✨نظر بنده این است که ما داریم تاریخ جدیدی را آغاز میکنیم، که به این فرهنگ نیاز داشت.
✨بچه شکلاتی را می بیند، شروع میکند به گریه کردن گریه یعنی چه؟
یعنی شکلات را میخواهد یعنی طلب دارد.
✨وقتی پیش شهید حججی میروی گریه می کنی، وقتی برای امام حسین گریه می کنی، یعنی طلب داری اما میخواهند صادق را مشخص کنند.
✨وقتی در زیارت عاشورا می خوانیم؛
اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد
✨من این زنده بودن رو می خوام من این نوع مردن رو می خوام؛ آیا صادقی پای حرفایی که تا حالا زدی؟
✨یک روز یک نفر در شلمچه با فرمانده اش داشت راه میرفت، فرمانده گفت: حیف در این عالم سر امام حسین جدا شده ما و شما سر داشته باشیم. حیفه بدن امام حسین در این دنیا قطعه قطعه شده باشد بدنهای ما سالم باشد.
✨در یک لحظه از هم جدا شدیم، خمپاره امد و فرمانده تکه تکه شد که وقتی می خواستند جمعش کنند به اندازه یک گونی نبود..
✨این گونه بعضی ها صادق اند در حرفی که میزنند.
#حاج_آقا_موسویان
#بخش_دوم
#شهید_محسن_حججی
#سالروز_شهادت
✨آخر محرم سال ۹۵ شهید حججی دست نوشته ای دارد.
به گمان من خداوند او را از قبل آماده کرده..
✨در ارتباط با همسر یک سررسید جدا دارد، هر کجا نشسته و برخاسته آن را نوشته است.
✨شهید حججی در این دست نوشته حرفش این است؛ خدایا من از همه چیز گذشتم تو هم از من بگذر.
اگر نمی خواستی شوق شهادت در دلم نمی گذاشتی.
اگر میخواستی مرا سرگرم دنیا میکردی.
✨ببینید چه درخواست می کند و چه طلب می کند..
✨همسرش می گفت: دفعه آخری که زنگ زد گفت؛ من چهره علی را هم یادم نمی آید یعنی یک حالت انقطاع پیش میآید.
✨همه زورتون رو بزنید و بارتون را عمیق از این دنیا بردارید..
✨شهید حججی در دفترش نوشته بود به تبعیت از امام خامنهای :
همسرم دوستت دارم و هر روز خوشبخت تر از قبل از این که با تو ازدواج کردم شدم.
پای عشقم هستم تا آخرین نفس و امیدوارم در بهشت هم با هم باشیم و الان در هر راهی قدم می گذارم تو را بی تاثیر در آن نمی بینم.
انشاالله یکدیگر را به سعادت برسانیم انشاالله که عاقبت بخیر شوید.
✨حالا همسرش زیرش نوشته است؛ سلام همسرم دوستت دارم و امیدوارم طبق قول و قرارمان تو را اول به سعادت و بعد به شهادت برسانم.
✨این فرهنگ فرهنگ کربلاست. ما نیاز داریم دوباره این فرهنگ را احیا کنیم.
✨پس اگر می خواهیم صادق باشیم یا باید شهید شده باشیم یا منتظر شهادت باشیم.
اگر اینگونه نباشد به شما قول می دهم که نه عاشقانه زندگی کنیم نه عاشقانه بندگی کنیم و نه در زندگیمان به چیزی برسیم.
آن کسی می تواند عاشقانه زندگی کند که از خودیت هایش جدا شده باشد.
کسی که دنیایی نگاه کند هیچگاه نمیتواند از دنیا جدا شود.
حتی به شما بگویم در زندگی مشترک بین یک زن و مرد اگر دنیایی نگاه کردند، هیچ گاه عشق ظهور نمی کند.
✨حتی عشق ها هم یک نوع خودیت درونشان هست. به این معنی که من عشق می ورزم که او به من عشق بورزد. و این باید به گونه ای باشد که اگر عشق میورزد کاری نداشته باشد که او هم عشق بورزد، برای خدا بندگی کنیم..
✨و اگر کسی نگاهش اینگونه باشد یعنی بداند که باید برود و منتظر شهادت باشد و خودش را مداوم آماده ی این فرهنگ کند.
✨و نکته همین است یک روحیه است و یک طلب.
#حاج_آقا_موسویان
#بخش_سوم
#شهید_محسن_حججی
#سالروز_شهادت
سخنرانی_استاد_موسویان_برسر_مزار_شهیدحججی.mp3
11.66M
✨سخنرانی استاد موسویان بر سر مزار #شهید_حججی
هم_نوا_با_امام_حسین_مناجات_در_عرفه.pdf
350K
📝 #یادداشت
🔸هم نوا با امام حسین(ع) در مناجات #عرفه
🔹استاد طاهرزاده
🔸#شرح دعا
🔹شرح قسمت پایانی دعای عرفه
@sabbar_ir
📝 غدیر و نجات انسان دوران مدرن از « بیجهانی »
مشکل انسان دوران مدرن، «بیجهانی» است. «بیجهانی» لازمهی اصالتدادن به تقابل «سوژه- اُبژه» است که به حذف هستی و در عمل به نیستانگاری منجر میشود.
انسان، ذاتاً «جهانمند» است و راهِ نجات انسان در این دوران یافتن جهانی است که از او پنهان شده است. انسان قبل از دوران مدرن با هستی، همخانه بود و به راز آن آشنا، حقیقتِ جهان را میدانست و متوجه بود که هستی به سوی او گشوده است. هستی برای او جلوه داشت و پوشیده نبود.
در افلاطون با طرح ایده، حقیقت از دسترس انسان دور شد و عملاً تاریخ مابعدالطبیعه که تاریخِ غفلت از هستی است به میان آمد و راهِ رهاییِ ما عبور از همین مابعدالطبیعه است.
این حوالت تاریخی ما است که در این دوران اگر بشر به تباهیِ جهان خود دست زد، راهِ نجات را نیز در همین بستر بیابد یعنی در این تاریخ راهِ گشودهای که خداوند به سوی حقیقت آشکار کرده است نیز از طریق انقلاب اسلامی به ظهور آمده که به فعلیتآمدنِ «غدیر» در این تاریخ است و انقلاب اسلامی در معنای حقیقی خود آنطور که امام شهداء و شهداء یافتند و با آن رابطه برقرار کردند، آشکارگیِ راز هستی است. امام شهداء و شهداء در این تاریخ با تأسی به مولایشان علی«علیهالسلام» نشان دادند قدرتِ نجاتدهندهی انسان جدید در چیزی نهفته است که انقلاب اسلامی بدان اشاره دارد. زیرا از این طریق جهان به وسعتی که ملائکة اللّه در آن نیز در رفت و آمدند برای انسانها آشکار میشود و این، آن جهانِ گمشدهای است که با انقلاب اسلامی میتوان به سراغش رفت.
انقلاب اسلامی ما را مانند شهداء فرا میخواند، اما به چه چیز؟ به هستی. اندیشیدنِ واقعی هم نسبتی است که انسان با هستی برقرار میکند به همان معنایی که انقلاب اسلامی وسیله تقرب به راز وجود شد و جهانی را در مقابل بشر امروز گشود و حجابها را از رُخِ هستی کنار زد و رازهای بزرگی را بر ملا نمود. جهانی که انقلاب اسلامی در مقابل ما میگشاید از این رو اصیل است که ما را از روزمرّگیهای دوران مدرن به در میآورد.
جهانی که انقلاب اسلامی یعنی فعلیتیافتهی «غدیر» در مقابل ما میگشاید، جهان تعصبها نیست، جهانِ گشودگی ها است تا جهان، رازِ هستی را در گوشِ ما نجوا کند . هرچند به حسب ظاهر رزمندگان و شهداء بودند که انقلاب اسلامی را آفریدند، اما در واقع این انقلاب است که رزمندگان و شهداء را در مقابل حقیقت قرار داد.
انقلاب اسلامی به سبکِ مخصوصِ به خود به انسانها امکان میدهد تا خود را به همان معنای حقیقیشان به صحنه آورند و از این رو حجاب نفس امّاره را کنار بزنند و به حقیقت هستی تقرب جویند.
انقلاب اسلامی توانست جهانِ حقیقی مردم این دوران را نشان دهد. نشان داد عالَم انسانهای وارسته چه عالمی است. آنطور که عالَم شهید محمدحسین محمدخانی یعنی آن عمّار حلب نشان داده شد تا مردم این دوران بتوانند خودشان ، خودشان را درست مشاهده کنند. مثل شهید محمدحسین محمدخانی که خودش خودش را از شهدای مدافع حرم میدید. انقلاب اسلامی همهی جوانب حیات اصیل این قوم را گِرد آورد تا معلوم کند شیوهی زیستن در این دوران به گذشته برگشتن نیست، بلکه به آیندهای باید نظر کرد که ماوراء دنیای مدرن برای ما تقدیر شده است، آیندهای که برقراری با حقیقت هستی است.
همانطور که «غدیر» به عهده گرفته بود، انقلاب اسلامی جایگاه انسانها را در جهان حقیقیشان نشان میدهد تا بهترین رابطه را با یکدیگر و با محیط و با زمین برقرار کند و در حقیقت، پرده از هستی برکشند و متوجه باشند حقیقت جهان در دورهی دفاع مقدس که یک مرحله از انقلاب اسلامی بود، چگونه بود و چگونه رازی از رُخ حقیقت کنار رفت و حقیقت به آن شکل فوقالعاده زیبا به ظهور آمد؛ به امید ظهور حقایق دیگر از این جهان در مراحل بعدیِ انقلاب اسلامی تا آنجایی که حقیقتاً «غدیر» با ظهور مهدی«عجلاللّهتعالیفرجه» محلِ بهظهورآمدنِ همهی حقایقی شود که زمین ظرفیت آن را دارد.
انقلاب اسلامی هنر عبور از مابعدالطبیعه و مُثُلِ افلاطونی که در آن دوردستها است را به بشر عطا نمود و جهان تازهای را در مقابل او گشود، جهانی که دیگر قابل وصف نیست ولی قابل احساس هست. نسبتی است که رزمندگان ما در این تاریخ با هستی برقرار کردند و توانستند جهان خود را محل مأوای خود قرار دهند.
امروز این انقلاب اسلامی است که وطن و مأوای ما میتواند باشد و راز تقدیر ما را بر ملا کند و نشان دهد که انسان چه جایگاهی باید برای خود بیابد و چگونه بر زمین مأوا گزیند تا در نسیم هستی گوشش قصهی اُنس با حقیقت و بیرونشدن از نیهیلیسم را بشنود. گوشسپردن به حقیقت هستی در بستر انقلاب اسلامی معنایِ اندیشیدن در این تاریخ است. اندیشیدنی که به یک معنا مأواگزیدن است و اجازه میدهد تا هرچیز همان باشد که هست.
ادامه:
نزدیکی با حقیقت قابل اندازهگیری نیست بلکه در آغوشِ آن قرارگرفتن است. به خودی خود قرارگرفتن در جهانی است که امروز، انقلاب اسلامی برای ما شکل داده است، جهان حقیقی انسان اصیل این دوران.
انسانِ فردا انسانی است که انقلاب اسلامی میپروراند. آن انسان نه حیوان ناطق است، نه انسانِ خودبنیاد و نه انسان دکارتی که گمان میکند چون فکر میکند، هست. انسانی است که از دلِ دنیای مدرن، راه به سوی حقیقت گشوده است و آزاد از دوگانگی سوبژه و اُبژه با حقیقت مأنوس است. انسانی که شهداء بدان اشاره کردند تا ما امروزمان را با نظر به آن آینده رونق ببخشیم، آیندهای که در فرهنگ مهدوی فرهنگ «غدیر» رجعت میکند. بدین وسیله فرا رسیدن عید غدیر را که راهِ عبور از دوگانگی بین انسان و حقیقت است به همهی عزیزان که در انتظار تحقق چنین عیدی است؛ تبریک میگویم.
یادداشت غدیر و نجات انسان دوران مدرن از « بیجهانی »
استاد طاهرزاده
@sabbar_ir