🖤
...
🌾حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
یک ضربه زدند در به شدت وا شد
مسمار در خانه به پهلو جا شد
یک ضربه زدند روضه ها شکل گرفت
روضه دائمی کرببلا شکل گرفت
🥀گریه_کنید_مادر_ما_بیگناه_بود
....😭
سراپا دردم و جان کندن دائم شده کارم
نهادم چشم بر در، تا اجل آید به دیدارم
به وقت راه رفتن آنچنان لرزد قدمهایم
که هم دستم، سرِ زانوست، هم محتاج دیوارم
برو ای عُمر از دستم که من با مرگ، مأنوسم
بیا ای مرگ، یاری کن که من از عُمر، بیزارم
طرفدار علی بودم که بین آن همه دشمن
نشد جز شعلهء آتش کسی آنجا طرفدارم
گهی در خانه، گه بین در و دیوار، گه کوچه
خدا داند چه آمد بر سرم! کشتند صدبارم
گرفتم دامن مولای خود در چنگ و میگفتم
بزن قنفذ که من دست از امامم برنمیدارم
دلم بر همسرم می سوخت چون قنفذ مرا می زد
نگاه غربت او بیشتر می داد آزارم
نگفتم راز خود با هیچکس، اما خدا داند
نمی آید به هم از درد، یک شب چشم بیدارم
(اسما میگه...)
💔میگه دیدم یتیمان زهرا حسن و حسین یه گوشه آستین دهان گرفتن آروم آروم دارن گریه میکنند...
زینب یه گوشه زانوای غم بغل گرفته
⬅️میگه امیرالمومنین سفارش کرده بود بچه ها نکنه صدای نالتون رو بلند کنید...
میگه یه مرتبه دیدم علی سر گذاشت به دیوار بی کسی...
بلند بلند داره گریه میکنه...
(سردار بدر و حُنینه علی ...)
پرسیدم آقا جان شما به بچه ها سفارش کردید بلند بلند گریه نکنند ...
آقا چرا خودتون دارین بلند بلند گریه میکنید....
(سوز)
صدا زد اسما...دست از دل علی بردار اسما...
اسما فاطمه ام رفت، اما درد دلشو به منِ علی نگفت اسما...
🍁آخ تو میبینی علی را زار و خسته...
🍁وای نمیبینی تو پهلوی شکسته....
(گریز..)
⬅️(ناله داری دلتو ببرم کربلا )..
آی کربلائیا...
⬅️بگم یا امیرالمومنین آقا جان ...
تو تاریکی دل شب بازوی ورم کرده زهرا رو ندیدی حس کردی، سر گذاشتی به دیوار بی کسی بلند بلند گریه کردی....
⬅️آقا میخوام بگم کجا بودی کربلا...
اون لحظه ای دیدن حسین اوند کنار نهر علقمه یه چیزی از زمین برمیداره میبوسه به رو چشم میزاره...
راووی میگه گفتیم حسین قرآن پیدا کرده ..
اما خوب که نگاه کردیم دیدیم دستای بریده ابالفضله....
به ناله های دل یتیمان زهرا ...
به اون لحظه ای که نتونستند بلند بلند مادر مادر بگن و بلند بلند گریه کنند دستتو بیار بالا از سویدای پلت ناله بزن بگو یا زهرا.....
16.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 ایام_فاطمیه
♨️وظیفه شیعیان در روز شهادت حضرت زهرا (س)
👌 سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤 آیت_الله_وحید_خراسانی
پایگاه اطلاع رسانی بلاغ - عمر پر برکت.mp3
3.78M
♨️عمر با برکت
🎤حجت الاسلام #عالی
#خاطرات_شهید
□به عشق حضرت زینب
○باردومی که میخواست به سوریه برود خیلی ناراحت بودم میگفتم یکبار رفتیدکافی است برای چه دوباره می روید، کنارم نشست وگفت اگرمابه سوریه نرویم چه کسی میخواهدبه نیروهای مردمی سوریه کمک کند؟ مردمی که مظلومندوزیربارحملات تکفیری ها، له میشوند، کسی نیست آنهارایاری رساند، من به خاطراسلام میروم تااجازه ندهم حضرت زینب یک باردیگر به اسارت دربیاید، بااین حرف هامرا متقاعدکردند بااینکه مدام گریه می کردم ولی دربرابر حضرت زینب تسلیم شدم وراضی هستم به رضای خدا.
○دخترشهیددرادامه عنوان میکند:
بعدازشنیدن خبرشهادت پدرجزخنده کاری نمیتوانستم بکنم زیراهرکسی آرزوی شهادت راداردو واقعاخوشحال بودم که پدرم شهیدشده چون لیاقتش راداشت زیرااین فیض عظیم نصیب هرکسی نمیشود.
✍راوی:دخترشهید
#شهید_جبار_دریساوی
#سالروزولادت🎂🎊🎉🎈
#تاریخولادت: ۱۳۴۶/۱۰/۷
#تاریخشهادت: ۱۳۹۳/۷/۱۶
#محلشهادت: سوریه حلب