عاشق حضرت رقیه(س) بود، چند روز آخر اقامتش در دمشق، مکرر به زیارت حضرت رقیه (س) می رفت، شب آخر، چند ساعت قبل از آن انفجار هم به زیارت حضرت رقیه (س) رفته بود، شاید هم حاجت بیست و چند ساله اش را از دختر سه ساله امام حسین (ع) گرفت، در همان روزهای شهادت حضرت رقیه (س) شهید شد.
✍اَلهَدفُ وَاضِح
وَمحددٌ وَدقیِق
"إِزَالةُ إِسرائیل فِیالْوُجُود"
🔹هـدف واضح و روشن و دقیق است
پاڪ ڪردن اسرائیـل از صفحۂ روزگار
#شهید_حاج_عماد_مغنیہ
#سالروزولادت🎂🎈🎂🎈🎂🎈🎂
🌷سالروز ولادت 16 آذر 1341
🌷سالروزشهادت 23 بهمن 1386
🌱
خستگی نداشت. می گفت من حاضرم تو کوه با همه تون مسابقه بذارم، هر کدوم خسته شدين، بعدی ادامه بده...
اينقدر بدن آماده ای داشت که تو جبهه گذاشتنش بيسيم چی. بيسيم چی شهيد پور احمد...
اصلاً دنبال شناخته شدن و شهرت نبود. به اين اصل خيلی اعتقاد داشت که اگه واقعاً کاری رو برای خودِ خدا بکنی، خودش عزيزت می کنه. آخرش هم همين خصلتش باعث شد تا عکس شهادتش اينطور معروف بشه...
🍃به مناسبت سالروز تولد #شهید_امیر_حاج_امینی
.
.
🌷تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۴۰ ، ساوه
.
🌷تاریخ شهادت: ۱۰ اسفند ۱۳۶۵ ، شلمچه، کربلای۵
.
🥀مزار: بهشت زهرای تهران
#سالروزولادت🎊🎈🎂🎈🎂🎊
#شهید_امیر_حاج_امینی
#سالروز_ولادت🍃🍃🍃🌸🌸🌸🍃🍃🍃
#خاطرات_شهید
□به عشق حضرت زینب
○باردومی که میخواست به سوریه برود خیلی ناراحت بودم میگفتم یکبار رفتیدکافی است برای چه دوباره می روید، کنارم نشست وگفت اگرمابه سوریه نرویم چه کسی میخواهدبه نیروهای مردمی سوریه کمک کند؟ مردمی که مظلومندوزیربارحملات تکفیری ها، له میشوند، کسی نیست آنهارایاری رساند، من به خاطراسلام میروم تااجازه ندهم حضرت زینب یک باردیگر به اسارت دربیاید، بااین حرف هامرا متقاعدکردند بااینکه مدام گریه می کردم ولی دربرابر حضرت زینب تسلیم شدم وراضی هستم به رضای خدا.
○دخترشهیددرادامه عنوان میکند:
بعدازشنیدن خبرشهادت پدرجزخنده کاری نمیتوانستم بکنم زیراهرکسی آرزوی شهادت راداردو واقعاخوشحال بودم که پدرم شهیدشده چون لیاقتش راداشت زیرااین فیض عظیم نصیب هرکسی نمیشود.
✍راوی:دخترشهید
#شهید_جبار_دریساوی
#سالروزولادت🎂🎊🎉🎈
#تاریخولادت: ۱۳۴۶/۱۰/۷
#تاریخشهادت: ۱۳۹۳/۷/۱۶
#محلشهادت: سوریه حلب
.
🍃حالا که ولادت حضرت زینب شده بود انگار دل همسران و فرزندان شهید گواهی میداد که مراسم دیدار نزدیک است اما، نمیدانستیم که قرار است اینجا جمعشویم و عزای نبودش را بگیریم و باهم بنشینیم تا کمی دلمان آرام شود .
🍃درهمان آخرین دیدار، پسرم حسین، کنار حاج قاسم نشست و من و دخترم زینب روبه رویش . حسین لباس رزم پوشیده بود درست شبیه به لباس پدرش . از حسین پرسید پسر کدام شهید هستی؟ حسین جواب داد شهید «سعید انصاری» . حاج قاسم کمی در صورت حسین مکث کرد و گفت: «چقدر شبیه به پدرت سعید هستی!» پیشانی حسین را بوسید و گفت: «پدرت خیلی باهوش و باذکاوت بود .» بازهم پیشانی حسین را بوسید .
🍃زینب از حاج قاسم پرسید: «پیکر پدرم کی برمی گرده؟» چشمان حاج قاسم را نم اشک پر کرد و درحالیکه سعی میکرد اشکهایش را کنترل کند روبه زینب گفت: «به شما قول میدم هر طور شده پیکر پدرتان را برگردانم .» حسین و زینب چنان تحت تأثیر جمله او قرار گرفتند که زینب بار دیگر پرسید: «سردار شما مطمئن هستید؟ خیالمون راحت باشه؟» سردار سلیمانی که حالا نفس عمیقی میکشید زد روی شانه حسین و گفت: «به خواهرت بگو که مطمئن باشه بهزودی نشانی از پدرتان به شما میرسه .» از آخرین درخواست بچههایم هنوز ۳ ماه نگذشته بود که در اسفندماه سال گذشته استخوان جمجمه همسرم «شهید سعید انصاری» به خاک وطن بازگشت و زینب و حسینم آرام گرفتند .
راوی: همسربزرگوارشهید
#سالروزولادت: ۱۳۴۹/۱۰/۴
#سالروزشهادت: ۱۳۹۴/۱۰/۲۳
🕊محلشهادت خانطومانسوریه
🌷شهید سعید انصاری🌷
یاد شهدا با صلوات🌷
#اللهمصلعليمحمدﷺوآلمحمدﷺوعجلفرجهم
#سالروزشهادت🕊🕊🕊🌹🌹🌹
🏴 امیری حسین و نعم الامیر
در نجف تصمیم گرفت که سه روز آب و غذا کمتر بخوره یا اصلاً نخوره تا حال آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام رو در روز عاشورا درک کنه....
روز سوم وقتی خواست از خونه بیرون بیاد که چشماش سیاهی رفت....
می گفت: "مثل ارباب همه جا رو مثل دود می دیدم اینقدر حال من بد شد که نمی تونستم روی پای خودم بایستم...."
از اون روز بیشتر از قبل مفهوم کربلا و تشنگی و امام حسین علیه السلام رو فهمید .
🌷شهید #هادی_ذوالفقاری🌷
🌷تاریخ ولادت : ۱۳ / ۱۱ / ۱۳۶۷
🌷محل ولادت : تهران
🌷 تاریخ شهادت : ۲۳ / ۱۱ / ۱۳۹۳
🌷محل شهادت : روستای مکیشفیه ، حوالی سامرا
🌷شهادت در راه دفاع از حرم امام هادی( ع)
#سالروزولادت🎊🎉🎈🎂🎈🎉🎊
یک روز بعد از #شهادت عبدالمهدی، دلم خیلی گرفته بود
گفتم بروم سراغ آن دفتری که خاطرات مشترکمان را در آن می نوشتیم.
به محض باز کردن دفتر، دیدم برایم یک نامه با این مضمون نوشته بود:
#همسر عزیزم، من به شما افتخار می کنم که مرا سربلند و عاقبت به خیر کردی و باعث شدی اسم من هم در فهرست #شهدای_کربلا نوشته شود. آن دنیا #منتظرت_هستم
💢روایتی از همسرشهید
🌷تاریخولادت ۱۳۶۳/۱۱/۱۴
🌷تاریخشهادت ۱۳۹۴/۹/۲۹
#شهیدعبدالمهدیکاظمی🕊🌹
#سالروزولادت🎊🎉🎈🎂🎈🎉🎊
💍
👈ازدواج شهید مدافع حرم #عبدالمهدی_کاظمی و همسرش به واسطه
#شهید_سیدمجتبی_علمدار🌷
💠 شهدا حاجت میدن👇👇
🔹سوم دبیرستان بودم و به واسطه علاقه ای که به شهید سید مجتبی #علمدار داشتم، در خصوص زندگی ایشان مطالعه📖 می کردم.
این مطالعات به شکل کلی من را با #شهدا، آرمان ها و اعتقاداتشان بیش از پیش آشنا می کرد👌.
🔸شهید علمدار گفته بود به همه مردم بگویید اگر #حاجتی دارید، در خانه شهدا🌷 را زیاد بزنید. وقتی این مطلب را شنیدم🎧 به شهید سید مجتبی علمدار گفتم: حالا که این را می گویید، می خواهم دعا کنم خدا یک مردی را قسمت من کند که از سربازان #امام_زمان (عج) و از اولیا باشد.
🔹حاجتی که با عنایت #شهید_علمدار ادا شد و با دیدن خواب ایشان، باهمسرم که بعدها در زمره شهدا🕊 قرار گرفت، آشنا شدم.
🔸یک شب خواب #شهیدسید_مجتبی_علمدار را دیدم که از داخل کوچه ای به سمت من می آمد و یک جوانی همراهشان بود👥.
شهید لبخندی زد😊 و به من گفت #امام_حسین (ع) حاجت شما را داده است و این جوان هفته دیگر به #خواستگاری تان می آید. نذرتان را ادا کنید✅.
🔹وقتی از خواب بیدار شدم زیاد به خوابم اعتماد نکردم🚫. با خودم گفتم من #خواهر بزرگ تر دارم و غیرممکن است📛 که پدرم اجازه بدهد من هفته دیگر #ازدواج کنم. غافل از اینکه #اگرشهدابخواهند شدنی خواهد بود👌.
🔸فردا شب سید مجتبی به خواب #مادرم آمده و در خواب به مادرم گفته بود : جوانی هفته دیگر به خواستگاری #دخترتان می آید. مادرم در خواب گفته بود نمی شود، من دختر بزرگ تر دارم پدرشان اجازه نمی دهند❌. شهید علمدار گفته بود که #ما این کارها را آسان می کنیم☺️.
🔹خواستگاری درست هفته بعد انجام شد. طبق حدسی که زده بودم #پدرم مقاومت کرد اما وقتی همسرم در جلسه خواستگاری شروع به صحبت کرد🗣، پدرم دیگر حرفی نزد🚫 و #موافقت کرد و شب خواستگاری قباله من را گرفت✔️.
🔸پدر بدون هیچ #تحقیقی رضایت داد✅ و درنهایت در دو روز این وصلت جور شد و به #عقد یکدیگر درآمدیم. همان شب خواستگاری قرار شد با #عبدالمهدی صحبت کنم. وقتی چشمم به ایشان افتاد تعجب کردم و حتی ترسیدم😨! طوری که یادم رفت سلام بدهم.
🔸یاد خوابم افتادم. او همان #جوانی بود که شهید علمدار در خواب😴 به من نشان داده بود. 💕
وقتی با آن حال نشستم، ایشان پرسید اتفاقی افتاده است⁉️ گفتم شما را در خواب همراه #شهید_علمدار دیده ام.
🔹خواب را که تعریف کردم #عبدالمهدی شروع کرد به گریه کردن😭. گفتم چرا گریه می کنید؟
در کمال تعجب او هم از #توسل خودش به شهید علمدار برای پیدا کردن #همسری_مومن و متدین برایم گفت☺️.💞
راوی:همسر شهید
#شهید_عبدالمهدی_کاظمی💗
♥️ #اللهم_ارزقنا_شهادت ♥️
#سالروزولادت🎉🎊🎈🎂🎈🎊🎉
🥀 #شهید_عسکر_زمانی
🌼دعـای هـر روزمـان این است ڪه خــدایــا...
آن را بـراے ما بخـواه ڪه به صـلاح مـا و به دنبـال آن رضـایـت تـو و خشنـودے مـا باشد!
🍂چے میشہ روی قبر من
نوشته شه یہ روز
شهیـد راه ڪربلا
#مدافع_حـرم
📋#اطلاعنگاشت
شهید مدافعحرم عسکر زمانی
💐تاریخ ولادت: ۱۳۷۲/۱۱/۲۵
✨محـل ولادت: روستای تیرازجان
💐تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۱۱/۱۶
✨محـل شهادت: نُبُلواَلزَّهرا سوریه
💐مزار: نورآباد ممسنی،روستای تیرازجان
🚨به مناسبت سالروز ولادت
🎁هدیه به روح مطهر شهید صلوات
🌼🌸🌺🌼🌸🌺🌼🌸🌺🌼🌸🌺
#سالروزولادت🎊🎉🎈🎂🎈🎉🎊
🌷خاطره ای از شهید به روایت همسر
در نيمه هاي شب خيلي زود براي نماز شب بيدار مي شد.من ساعت را کوک مي کردم. قبل از آن يکي دو ساعت زودتر بيدار مي شد. مي گفتم چه خبر است بخواب که فردا مي خواهي بروي سرکار، خسته اي. مي گفت: خدا گدا می خواهد و من باید گیرهایم را برطرف کنم . تا خداوند توفیق خدمت خالصانه و رزق شهادت را نصیب من کند. گاهی اوقات با صداي گريه ايشان بيدار مي شدم. حس مي کنم که اين ارتباط دو طرفه شده بود و خداوند بسيار ايشان را دوست مي داشت.
مي گفت خدا راحت وصل مي کند. ما هستيم که سيم مان گير دارد و نمي توانيم خوب اين ارتباط را برقرار کنيم...
#سردار_شهید_سیدحمید_طباطبایی_مهر
#سالروزولادت: ۱۳۳۸/۶/۵
#سالروزشهادت: ۱۳۹۱/۱۲/۴
#سالروزشهادت🕊🕊🌷🌷
#وصیتنامهشهیدمدافعحرممرتضیعطایی
اینجانب مرتضی عطائی ثواب زیارت امام حسین(ع) و دو رکعت نماز تحت قبه سیدالشهدا (ع) در تاریخ هفدهم شهریور ماه 1390 مصادف با نهم شوال 1432 را که به جا آوردم برسد به کسانی که در تشییع جنازهام شرکت کردهاند، غسلم داده و کفنم کرده و به خاک سپرده و در مراسم تعزیهام شرکت میکنند هدیه نموده و امیدوارم خداوند متعال، اربابم ابا عبدالله الحسین(ع) را شفیع و دستگیرشان در یوم الحسرت قرار دهد ان شاالله.
🌸
ضمنا همه را تحت قبه دعا نمودم مخصوصا تمامی همسفرانی که اینجانب را همراهی کردند و احتمالا از من دلخور و یا رنجیده شدهاند. برای شب اول قبرم دعا نموده و در زیارت عاشورایی که از تاریخ دهم محرم الحرام تا اربعین بعد از نماز صبح که انشاءالله تحت قبه میخوانم دعا گویم و برای فرج امام زمان(عج) بسیار دعا کنید که فرجمان در فرج آقا و مولایمان صاحب الزمان(عج) است. از همه حلالیت میطلبم مخصوصا همسرم مریم، دخترم نفیسه و پسرم علی.🌺
🔹تاریخ ولادت: ۱۳۵۵/۱۲/۴
🔸محـل ولادت: مشهد
🔹تاریخ شهادت: ۱۳۹۵/۶/۲۱
🔸محـل شهادت: لاذقیه سوریه
🔹مزار: مشهد - بهشترضا
#سالروزولادت🎈🎂🎈
داییش تلفن کرد ،
گفت: « حسین تیکه پاره
رو تخت بیمارستان افتاده،
شما همین طور نشستین؟»
گفتم: « نه ؛ خودش تلفن کرد
گفت: دستش یه خراش کوچیک
برداشته پانسمان میکنه می آد
گفت: شما نمیخواد بیاین
خیلی هم سرحال بود....»
گفت: «چی رو پانسمان می کنه؟
دستش قطع شده»
همان شب رفتیم یزد ، بیمارستان
به دستش نگاه می کردم
گفتم: « خراش کوچیک! »
خندید … گفت:
«دستم قطع شده، سرم که قطع نشده»
راوی : مادر شهید
#سردار_شهید_حاج_حسین_خرازی
#فرمانده_لشکر۱۴_امامحسین
#سالروزولادت: ۱۳۳۶/۶/۱
#سالروزشهادت: ۱۳۶۵/۱۲/۸
#متاهل_دارای_۱_فرزند
#محلدفن:گلستانشهدایاصفهان
#سالروزشهادت🕊🕊
🌷ب یاد شهیدان🌷:
نام : فریدون
نام خانوادگی : احمدی سامله
نام پدر : تاریمراد
تاریخ تولد : ۱۳۵۵/۱۲/۱۳ - کرمانشاه🇮🇷
دین و مذهب : اسلام شیعه
وضعیت تأهل : متأهل
شـغل : پاسدار
ملّیـت : ایرانی
تاریخ اسارت:۱۳۹۴/۱۰/۱-خانطومان🇸🇾
تاریخ شهادت: ۱۳۹۵/۱۱/۱۵ - حلــــب🇸🇾
مــــزار : گلــــزار شهــــدای کرمانشــــاه
توضیحات: ۱۴ماه شنکجه و اسارت توسط گروه تکفیری فیلقالشام در سوریه
┄┅─✵🕊✵─┅┄
🖋 راوی؛ همسرشهید
ایشان می گفت؛
برای دفاع از اسلام، برای دفاع از کشور هرجایی باشد می روم و جانم را هم در این راه می دهم.
#شهید_فریدون_احمدی🌹
#سالروزولادت🎈🎂🎈
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌸🌿🌸🌿🌸
🌼☘🌼
🌹
📜روایتی از زندگی
شهید مدافعحرم فریدون احمدی
🔹شهید فریدون احمدی ۱۳ اسفند ۱۳۵۵ در شهر کرمانشاه چشم به جهان گشود؛ ایام کودکیاش با دفاع مقدس همزمان شده بود. پس از تحصیلات، در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مشغول شد و با گسترش تروریستهای داعشی و تجاوز آنان به حرم آلالله، قصد رفتن به سوریه کرد.
🔸شهید فریدون احمدی سرگذشت عجیبی نسبت به بقیه شهدا دارد. شهید احمدی که یکبار قصد رفتن به سوریه را در سال۱۳۹۲ داشت، با مخالفت خانواده نتوانست به صحنه مقابله با تروریستهای تکفیری اعزام شود. پس از چندسال وقفه، این پاسدار کرمانشاهی در آبان ۱۳۹۴ به صورت داوطلبانه عازم سوریه شد.
🔹از همان ابتدا، حاج فریدون خستگیناپذیر در عملیاتهای مختلف حاضر میشد تا اینکه پس از چندروز از نخستین اعزام، مورخ ۲۹ آذر ۹۴، عملیات مهمی در خانطومان انجام میشود که طی آن نیروها در آنجا محاصره میشوند و از تیپ حاجفریدون درخو