبی با این قضیه برخورد کرد. با آن‌که از درون می سوخت، هیچ به روی خودش نیاورد و فقط می خندید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚🥀🕊 شهادت به معنای باختن و از دست دادن نیست.. شهادت به معنای یافتن و به دست آوردن است...
عشق میکنی با ما رفیقی؟! وقتی کسی تـازه به جمع ما می‌ پیوست و از روی سادگی و بی‌آلایشی و اقتضایِ محیطِ بدون تکلف جبـهه ، زود خودمانی می‌ شد و بـا هـمه خـوش و بش می کـرد و احساس غـریبی و تـازه‌‌ واردی نداشت. یکی از بچه‌ ها که زیاد جدی هـم نبود، با بیان خاصی در میان جمع رو به او میکرد و می‌گفت : "عشق می‌کنی با ما رفیقی؟"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا