eitaa logo
🌴سنگر عشق🌴
323 دنبال‌کننده
19.4هزار عکس
8.1هزار ویدیو
67 فایل
┄──┅┅═🔶═┅┅──┄ ﷽ باسلام و عرض خوش آمد حق او با گریهِ تنها نمیگردد ادا ... #شهدا_آماده_ایم آدرس کانال 👇👇👇 https://eitaa.com/saangareshgh ارتباط با ما 👈 @SeyedAli75 ┄──┅┅═🔶═┅┅──┄
مشاهده در ایتا
دانلود
.›🥀‹. دلا یاران ‌عاشق ‌زود‌ رفتند.. از این وادے همه خشنود رفتند :) از سمت چپ: ¹ شہیدجھاد✨⃟ ♥️ ² شہیدمحمدعلےابوحسن✨⃟ 💛 ³ شہیددانیال‌غازے✨⃟ 🧡 ⁴ شہیدعلےحسن‌ابراهیم✨⃟ 💙 🌱:) 🌸^^ 🕊✨
12.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از تُ سهمم ، همه‌ے عمر پریشان حالے است.. آه..اے آنکہ خودت هستے و جایت خالے است... سردار دلها صبحتون شهدایی🌷
15-yoosof-kalo-ali(www.rasekhoon.net)036.mp3
5.59M
🎤با صدای قاری نوجوان سوره مبارکه یس(هر روز صبح بین الطلوعین) اِنَّ لِکُلِّ شَیءٍ قَلباً وَ قَلبُ القرآنِ یس هر چیزی حتما دارای قلبی ست و قلب قرآن سوره یس است.
‍ . قورباغه هایی که مامور خدا بودند! 🌹پیشنهاد خواندن مطلب🌹 🌹هنگام عبور از اروند رود به دلیل تلاطم شدید آب، عده ای از غواصان، دهان و گلویشان پر از آب شده بود و در آستانه ی خفه شدن قرار داشتند. در چنین حالتی بی آنکه خود بخواهند، دچار وضعیتی شده بودند که ناچار به سرفه کردن بودند اما چون می دانستند که با یک سرفه ی کوچک هم عملیات لو رفته و نیرو ها به قربانگاه می روند، با تمام توان تلاش می کردند تا سرفه نکنند. چون وضعیت اضطراری شد، ماجرا را با سردارقربانی در میان گذاشتیم ایشان پیغام داد: اگر شده خود را خفه کنید اما سرفه نکنید، چون یک لشکر را نابود خواهید کرد. ما که از انتقال این پیام به خود می لرزیدیم ناگزیر آن را ابلاغ کردیم. در پی این ابلاغ چنان صحنه های تکان دهنده ای را می دیدیم که به راستی بازگو کردن آنها نیز برایم سخت و دشوار است.🌹 🌹عزیزانی که دچار سرفه شده بودند، بار ها و بار ها خود را زیر آب فرو می بردند اما باز موفق به اجرای فرمان نمی شدند. در شرایط سخت و غیر قابل توصیفی قرار داشتیم. این بار دستور رسید: از فرد کنار دست خود کمک بگیرید تا زیر آب بمانید و بی صدا شهید شوید تا جان دیگران به خطر نیفتد.🌹 🌹می دانستیم که صدور چنین دستوری برای فرمانده چقدر دشوار است. اما این را هم می دانستیم که موضوع هستی و نیستی یک لشکر و پیروزی یک عملیات در میان است.🌹 🌹اما با این همه نفس در سینه های ما حبس شده بود و مدام از خود می پرسیدیم که کدامیک از ما قادر به انجام چنین کاری است. این در حالی بود که خوددوستان عزیزی که دچار سرفه ی شدید شده بودند با خواهش و تمنا از ما می خواستند تا با آنها کمک کنیم که زیر آب بمانند و خفه شوند!🌹 🌹می دانم که بازگو کردن این حقایق چقدر تلخ و غم انگیز است اما این را نیز می دانم که برای ثبت در تاریخ و نشان دادن عظمت یک نسل و روح بلند رزمندگانی که برای دفاع از جان و مال و آبرو و آرمان یک ملت از هیچ مجاهدتی دریغ نمی ورزیدند ناگزیر به بیان این وقایع هستیم.🌹 🌹به هر تقدیر همه در تکاپو بودیم تا راهی برای گریز از این مهلکه پیدا کنیم که در یک چشم بر هم زدن تمام اروند رود و همه ی ساحل ما و دشمن پر از صدای قورباغه هایی شد که نمی گذاشتند صدای سرفه ی نیرو ها ی ما به گوش کسی برسد. 🌹شگفت انگیز بود و باور نکردنی زیرا در جایی و حالی که شاید در طول یک سال هم نتوان صدای یک قورباغه راشنید، آن شب و آن جا مالامال از صدای قورباغه هایی شد که تردید ندارم به یاری ابراهیم ها و اسماعیل هایی شتافته بودند که برای یاری الله در برابر آن فرمان سر تعظیم فرو آورده و حاضر شده بودندتا قدم به قربانگاه خود بگذارند همان لحظه بود که اعجاز توسل به بی بی فاطمه زهرا(س) و تبرک جستن از پرچم بارگاه امام رضا(ع) را در یافتیم و بار دیگر خدای را سپاس گفتیم که ما را در صف عاشقان خاندان عصمت و طهارت قرار داد.🌹 راوی: شهید سرهنگ رمضان قاسمی
🔰 سبک زندگی شهدا شهیدي داشتیم ڪه‌ می‌ڱفت؛ باانگشتان‌دستــ هآتون ذڪر بگید؛ ڪه پَس فــردا، توقیامتــ تَڪ‌تڪ انگشتاتون شھادتـــ میدن..! تسبیح و صلواتـــــ شمار که نمیان شھادتـــــ بدن/: یادشهداصلوات 💔
چهره ها تکیده در با جانسوز روی و گرم التهاب که تحفه ی است برای کالبدهای بی ، تنها نقش صامت این لحظات جانگداز ، سیاهی هستند که لحظه به لحظه نزدیک می شوند تا آخرین را بر موجودات خدا نشانه روند ، آنها قصد را کرده اند ، نه نای مانده و نه رمقی برای پیدا کردن، این لحظات واپسین تنها رقص بر صفحه ی کاغذ است که با اشاره ی بی جان مجال می یابد و می نویسد برای آینده ای که در حوالی است : امروز روز است که در هستیم . را بندی کرده ایم . را بندی کرده ایم . همه را کرده است . همه را جز که حالا کنار هم در انتهای کانال خوابیده اند . دیگر تشنه نیستند . فدای تشنه ات پسر 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 من می گویم تو بگو عاقبت شما 🌴 ختم به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم _شهدایی🌷
. محمـدحسیـن‌ . خــط‌قرمــــزشــ❗️ . ولایت‌بود❣🌿 . یعنےبہ‌حضرت‌آقـــ🙃ــا . علاقــ😍ـــہ‌بسیــارزیادداشتن‌ . وحرف‌آقــا🗣؛ . سخــن‌آقــا . براش‌حجــ🖐🏻ـت‌بود. . زمانےڪہ‌محمــدحسیـن‌ . 👀احسـاس‌ڪردڪہ‌حضرت‌آقــا . براشون‌اهمیـ🎖ـت‌داره‌ڪہ‌ . ڪارفــرهنگـ🎯ـےانجـام‌بشہ🤩، . مقابلہ‌بــاجنگـ‌نــ📲ــرم‌انجـام بشہ✌️🏻، . تودانشگــاه‌ڪارفــرهنگــ🎐ـــے‌انجـام‌میـدادن👌🏻 بہ‌نقل‌ازمـادر♥️ زندگےبہ‌سبڪ‌شہدا🥀••
فاصله‌شان‌ یک وجب‌ است ولادت‌ تا شهادت‌ را می‌گویم! اگر این‌ یک وجب‌ را با ولایت‌ پر کنی، قطعا شهید خواهی‌شد💛..
♦️شهادت یک بسیجی در مهاباد 🔹فرماندار مهاباد(آذربایجان غربی) :یک نفر از بسیجیان این شهرستان توسط اعضای گروهک های تروریستی در روستای "کوسه کهریزه" به شهادت رسید. 🔹این شهید والامقام روز گذشته توسط اعضای گروهک های تروریستی در جلوی منزل مسکونی خود هدف گلوله قرار گرفته و پس از انتقال به بیمارستان متاسفانه به دلیل شدت جراحات وارده جان خود را از دست داده و به شهادت رسید. 🔵
* مجروح بود هنوز درمانش تمام نشد . آن شب تب داشت رفتیم درمانگاه باب الحوائج بابلسر دکتر سرم و آمپول زدیم قرار شد بعد درمان برود ولی صبر نکردن تا درمانش کامل شود گفتن امکان دارد 🌸مورخ ۱۸ / ۱ /۹۵ اعزام شود ولی در مورخ ۱۵ /۱ /۹۵ شب مهمان باجناق علی آقا بودیم وسط شام زنگ زدند و شام را تمام نکرده مثل مرغی ‌که از قفس پرید ه باشه گفت باید اعزام شوم وبا عجله وسایل کمی گرفت و اعزام شد... گفتم: چند دقیقه صبر کن شام بخوریم و برای اموات خانواده فاتحه بدهبم با جدیدت گفت لازم نیست و از سفره ی شام بلند شد 🌷گفت بابا عجله دارم و آن شب من و مادرش تنها غرببانه وبا اشک در چشم با علی جان خدا حافظی کردیم و آخرین آغوش گرم علی جان با خانواده بود * 🔸من می دیدم تا ندای امام زمان را می شنوند بی درنگ بپا می خیزند.. فرصت نکرد که خدا حافظی کند من و مادرش تا شهرستان ساری بردیمش و همان شب اعزام شد به سوریه شهید مدافع حرم 🥀🌿
شهدا اوج گرفتند و زمینی ماندم وای از نفس، سبک بار نشد که بشوم اثر مرحمتت بود که با کوه گناه آبرو ریخته و خوار نشد که بشوم 🌴🌴🏴🌴🌴