این کتابه رو چندوقتیه دارم ولی نخوندم امشب تصمیم گرفتم شروع کنم به خوندنش🥲
داشتم فکر میکنه چقدر خوبه که تو ایران به دنیا اومدیم
خیلی حرفا شنیدیم که بابت این موضوع ناراحتن و دوست داشتن خارج از این کشور باشن
شاید هم توی جمعمون(چنل) یه عده یه همچین فکری داشته باشن
من کاری به تفکرشون ندارم.اما بنظرم یکی از خوشبختیا اینه که ایران زندگی میکنیم،فارغ از تاریخ و چیزهای دیگه،اینه که مسلمونیم(شیعه):)))
جدی اگه دین نداشتیم یا مسلمون نبودیم میخواستیم چیکار کنیم دربرابر مشکلات؟
همینجوریشم یه اتفاقی برای آدم بیوفته آدم از همه چی ناامید میشه حداقل خوشحالم که اسلام اون روزنه امیدمه توی زندگی
اینکه میدونم که حداقل توی سختیا به لطفش میتونم حال بهتری داشته باشم،امیدبیشتری داشته باشم،مقاوم تر و صبور تر باشم...
هدایت شده از ذوالجــــناح
بچه انقلابی بودن، یعنی خونِ دل خوردن.
یعنی یه روز با خبرِ شهادت حاجقاسم بیدار شی،
یه روز با خبرِ شهادت سید ابراهیم،
یه روز با خبرِ شهادت سید حسن،
یه روز هم با خبرِ سقوط دمشق :))