سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش مرتضی هست🥰✋
*مدافع امنیت*🕊️
*شهید مرتضی ابراهیمی*🌹
تاریخ تولد: ۱۳۶۳
تاریخ شهادت: ۲۷ / ۸ / ۱۳۹۸
محل تولد: شهریار
محل شهادت: تهران
*🌹مادرش ← عازم سوریه بود که گفته بودند جا پر شده🥀برگردید و بار دیگر اعزام شوید.🕊️ عاشق حضور در میدان سوریه بود، اما در تهران شهید شد🕊️ از او دو فرزند به یادگار مانده🍃 که فرزند دوم در زمان شهادت پدرش فقط 40 روزش بود🥀مرتضی برای خودش یلی بود و به تنهایی کسی نمیتوانست حریفش باشد☘️ قد و قامت بلندی داشت و تابوتی اندازهاش نمیشد🥀برای او جداگانه تابوت ساختند🥀مثل صاحب اسمش قوی بود🍃همیشه به من میگفت "مادر، نترس من حریف همه هستم"🍃رابطه مرتضی با شهدای مدافع حرم خیلی خوب بود✨ با شهید صدر زاده و آژند و آبیاری اهل یک هیأت بودند🏴 و در هیأت با هم دوست شده بودند✨ همیشه میگفت "مامان، دعا کن برایم🥀رفقایم همه شهید شدند اما من ماندهام.🥀راوی ← شهر شلوغ شد‼️عدهای که گویا اهل شهریار هم نبودند شروع به آتش زدن بانکها و مغازههای مردم کردند🔥نیروهای امنیتی تا حدودی غافلگیر شدند🥀تیراندازی و آتش سوزی و سنگ اندازی اتفاق افتاد💥 مرتضی و نیروهایش وارد میدان شدند🍂اما او به دست اغتشاشگران با اصابت چاقو به بدنش🥀به شهادت رسید و به دوستان شهیدش پیوست*🕊️🕋
*شهید مرتضی ابراهیمی*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
بسم الله الرحمن الرحیم
🌸🍃دختر دانشجو از استادش
سوالی پرسید..
استاد در حالی که سرش پایین بود،
جواب داد..
دختر عصبانی شد و گفت:
تو مگه استاد ما نیستی؟!
چرا نگاهم نمیڪنی؟!
استاد گفت:
اگر به تو نگاه ڪنم،
اونی ڪه
باید نگاهم ڪنه،
دیگه نگاهم نمیڪنه…
شهید عبدالحمید دیالمه
#عند_ربهم_یرزقون
#صـــلوات
ان شااله قسمت بشه همه برییم ویک باردیگه دلم برای اون خستگی که روی رملها راه میرفتم تنگ شده
یک جایی چند متر راباید پیاده تورلمها راه بری واقعا سخته یک لحظه خودمون بزاریم جای اون سرباز۱۳ساله که باپوتین تواین رملها راه میرفتن
منطقه ای در شمال غربی استان خوزستان . می گویند این جا را خاک های رملی و شن های روان در بر گرفته ؛ ولی من میگویم اینجا را نه خاک ،بلکه مظلومیت و نه رمل ،بلکه عطش در بر گرفته ...مگر نشنیدی که وقتی پیکرشهیدی را همین جا تفحص کردند و دفترچهی یادداشت اورا خواندن نوشته بود:امروز روز پنجم است که در محاصره هستیم و آب را جیره بندی کرده ایم،نان را جیره بندی کرده ایم ...عطش همه را هلاک کرده همه را جز شهدا که حالا کنار هم در انتهای کانال خوابیده اند .دیگر شهدا تشنه نیستند؛ فدای لب تشنه ات ای پسر فاطمه (ع)...آه از لب تشنه...سید مرتضی آوینی میخواست مظلومیت همین بچه های امام را در منطقه ی والفجر مقدماتی و والفجر یک به نمایش بگذارد؛خودش پا به فکه گذاشت تا بقای منطقه را نشان دهد و قضاوت را به پای مردم بگذارد...
موقعیت ها:
قتلگاه صد وبیست شهید فکه
قتلگاه شهید اوینی
معبر گردان کمیل
مشهد شهدای تفحص
قتلگاه شهدای گردان حنظله ی غسیل الملائکه
اروند وشلمچه وکانال کمیل وهفت تپه وفتح المبین بیشترازهمه جا را اول کانال کمیل وبعد اروند