eitaa logo
⏰ساعت آخرالزمان⏰ بزنید روی پیوستن تاگممنون نکنید
25.7هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
14.2هزار ویدیو
90 فایل
🕛⌛ساعت آخرالزمان کانالی درمورد اتفاقات آینده دنیا میباشد 🌹اگر یک نفر را به او وصل کردی برای سپاهش تو سردار یاری🤲🫀 کپی فقط با ذکر صلوات برای ظهور آقامون✌️ خادم @God_love 🔖تعرفه تبلیغات 👇 https://eitaa.com/joinchat/1386807637C8ccffc7c01
مشاهده در ایتا
دانلود
12.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬کلیپ 💠استاد رائفی پور 📝 تحلیل 🎤 اعتقاد به موجوداتی از ما بهتر در کره های دیگر که پیامبرانمان نیز هستند وما به دنبال بناکردن هیکل سلیمان برای اغاز سلطنتشان هستیم این یعنی رائیلیسم ایلومناتها و فراماسونها ادم فضایی 👈 حقایق اخرالزمان و ظهور منجی عضویت👇👇 @saat_akharozaman
‍ 🔥رازهایی درمورد جنیان 🔥 💥جن‌ها درستكار و خلافـكار دارند. مانند انسان 💥جن‌ها از نظر نژادي و ويژگي‌هاي جسمي و رواني بسيار متنوعند. برخلاف انسان همين موضوع موجب گمراهي بيشتر انسان‌شناسان و باستان‌شناسان شده‌است. مثلا‌ُ آنان گاهي بسياركوتاه‌قدند، و برخي تيره‌هايشان بسياربلندقد. برخي بسيار پيشرفته‌اند، و برخي بسيار وامانده. برانگيخته‌شدن جنيان در روز قيامت مانند انسان ☄موجودي است با قدرت پرواز، و تا قبل از بعثت رسول گرامي همواره به آسمان پروازمي‌كرده‌اند، ولي اكنون(با نزول قرآن) از اين قدرت محروم شده‌اند. گذشته از پرواز عادي، آنان به آسمان مي‌رفتند و در پايگاههاي شنود فضائي خود، به شنود مي‌نشستند، (انا كنا نقعد مقاعد للسمع) و پيامهاي كيهاني از جمله وحي را مي‌گرفتند. ولي به‌تازگي با پديده‌اي نو(نزول قرآن)، روبه‌رو شده‌ و از پرواز منع‌شده‌اند. بنابراين، اگر اكنون جني اقدام به شنود كند، تير شهابي كه در كمين اوست، بدون درنگ، او را مورد يورش قرارمي‌دهد 💥جن موجودیست دارای شعور؛ و فیزیکی غیر ارگانیک. 🔥عنصر اصلی وجودی جن آتش است. 💥جن ها مانند انسان داناونادان ؛ .فرمانده و فرمانبردار ؛ ارباب و بنده ؛ کافر و متدین ؛ شفیق و شرور دارند. @saat_akharozaman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از تبلیغات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جشن سه میلیونی غدیر در صد ثانیه ⏪به کانال ایـران بـیدار بپیوندین👇 https://eitaa.com/joinchat/751829070Cbdec931b98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قطعا روزی خواهد آمد که ما مان (حضرت مهدی عج) را می‌بینیم در حالیکه به دیوار تکیه می‌زند و با صدای باصلابت و حیدری‌اش اعلام می‌دارد: ای اهل عالم، من همان امام (قیام کننده) و امام گیرنده هستم.. ای طالب خون شهید ، ای سوارکار حجازی، ای ذخیره الهی مرا دریاب... 💠بزرگترین کانال سخنان امام علی ونهج البلاغه 👇 @saat_akharozaman
5.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای اذان مرحوم موذن زاده در عربستان... 💠بزرگترین کانال سخنان امام علی ونهج البلاغه 👇 @saat_akharozaman
⁉️ *نوۀ چنگیزخان مغول چگونه شیعه شد؟* روزی سلطان محمّد خدابنده بر همسر خود خشم گرفت و در یک جلسه او را سه طلاقه کرد؛ ولی به دلیل علاقۀ بسیاری که به وی داشت, خیلی زود از کردارِ خویش پشیمان شد و به همین خاطر عالمان سنی را دعوت نمود و از آنان مشورت خواست. آنها گفتند: هیچ راهی وجود ندارد، مگر این که نخست فرد محلّل (فردی غیر از سلطان) با او ازدواج کند, سپس مجدداً سلطان میتواند با او ازدواج کند. سلطان گفت: برای من پذیرشِ این امر، بسیار سخت است. آیا راه دیگری وجود ندارد؟ شما علما در بسیاری از مسائل با یکدیگر اختلافِ نظر دارید , فقط در همین یک مسئله همه باهم اتفاق نظر دارید؟! گفتند : بله. در این هنگام یکی از مشاوران اجازۀ سخن خواست و اظهار داشت: جناب سلطان! در شهر علامه ای زندگی میکند که چنین طلاقی را باطل میداند، خوب است او را نیز احضار نموده و نظر او را جویا شوید.(منظورِ وی، علامه حلی بود.) عالمان سنی بر آشفتند و گفتند: آن عالم، رافضی مذهب بوده و رافضیان, افرادی کم عقل و بی خِرَد میباشند و اصلا در شأنِ سلطان نیست که چنین فردی را به حضور بپذیرد. سلطان گفت: به هر حال دیدن او خالی از فایده نیست و دستور داد علامه حلی را در محضر او احضار نمایند. وقتی علامه وارد مجلس سلطان محمّد خدابنده شد, علمای مذاهب چهارگانه ی اهل سنت نیز در آن جلسه حاضر بودند. علامه بدون هیچ ترس و واهمه ای نعلینِ (کفش) خود را به دست گرفت و خطاب به همۀ حاضران سلام کرد و آنگاه یک راست به سمت سلطان رفت و در کنار او نشست. عالمان سنی رو به سلطان کرده و گفتند : دیدید؟ ما نگفتیم شیعیان, افرادی سبک سر و بی عقل میباشند؟! سلطان گفت: او عالِم است. دربارۀ رفتار او از خودش سؤال کنید. آنها به علامه گفتند: چرا به سلطان سجده نکردی و آداب تشریفاتِ حضور را به جا نیاوردی؟ علامه گفت: *رسولِ خدا از هر سلطانی برتر و بالاتر بود و کسی بر او سجده نکرد، بلکه فقط به آن حضرت سلام میکردند* و خدای تعالی نیز فرموده است : (چون داخل خانه ای شدید به یکدیگر سلام کنید، سلام و درودی که نزد خداوند مبارک و پاک است.) از سوی دیگر به اتفاق ما و شما، سجده برای غیر خدا حرام است. پرسیدند: چرا جسارت کردی و کنار سلطان نشستی؟ علامه پاسخ داد: چون جای دیگری برای نشستن نبود و از طرفی سلطان و غیرسلطان با یکدیگر مساوی اند و این جسارت به محضر سلطان نیست. پرسیدند: چرا کفش های خود را به داخل مجلس آوردی؟ آیا هیچ آدم عاقلی در محضرِ سلطان و چنین مجلسی این گونه رفتار میکند؟علامه گفت: ترسیدم حَنَفی ها کفش هایم را بدزدند همانگونه که ابوحنیفه، نعلینِ رسول اکرم را دزدید. علمای حنفیِ حاضر در آن مجلس برآشفتند و فریاد زدند : چرا دروغ میگویی؟ این تهمت است. *ابوحنیفه کجا و زمان پیامبر کجا؟* ابوحنیفه صد سال پس از پیامبر تازه به دنیا آمد. علامه گفت: ببخشید اشتباه از من بود. احتمالا شافعی , نعلینِ پیامبر را سرقت کرده است. این بار صدای شافعی ها درآمد که *شافعی در روز مرگِ ابوحنیفه و دویست سال پس از شهادت پیامبر دیده به جهان گشوده است* علامه گفت: چه میدانم! شاید کار مالِک بوده است. *علمای مالکی هم مثل حنفی ها و شافعی ها و به همان شیوه اعتراض کردند.* علامه گفت: پس فقط احمد بن حنبل میماند.قطعا سارق احمد بن حَنبل است. حنبلی ها هم برآشفتند و به اعتراض و انکار پرداختند. *در این لحظه علامه رو به سلطان کرد و گفت : جناب سلطان! ملاحظه کردید که اینان اقرار کردند هیچ یک از رؤسای این مذاهبِ چهارگانۀ اهل سنت در زمان حیات رسول خدا حاضر نبوده اند و حتی صحابۀ آن حضرت را هم ندیده اند...* سلطان گفت: آیا این حرف صحیح است؟ عالمان سنی گفتند: بله هیچ یک از این چهار نفری (که رئیس مذاهب اهل سنت میباشند), رسول خدا و صحابۀ آن حضرت را درک نکرده اند. *آنگاه علامه گفت : ولی ما شیعیان , پیرو آن آقایی هستیم که به منزلۀ نَفس و جانِ رسول خدا بود و از کودکی در دامان پیامبر پرورش یافت و بارها و بارها از سوی آن حضرت به عنوان وصی و جانشین رسول خدا معرفی شد.*💚 سلطان که متوجه حقانیت مذهب شیعه شده بود پرسید: نظر شیعه دربارۀ این طلاق چیست؟ علامه پرسدید: آیا جنابعالی طلاق را در سه مجلس و در محضر دو نفرِ عادل , جاری نموده اید؟ سلطان گفت: نه! علامه گفت: در این صورت طلاق باطل میباشد چون فاقد شرایط صحت است. *آنگاه سلطان محمّد خدابنده به دست علامه شیعه شد و به حاکمان شهرهای تحت فرمانش نامه نوشت که از این پس با نام ائمۀ دوازدهگانه ی شیعه خطبه بخوانند و به نام ائمە ی اطهار , سکه ضرب کنند و نام آنان را بر در و دیوار مساجد و مشاهد مشرفه حک نمایند.🌷* 📚 پیرامون غدیر_دکتر علی هراتیان @saat_akharozaman
🌟15 قدم خودسازے یاران امام زمان(عج) 🌟 🔹قدم اول : نماز اول وقت 🔸قدم دوم : احترام به پدر و مادر 🔹قدم سوم : قرائت دعاے عهد 🔸قدم چهارم : صبر در تمام امور 🔹قدم پنجم : وفاے به عهد با امام زمان(عج) 🔸قدم ششم : قرائت روزانه قرآن همراه با معنے 🔹قدم هفتم : جلوگیرے از پرخورے و پرخوابے 🔸قدم هشتم : پرداخت روزانه صدقه 🔹قدم نهم : غیبت نکردن 🔸قدم دهم : فرو بردن خشم 🔹قدم یازدهم : ترک حسادت 🔸قدم دوازدهم : ترک دروغ 🔹قدم سیزدهم : کنترل چشم 🔸قدم چهاردهم : دائم الوضو بودن 🔹قدم پانزدهم : محاسبه نفس أللَّھُمَ؏َـجِّلْ‌لِوَلیِڪَ‌ألْفَـــــــــرَج💚 @saat_akharozaman
راس الجالوت از ابوبکر سوالاتی نمود، ابوبکر پاسخش را ندانست. او سوالاتش را از حضرت امیر علیه السلام پرسش نموده گفت: اصل و اساس تمام موجودات چیست؟ فرمود: آب است؛ زیرا خداوند می فرماید: وجعلنا من الماء کل شی ء حی؛ و قرار دادیم از آب هر موجود زنده را.کدام دو جماد بودند که سخن گفتند؟ آسمان و زمین آن دو چیز کدامند که زیاد می شوند و کم نمی گردند و مردم آنها را نمی بینند؟ شب و روز. کدام آب بود که نه از زمین و نه از آسمان؟ آبی بود که سلیمان براي بلقیس، فرستاد، که عرق اسبانی بود که در میدان تاخته بودند. چه چیز است که با نداشتن روح تنفس می کند؟ الصبح اذا تنفس؛ (سوره تکویر، آیه 17 )سوگند به صبح! آنگه که تنفس کند (طلوع نماید). چه چیز است که زیاد و کم می شود؟ قرص ماه است. چه چیز است که نه زیاد می شود و نه کم؟ دریاست. چه چیز است که کم می شود ولی زیاد نمی گردد؟ عمر است @saat_akharozaman
*مردی که بر قبر شیخ گریست!* يكى از فرزندان مرحوم (شيخ مرتضى انصارى) به واسطه نقل مى كند كه: مردى روى قبر شيخ افتاده بود وبا شدت گريه مى كرد. وقتى علت گريه اش را پرسيدند، گفت جماعتى مرا وادار كردند به اينكه شيخ را به قتل برسانم من شمشيرم را برداشته نيمه شب به منزل شيخ رفتم. وقتى وارد اتاق شيخ شدم ديدم روى سجاده در حال نماز است، چون نشست من دستم را با شمشير بلند كردم كه بزنم در همان حال دستم بى حركت ماند وخودم هم قادر به حركت نبودم به همان حال ماندم تا او از نماز فارغ شد بدون آنكه بطرف من برگردد گفت: خداوند چه كرده‌ام كه فلان كس را فرستاده اند كه مرا بكشد (اسم مرا برد). خدايا من آنها را بخشيدم تو هم آنها را ببخش. آن وقت من التماس كردم، عرض كردم: آقا مرا ببخشيد، فرمود: آهسته حرف بزن كسى نفهمد برو خانه ات صبح نزد من بيا. من رفتم تا صبح شد همه اش در فكر بودم كه بروم يا نروم واگر نروم چه خواهد شد بالاخره بخودم جراءت داده رفتم. ديدم مردم در مسجد دور او را گرفته اند، رفتم جلو وسلام كردم، مخفيانه كيسه پولى به من داد و فرمود: برو با اين پول كاسبى كن. من آن پول را آورده سرمايه خود قرار دادم وكاسبى كردم كه از بركت آن پول امروز يكى از تجار بازار شدم وهر چه دارم از بركت صاحب اين قبر دارم. 📜داستانهایی از مقامات مردان خدا ❤️ *یادت باشه...؛* @saat_akharozaman
❣ 🌻روزگارم باشما بسیار زیبا میشود 🌻خادم کویت یقین محبوب زهرا(س) میشود 🌻آبرو و اعتبارمن ز الطاف شماست 🌻در پناه تو یقین یک قطره دریا میشود 🌿 @saat_akharozaman