روز ششم رو خونه مامان بزرگم کشیدم😂😭
تا حرم اسکچ بوکمو برده بودم
پیشی خونه بنگ و خانواده🇵🇸
روز ششم✨️ #ART
مث اونایی شده که مثلا یکی قربون صدقش رفته اینم بهش برخورده😭🤣
یه دوست کوچولو پیدا کرده بودم
زمان کمی رو با ما بود ولی خوش گذشت
اسمش اسماعیله☝️
فردا شب عکس اسماعیلو میذارم
لطفا روش کراش نزنین
تازه یکمی هم تپله ولی دوست داشتنیه