9.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸به همنوعانمان عشق بورزیم تا نابود نشویم...
هدایت شده از مدرسه مضمار ؛ تشکیلات اسلامی
🔰 رفیق یا فرمانده
🔹 کنار هم نشسته بودند. سلام نماز را که داد، گفت:«قبول باشه». احمد دلش میخواست بیشتر با هم حرف بزنند. ناهار را که خوردند، حسن ظرفها را شست. بعد از چایی، کلی حرف زدند و خندیدند. گفت: «حسن! بیا به مسئول اعزام بگیم ما میخوایم با هم باشیم. میآی؟ این طوری بیشتر باهمایم».
.
.
.
🔸 - آقا جون مگه چی میشه؟
ما میخوایم باهم باشیم.
+ باکی؟
- اون پسره که اون جا نشسته.
لاغره. ریش نداره.
مسئول اعزام نگاه کرد
و گفت «نمی شه»
- چرا؟
+ پسرجون! اونی که تو میگی فرماندهس. حسن باقریه. من که نمیتونم اونو جایی بفرستم. اونه که ما رو اینوَر و اونوَر میفرسته. معاون ستاد عملیات جنوبه.
#اسوه_های_تشکیلاتی
#شهید_حسن_باقری
🗂 تولید و نشر محتوای تشکیلاتی:
☑️ eitaa.com/Mezmar_ir
🔰 شهید حسن باقری: «نمیشه» تو کار نیارید. زمین باتلاقیه که باشه! برید فکر کنید چه طور میشه ازش رد شد. هر کاری راهی داره.
#اسوه_های_تشکیلاتی
#شهید_حسن_باقری
🔰فرمانده یا خادم؟
🔹یک روز قبل از اذان صبح رفتم وضو بگیرم، دیدم تنهایی دستشوییهای مقر را میشست. گاهی هم، دور از چشم همه، حیاط را آب و جارو میزد.
#اسوه_های_تشکیلاتی
#شهید_حسن_باقری