مداحی آنلاین - شعف و شادی ات مبارک - امیرعباسی.mp3
2.19M
#سالروز_ازدواج_پیامبر_اکرم_حضرت_خدیجه
💐شعف و شادی ات مبارک
💐دامادی ات مبارک
💐عالم ز خوشحالی تو غرق سرور است
💐روبند روی زوجه ات از جنس نور است
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
💠 از آسمان ، این روایت (بابای ریحانه)
امروز ۱۷ آبان ساعت ۱۶ از شبکه ۲
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرازهایی از سخنرانی باشکوه اسطورۀ مقاومت، سردار عاشورایی وسپاه اسلام ، فرمانده گردان سلمانِ لشکر۲۷ ،
#شهید #حسین_قجه_ای
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
بی تعارف بگویم
آن نیرویی که نمازش را اول وقت نمی خواند خوب هم نمی تواند بجنگد.
#شهید_حسن_باقری
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار😔
هم دردی میکنیم با زلزله زدگان آذربایجان🖤
🆔 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای هدیه حضرت زینب (س) به قافلهسالار کاروان اسرا
اهل بیت (ع) مدیون کسی نمیشن...
#حجتالاسلام_عالی
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
نسل ما . . .
نسل ظهور است اگر ما خواهیم
این زمان فصل حضور است اگر ما خواهیم
گر که آماده شود لشگر حق ، او آید
زین گذر وقت عبور است
اگر ما خواهیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#واجعلنا_من_انصاره_و_اعوانه
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من زنده ام به عشق تو ....
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#شهید_سید_محمد_موسوی_حسینی
از روحانیون مدافع حرم لشکر #فاطمیون در دفاع از حرم بی بی زینب کبری(س) در دمشق سوریه به شهادت رسید .
پیکر این شهید در قم به همراه پیکرهای مطهر ۶ شهید مدافع حرم دیگر از لشگر فاطمیون و تیپ زینبیون، تشییع و در بهشت معصومه به خاک سپرده شد.
این روحانی شهید که برادر و پدرش نیز چند روز پیش از شهادت وی در درگیری با نیروهای تکفیری به شهادت رسیده بودند، کودکش تازه به دنیا آمدهاش را ندید و آسمانی شد.
#سالروزشهادت🕊
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
#شهید_سید_محمد_موسوی_حسینی از روحانیون مدافع حرم لشکر #فاطمیون در دفاع از حرم بی بی زینب کبری(س)
#فرازی_از_وصیتنامه
«این زمانه مقدس است. وقت صاحب الزمان است. قدربدانید. بنده حقیر سراپا تقصیر از شما عزیزانم طلب حلالیت و مغفرت دارم. خداوند ان شالله به همه شما توفیق شهادت بدهد.
بنده لایق نبودم که شهید بشوم و مرا شهید خطاب نکنید بلکه بگویید عبد حقیری بودم سرافکنده بودم نزد امیرالمؤمنین و مادرم زهرا که نتوانستم خادم خوبی باشم و به این زودی حرم را ترک کردم عزیزانم سعی کنید درهمه مراحل زندگیتون امید بخدا رو فراموش نکنید و سعی کنید همیشه متوسل به مادرم زهرا بشوید آخر مادرم غریب بود. اللهی راضیم به رضات. از همه شما التماس دعا دارم به امید روزی که قیامت نزد مادرم زهرا(س) همدیگر را ملاقات کنیم.»
#شهیدسیدمحمدموسوی🌷
#سالروزشهادت
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ صبری چنین میانه میدانم آرزوست
چی می دانیم تمام وجود را زیر خاک نهادن یعنی چه؟
چه می دانیم انتظار یعنی چه؟
چه می دانیم سوختن و قد خمیده کردن یعنی چه؟
پ.ن: کلیپ بسیار سوزناک
#شهید_مهدی_صابری
👤 دخترِ بیبی مریم
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#العجل_یا_بن_الحسن...
فرج گشایش کار است و شاهراه نجات
برای آمدن صاحب الزمان صلوات💚
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
انتخابات جای کسانی که به ولایتفقیه اعتقاد ندارند نیست.
شهید سیرتنیا یک جهادگر واقعی بود و شهدا گام دوم انقلاب را زودتر از ما برداشتهاند.
مشروح سخنرانی سردار باقرزاده در چهارمین سالگرد شهادت شهید مدافع حرم «سید اسماعیل سیرت نیا»
https://b2n.ir/593866
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
انتخابات جای کسانی که به ولایتفقیه اعتقاد ندارند نیست. شهید سیرتنیا یک جهادگر واقعی بود و شهدا گا
انتخابات جای کسانی که به ولایتفقیه اعتقاد ندارند نیست
مردم باید کسانی را که واقعاً متعهد و متخصص هستند انتخاب کنند.
برخی از سیاسیونی که درک صحیحی از ولایت فقیه ندارند در گام دوم همراهان خوبی برای نظام نخواهند بود
باید در زندگی شهدا وجه تَدَیُّنی شهدا را مدنظر قرار دهیم
تلاش پیوسته برای جبران مافات، تدارک آینده و همت بلند، تشخیص وظیفه و داشتن بصیرت، شجاعت و استقامت برای عمل به وظایف از ویژگیهای شهید سیرتنیا بود.
تا زمانیکه رابطه خود را با خدا اصلاح نکنیم امور دنیوی ما نیز سامان نمیگیرد و این وعده خداوند است
شهید سیرتنیا به بصیرتافزایی، مشاوره دادن و آماده کردن زمینه برای هدایت برخی افراد اهتمام داشت و از کار خلق گرهگشایی میکرد و جریانسازی مثبت داشت.
شهید سیرتنیا یک جهادگر واقعی بود و شهدا گام دوم انقلاب را زودتر از ما برداشتهاند.
پیشرفت علمی یکی از رسالتهایی است که شهدا بر دوش ما گذاشتهاند
انتقاد از عنوان "جاماندگان اربعین": باید بگوییم "مشتاقان اربعین" زیرا جامانده معنایی ندارد.
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#پیامبر_اکرم(ص) :
🌿 كسى كه #آخرت همّ و غم او باشد، خداوند دلش را بى نياز مى گرداند و پريشانى اش را رفع می کند و دنيا، بر خلاف میل او، به او روى مى آورد.
و كسى كه #دنیا همّ و غم او باشد، خداوند فقر را در پيش چشمانش قرار مى دهد و ذهنش را آشفته مى کند و از دنيا جز همان كه برايش مقدّر شده است، نصيب او نمى شود.
📚 كنز العمّال: ج۳،ص۲۰۵
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#دستنوشته_بسیارزیبای_شهید
«دوست دارم در منتهای بیکسی باشم. در منتهای گمنامی دوست دارم بدنم زیر آفتاب سه شبانهروز بماند. دوست دارم بدنم از زخمهای جای پای دشمنان خدا و دین پر باشد و دوست دارم سرم را از پشت سر ببرند، همه این ها را دوست دارم زیرا نمیخواهم فردای قیامت که حضرت زهرا(س) برای شفاعت امت پدرش ظهور میکنند من با این جسم کم ارزش خود سالم حاضر باشم.
🍀دوست دارم وقتی نامه عمل من باز شد و سراسر گناه بود حضرت اشارهای و نگاهی به بدن من کنند و بگویند به حسینم او را بخشیدم. انشاءالله خدا ما را فردای قیامت شرمنده حضرت امابیها(س) قرار ندهد. به ما رحم کن ای ارحم الراحمین! و ای ستارالعیوب! و ای غفار الذنوب!»
#شهید_نوید_صفری🌷
#سالروز_شهادت
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
🔹🌸🍃 🍃🌸🔹
🖋 #سیره_شهید
«هادی از خیرینی بود که هر ساله مبالغی را به مؤسسه گل نرگس کمک میکرد. غیر از آن، اجناسی را برای بچههای بیسرپرست تهیه میکرد و در اختیار مؤسسه میگذاشت. قبل از شهادتش آن قدر هدیه مناسب دختر بچهها خریده بود که مسئولان مؤسسه میگویند هر چه توزیع میکنیم تمام نمیشود.»حالا چند وقتی میشود که گلسرها، تلها، انگشترها و ساعتهای دخترانهای که هادی برای دختربچههای یتیم یا بیسرپرست تهیه کرده بین آنها توزیع میشود. هدیهای از یک شهید که تنها دغدغه خود و خانوادهاش را نداشت
✍ راوی:خواهرشهید
🌹 #شهید_هادی_زاهد
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#طنز_جبهه
😄😂خاطره ای زیبا و خنده دار ازجبهه و جنگ...😃😀
👤بین ما یکی بود که چهره ی سیاهی داشت ؛ اسمش عزیز بود؛
توی یه عملیات ترکش به پایش خورد و فرستادنش عقب
بعد از عملیات یهو یادش افتادیم و تصمیم گرفتیم بریم ملاقاتش
🏩با هزار مصیبت آدرس بیمارستانی که توش بستری بود رو پیدا کردیم و با چند تا کمپوت رفتیم سراغش.
پرستار گفت: توی اتاق 110 بستری شده؛
اما توی اتاق 110 سه تا مجروح بودند که دوتاشون غریبه و سومی هم سر تا پایش پانسمان شده و فقط چشمهایش پیدا بود.
دوستم گفت: اینجا که نیست ، بریم شاید اتاق بغلی باشه!
یهو مجروح باندپیچی شده شروع کرد به وول وول خوردن و سروصدا کردن!
گفتم: بچه ها این چرا اینجوری میکنه؟ نکنه موجیه؟!!!
یکی از بچه ها با دلسوزی گفت: بنده خدا حتما زیر تانک مونده که اینقدر درب و داغون شده!
پرستار از راه رسید و گفت: عزیز رو دیدین؟!!!
همگی گفتیم: نه! کجاست؟
:پرستار به مجروح باندپیچی شده اشاره کرد و گفت: مگه دنبال ایشون نمی گردین؟
همه با تعجب گفتیم: چی؟!!! عزیز اینه؟!
رفتیم کنار تختش ؛
عزیز بیچاره به پایش وزنه آویزان بود و دو دست و سر و کله و بدنش زیر باندهای سفید گم شده بود !
با صدای گرفته و غصه دار گفت: خاک توی سرتان! حالا دیگه منو نمی شناسین؟
یهو همه زدیم زیر خنده
گفتم: تو چرا اینجوری شدی؟ یک ترکش به پا خوردن که اینقدر دستک و دمبک نمی خواد !
عزیز سر تکان داد و گفت: ترکش خوردن پیشکش. بعدش چنان بلایی سرم اومد که ترکش خوردن پیش اون ناز کشیدنه !!
بچه ها خندیدند. 😄
اونقدر اصرار کردیم که عزیز ماجرای بعد از مجروحیتش رو تعریف کرد:
- وقتی ترکش به پایم خورد ، منو بردند عقب و توی یه سنگر کمی پانسمانم کردند و رفتند تا آمبولانس خبر کنند. توی همین گیر و دار یه سرباز موجی رو آوردند و انداختند توی سنگر. سرباز چند دقیقه ای با چشمان خون گرفته برّ و بر نگاهم کرد. راستش من هم حسابی ترسیده بودم و ماست هایم رو کیسه کردم. یهو سرباز موجی بلند شد و نعره زد: عراقی پَست فطرت می کشمت. چشمتان روز بد نبینه. حمله کرد بهم و تا جان داشت کتکم زد. به خدا جوری کتکم زد که تا عمر دارم فراموش نمی کنم. حالا من هر چه نعره می زدم و کمک می خواستم ، کسی نمی یومد. اونقدر منو زد تا خودش خسته شد و افتاد گوشه ی سنگر و از حال رفت. من هم فقط گریه می کردم...
بس که خندیده بودیم داشتیم از حال می رفتیم😂
دو تا مجروح دیگه هم روی تخت هایشان از خنده روده بُر شده بودند.😂
عزیز ناله کنان گفت: کوفت و زهر مار هرهر کنان!!! خنده داره؟ تازه بعدش رو بگم:
- یک ساعت بعد به جای آمبولانس یه وانت آوردند و من و سرباز موجی رو انداختند عقبش. تا رسیدن به اهواز یک گله گوسفند نذر کردم که دوباره قاطی نکنه ... 😂😂
رسیدیم بیمارستان اهواز. گوش تا گوش بیمارستان آدم وایستاده بود و شعار می دادند و صلوات می فرستادند. دوباره حال سرباز خراب شد. یهو نعره زد: آی مردم! این یه مزدور عراقیه ، دوستای منو کشته. و باز افتاد به جونم. این دفعه چند تا قلچماق دیگه هم اومدند کمکش و دیگه جای سالم توی بدنم نموند. یه لحظه گریه کنان فریاد زدم: بابا من ایرانی ام ! رحم کنین. یهو یه پیرمرد با لهجه ی عربی گفت: ای بی پدر! ایرانی هم بلدی؟ جوونا این منافق رو بیشتر بزنین. دیگه لَشَم رو نجات دادند و آوردند اینجا. حالا هم که حال و روزم رو می بینید!
صدای خنده مون بیمارستان رو برده بود روی هوا.😂
پرستار اومد و با اخم و تَخم گفت: چه خبره؟ اومدین عیادت یا هِرهِر کردن؟ وقت ملاقات تمومه ، برید بیرون
خواستیم از عزیز خدافظی کنیم که یهو یه نفر با لباس سفید پرید توی اتاق و نعره زد: عراقی مزدور! می کشمت!!!
عزیز ضجه زد: یا امام حسین! بچه ها خودشه ، جان مادرتون منو نجات بدین ...😂😂😂
منبع: کتاب" رفاقت به سبک تانک"
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1