eitaa logo
🌴سنگر عشق🌴
323 دنبال‌کننده
19.4هزار عکس
8.1هزار ویدیو
67 فایل
┄──┅┅═🔶═┅┅──┄ ﷽ باسلام و عرض خوش آمد حق او با گریهِ تنها نمیگردد ادا ... #شهدا_آماده_ایم آدرس کانال 👇👇👇 https://eitaa.com/saangareshgh ارتباط با ما 👈 @SeyedAli75 ┄──┅┅═🔶═┅┅──┄
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از گلچین نکته های ناب
رضا دِین: - وَ اَتَقَرَّبُ اِلَی اللَّهِ ثُمَّ اِلَیْکُمْ بِمُوالاتِکُمْ وَ مُوالاةِ وَلِیِّکُمْ و به درگاه خدا بعدش درگاه شما به واسطه دوستی با شما و دوستی با دوستان شما تقرب پیدا میکنم رضا دِین: این میشه تولی که جزو فروع دین هست وَ بِالْبَرآئَةِ مِنْ اَعْداَّئِکُمْ وَ النّاصِبینَ لَکُمُ الْحَرْبَ وَ بِالْبَرآئَةِ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ و با بیزاری جستن از دشمنان شما و کسانی که با شما دشمنی و جنگ کردن و از پیروان اونها هم تقرب پیدا میکنم این میشه تبری که اونم از فروع دین هست پس عبارت هل الدین الا الحب و البغض یعنی همین 🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷 4 🌴🕯🌴🕯🌴
🏴روز ششم محرم 🏴در روز ششم محرم‌الحرام حصين بن تميم با چهار هزار نفر، حجاز بن ابجر ‏عجلي با هزار نفر و یزید بن حارث با هشت‌صد نفر وارد كربلا شدند تا به سپاه عمر سعد ‏بپيوندند. ▪️در اين روز بود كه ابن زياد بر كوفه ديدباني گماشت تا مبادا كسي از ‏شهر به كمك امام برود سپس ميان خود و اردوي عمر بن سعد سواراني تیزرو گماشت ‏كه پيوسته اخبار را گزارش مي‌دادند در اين روز بيست هزار سوار نزد آن ملعون جمع شد و ‏موافق بعضي از روايات، پيوسته لشكر آمد تا به‌تدریج سي هزار سوار نزد عمر جمع شد و ‏ابن زياد براي پسر سعد نوشت كه عذري براي تو نگذاشتم در باب لشكر بايد مردانه ‏باشي و آنچه واقع مي‌شود در هر صبح و شام مرا خبر دهي.‏ ▪️در روز ششم ماه محرم، فراس بن جعده كه در سپاه امام حسين (ع) حضور داشت ‏وقتي اوضاع را دشوار ديد از ادامه همراهي ترسيد حضرت به او اجازه بازگشت داد وي ‏شبانه به كوفه بازگشت. در اين روز عمرو بن قرظه‌ي انصاري به كاروان كربلا پيوست او از ‏شهداي كربلاست پدر او از اصحاب امام علي (ع) و از خزرجياني بود كه به كوفه آمد و ‏آنجا ماندگار شد و در ركاب علي (ع) با دشمنان جنگيد. ▪️زماني كه وضعيت مشكل شد امام حسين (ع) عمرو بن قرظه‌ي انصاري را به‌سوی عمر ‏سعد فرستاد تا از او ملاقات بخواهد و به او بگويد كه وي مي‌خواهد او را بين دو لشكر ‏ملاقات كند درنتیجه امام حسين (ع) و عمر بن سعد بين دو لشكر به صحبت نشستند.‏ ▪️امام (ع) به او فرمود: واي بر تو اي پسر سعد، آيا تقواي خدايي را كه به‌سوی او ‏بازمي‌گردي پيشه نمي‌سازي؟ آيا با من مي‌جنگي، درحالی‌که مي‌داني پسر چه ‏كسي هستم؟ اين گروه را رها كن و به من ملحق شو كه به خدا قسم اين براي تو بهتر ‏است عمر سعد گفت مي‌ترسم خانه‌ام ويران شود امام فرمود من آن را مي‌سازم. عمر ‏سعد گفت: می‌ترسم كه مالم گرفته شود امام فرمود: از آن بهتر از مالم در حجاز به تو ‏می‌دهم. ▪️عمر سعد گفت: من عيال دارم و براي آن‌ها مي‌ترسم وبعد درباره علاقه اش به حکومت ری سخن گفت. امام ساكت شدند و جواب ‏او را ندادند. آنگاه امام از او منصرف شد و درحالی‌که مي‌گفت: تو را چه شده است؟ ‏خداوند در بستر خواب سرت را قطع كند و در رستاخيز تو را نيامرزد. اميدوارم از گندم عراق ‏چنان نخوري عمر سعد به استهزاء گفت: اگر از گندم عراق بهره‌مند نشوم جوهايش را ‏كفايت كند. ▪️همچنين در اين روز حبيب بن مظاهر به آن حضرت عرض كرد یا بن رسول‌الله در اين نزديكي ‏طایفه‌ای از بنی اسد سكونت دارند كه اگر اجازه دهي من نزد آن‌ها روم و ايشان را به‌سوی ‏تو دعوت كنم. شايد خداوند شر اين گروه را از تو با حضور بنی اسد در كربلا دفع كند امام ‏اجازه داد و حبیب بن مظاهر شبانگاه بيرون آمد و نزد آن‌ها رفت و آن‌ها را به ياري امام حسين ‌‏(ع) فراخواند و گفت: چون شما قوم و عشيره من هستيد شما را به اين راه خير ‏راهنمايي مي‌كنم، امروز از من فرمان بريد و به ياري او بشتابيد تا شرف دنيا و آخرت از آن ‏شما باشد.‏ ▪️در اين هنگام مردي از بنی اسد كه او را عبدالله بن بشر مي‌ناميدند بپا خاست و گفت: من ‏اولين كسي هستم كه اين دعوت را اجابت مي‌كنم آنگاه مردان قبيله كه تعدادشان به نود ‏نفر مي‌رسيد بپا خواستند و براي ياري امام حركت كردند. در آن هنگام مردي نزد عمر بن ‏سعد رفته و او را از جريان كار، آگاه كرد و او مردي را به نام ازرق با چهارصد سوار به‌سوی آن ‏گروه روانه ساخت و در دل شب سواران ابن سعد در كنار فرات راه را بر آن‌ها گرفتند درحالی‌که با امام فاصله چنداني نداشتند. ▪️طايفه بنی اسد با سواران ابن سعد درآویختند، ‏حبيب بن مظاهر بر ازرق بانگ زد كه: واي بر تو بگذار ديگري غير از تو اين مظلمه را ‏برگران بگيرد.‏ هنگامی‌که طايفه بنی اسد دانستند كه تاب مقاومت با آن گروه را ندارند در سياهي شب ‏پراكنده شدند و به قبيله خود بازگشتند و شبانه از محل خود كوچ كردند كه مبادا عمر بن ‏سعد شبانه بر آن‌ها بتازد، حبيب بن مظاهر به خدمت امام آمد و جريان را گفت: امام ‏حسين (ع) فرمود: لاحول و لا قوه الا بالله.
🏴 اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبدِالله الْحُسَيْن جهان تشیع، حضرت آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری شهید رابع اعلی الله مقامه 🔴 ۵ پیام و عاشورایی برای طالبان حق و حقیقت ♦️ آلوده کردن عزاداری به حماقت و جهالت، ظلم به است ♦️ قمه و تیغ زدن، فاقد سند صحیحه و مصداق و وهن دین است. بدعت گذاری و وهن دین را سبب شدن از گناهان بزرگ است ♦️ سلاح و زره و دختران زینبی، عفاف و است ♦️ بودن، به حسینی شدن است/حسینی شدن، به حسینی زیستن است/ حسینی زیستن، به حسینی فکر کردن است ♦️ آنجا که شکوه بندگی ربّ است/ سجده بر تربت پاک حسین است
شرط مرخصی (ره) به : در هیات به نیت منهم یک استکان بشوی 🔹️ شهید بابایی در زمان دفاع مقدس که همزمان با ایام محرم حسینی بود خدمت امام خمینی(ره) رسیدند. ◇ از حضرت امام برای انجام کاری در اوقاتی که آسیبی به کار جنگ نمی‌خورد، به صورت محرمانه مرخصی خواستند. ◇ وقتی حضرت امام راجع به دلیل مرخصی گرفتن در آن بحبوحه‌ی جنگ پرسیدند. ◇ حالا که شهید بابایی که مجبور بود دلیل مرخصی را اعلام کند، به حضرت امام گفتند: من در دهه اول محرم برای شستن استکان‌های چای عزاداران به هیئت‌های جنوب شهر که من را نمی‌شناسند می‌روم. مرخصی را برای آن می‌خواهم. ◇ امام خمینی(ره) به ایشان فرمودند: به یک شرط اجازه مرخصی می‌دهم که هر موقع رفتی به نیت من هم چند استکان بشویی. ■ شهید عباس بابایی
پاسداشت شهدای بخش چابکسر 🌹امام خميني ره شهادت عزت ابدی است، حیات ابدی است. 🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷 🟣شهید :نادر حسن زاده ♦️نام پدر:. محمود 🟣تولد: یاسور ♦️تاریخ تولد:. ۲۰ شهریور ۱۳۴۶ 🟣تاریخ شهادت:۲ مرداد۱۳۶۷ ❤️محل شهادت : شیلر ♦️اعزامی : نیروی انتظامی کردستان ❤️گلزارشهید: باجیگوابر بخش چابکسر رفاقت با شهدا تا قیامت یاد شهدا با ذکر صلوات
خیالتان راحتـــ حاشا ڪه عمر و عاص‌ها بتوانند صلح حسنے را تڪرار ڪنند! فدائیان شما امتـــ عاشورا هستند.. و شاگردان عباس؛ ڪه دو دستـــ داد و یڪ دستــ ، نداد..
24.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مستان‌همه‌افتاده‌وساقی‌نمانده یک گل برای باغبان باقی‌نمانده💔_