هدایت شده از گلچین نکته های ناب
رضا دِین:
- وَ اَتَقَرَّبُ اِلَی اللَّهِ ثُمَّ اِلَیْکُمْ بِمُوالاتِکُمْ وَ مُوالاةِ وَلِیِّکُمْ
و به درگاه خدا بعدش درگاه شما به واسطه دوستی با شما و دوستی با دوستان شما تقرب پیدا میکنم
رضا دِین:
این میشه تولی که جزو فروع دین هست
وَ بِالْبَرآئَةِ مِنْ اَعْداَّئِکُمْ وَ النّاصِبینَ لَکُمُ الْحَرْبَ وَ بِالْبَرآئَةِ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ
و با بیزاری جستن از دشمنان شما و کسانی که با شما دشمنی و جنگ کردن و از پیروان اونها هم تقرب پیدا میکنم
این میشه تبری که اونم از فروع دین هست
پس عبارت هل الدین الا الحب و البغض یعنی همین
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
4
🌴🕯🌴🕯🌴
🏴روز ششم محرم
🏴در روز ششم محرمالحرام حصين بن تميم با چهار هزار نفر، حجاز بن ابجر عجلي با هزار نفر و یزید بن حارث با هشتصد نفر وارد كربلا شدند تا به سپاه عمر سعد بپيوندند.
▪️در اين روز بود كه ابن زياد بر كوفه ديدباني گماشت تا مبادا كسي از شهر به كمك امام برود سپس ميان خود و اردوي عمر بن سعد سواراني تیزرو گماشت كه پيوسته اخبار را گزارش ميدادند در اين روز بيست هزار سوار نزد آن ملعون جمع شد و موافق بعضي از روايات، پيوسته لشكر آمد تا بهتدریج سي هزار سوار نزد عمر جمع شد و ابن زياد براي پسر سعد نوشت كه عذري براي تو نگذاشتم در باب لشكر بايد مردانه باشي و آنچه واقع ميشود در هر صبح و شام مرا خبر دهي.
▪️در روز ششم ماه محرم، فراس بن جعده كه در سپاه امام حسين (ع) حضور داشت وقتي اوضاع را دشوار ديد از ادامه همراهي ترسيد حضرت به او اجازه بازگشت داد وي شبانه به كوفه بازگشت. در اين روز عمرو بن قرظهي انصاري به كاروان كربلا پيوست او از شهداي كربلاست پدر او از اصحاب امام علي (ع) و از خزرجياني بود كه به كوفه آمد و آنجا ماندگار شد و در ركاب علي (ع) با دشمنان جنگيد.
▪️زماني كه وضعيت مشكل شد امام حسين (ع) عمرو بن قرظهي انصاري را بهسوی عمر سعد فرستاد تا از او ملاقات بخواهد و به او بگويد كه وي ميخواهد او را بين دو لشكر ملاقات كند درنتیجه امام حسين (ع) و عمر بن سعد بين دو لشكر به صحبت نشستند.
▪️امام (ع) به او فرمود: واي بر تو اي پسر سعد، آيا تقواي خدايي را كه بهسوی او بازميگردي پيشه نميسازي؟ آيا با من ميجنگي، درحالیکه ميداني پسر چه كسي هستم؟ اين گروه را رها كن و به من ملحق شو كه به خدا قسم اين براي تو بهتر است عمر سعد گفت ميترسم خانهام ويران شود امام فرمود من آن را ميسازم. عمر سعد گفت: میترسم كه مالم گرفته شود امام فرمود: از آن بهتر از مالم در حجاز به تو میدهم.
▪️عمر سعد گفت: من عيال دارم و براي آنها ميترسم وبعد درباره علاقه اش به حکومت ری سخن گفت. امام ساكت شدند و جواب او را ندادند. آنگاه امام از او منصرف شد و درحالیکه ميگفت: تو را چه شده است؟ خداوند در بستر خواب سرت را قطع كند و در رستاخيز تو را نيامرزد. اميدوارم از گندم عراق چنان نخوري عمر سعد به استهزاء گفت: اگر از گندم عراق بهرهمند نشوم جوهايش را كفايت كند.
▪️همچنين در اين روز حبيب بن مظاهر به آن حضرت عرض كرد یا بن رسولالله در اين نزديكي طایفهای از بنی اسد سكونت دارند كه اگر اجازه دهي من نزد آنها روم و ايشان را بهسوی تو دعوت كنم. شايد خداوند شر اين گروه را از تو با حضور بنی اسد در كربلا دفع كند امام اجازه داد و حبیب بن مظاهر شبانگاه بيرون آمد و نزد آنها رفت و آنها را به ياري امام حسين (ع) فراخواند و گفت: چون شما قوم و عشيره من هستيد شما را به اين راه خير راهنمايي ميكنم، امروز از من فرمان بريد و به ياري او بشتابيد تا شرف دنيا و آخرت از آن شما باشد.
▪️در اين هنگام مردي از بنی اسد كه او را عبدالله بن بشر ميناميدند بپا خاست و گفت: من اولين كسي هستم كه اين دعوت را اجابت ميكنم آنگاه مردان قبيله كه تعدادشان به نود نفر ميرسيد بپا خواستند و براي ياري امام حركت كردند. در آن هنگام مردي نزد عمر بن سعد رفته و او را از جريان كار، آگاه كرد و او مردي را به نام ازرق با چهارصد سوار بهسوی آن گروه روانه ساخت و در دل شب سواران ابن سعد در كنار فرات راه را بر آنها گرفتند درحالیکه با امام فاصله چنداني نداشتند.
▪️طايفه بنی اسد با سواران ابن سعد درآویختند، حبيب بن مظاهر بر ازرق بانگ زد كه: واي بر تو بگذار ديگري غير از تو اين مظلمه را برگران بگيرد. هنگامیکه طايفه بنی اسد دانستند كه تاب مقاومت با آن گروه را ندارند در سياهي شب پراكنده شدند و به قبيله خود بازگشتند و شبانه از محل خود كوچ كردند كه مبادا عمر بن سعد شبانه بر آنها بتازد، حبيب بن مظاهر به خدمت امام آمد و جريان را گفت: امام حسين (ع) فرمود: لاحول و لا قوه الا بالله.
🏴 اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبدِالله الْحُسَيْن
#مرجع_شهید جهان تشیع، حضرت آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری شهید رابع اعلی الله مقامه
🔴 ۵ پیام #محرمی و عاشورایی برای طالبان حق و حقیقت
♦️ آلوده کردن عزاداری به حماقت و جهالت، ظلم به #سیدالشهداء است
♦️ قمه و تیغ زدن، فاقد سند صحیحه و مصداق #بدعت و وهن دین است. بدعت گذاری و وهن دین را سبب شدن از گناهان بزرگ است
♦️ سلاح و زره #زنان و دختران زینبی، عفاف و #حجاب است
♦️ #حسینی بودن، به حسینی شدن است/حسینی شدن، به حسینی زیستن است/ حسینی زیستن، به حسینی فکر کردن است
♦️ آنجا که شکوه بندگی ربّ است/ سجده بر تربت پاک حسین است
شرط مرخصی #امام_خمینی(ره) به #شهید_بابایی: در هیات به نیت منهم یک استکان بشوی
🔹️ شهید بابایی در زمان دفاع مقدس که همزمان با ایام محرم حسینی بود خدمت امام خمینی(ره) رسیدند.
◇ از حضرت امام برای انجام کاری در اوقاتی که آسیبی به کار جنگ نمیخورد، به صورت محرمانه مرخصی خواستند.
◇ وقتی حضرت امام راجع به دلیل مرخصی گرفتن در آن بحبوحهی جنگ پرسیدند.
◇ حالا که شهید بابایی که مجبور بود دلیل مرخصی را اعلام کند، به حضرت امام گفتند: من در دهه اول محرم برای شستن استکانهای چای عزاداران به هیئتهای جنوب شهر که من را نمیشناسند میروم. مرخصی را برای آن میخواهم.
◇ امام خمینی(ره) به ایشان فرمودند: به یک شرط اجازه مرخصی میدهم که هر موقع رفتی به نیت من هم چند استکان بشویی.
■ شهید عباس بابایی
پاسداشت شهدای
بخش چابکسر
🌹امام خميني ره
شهادت عزت ابدی است،
حیات ابدی است.
🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷
🟣شهید :نادر حسن زاده
♦️نام پدر:. محمود
🟣تولد: یاسور
♦️تاریخ تولد:. ۲۰ شهریور ۱۳۴۶
🟣تاریخ شهادت:۲ مرداد۱۳۶۷
❤️محل شهادت : شیلر
♦️اعزامی : نیروی انتظامی کردستان
❤️گلزارشهید: باجیگوابر بخش چابکسر
رفاقت با شهدا تا قیامت
یاد شهدا با ذکر صلوات
24.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مستانهمهافتادهوساقینمانده
یک گل برای باغبان باقینمانده💔_