🍃عاقبت با لطف حق دوران مهدی می رسد
🌸بلبل خوش نغمه از بستان مهدی می رسد
❤️می دهد این دل گواهی پیر ما سید علی
🕊پرچم از دست بر دستان مهدی می رسد.
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سکانس جالب سریال زوج یا فرد در خصوص آقازاده ها
آقازاده یعنی نجیب و اصیل، نه رئیسزاده و ژن پلشت
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#دستور_سرلشکر_سلیمانی_به_ستاد_باسازی_عتبات_عالیات
سرلشکر قاسم سلیمانی:
با توجه به پیشبینیها در گسترش خطرات و آسیبها برای مردم و افزایش دامنه نیازها در شرایط پیش رو، اینجانب و سایر فرماندهان و پیشکسوتان دفاع مقدس ، با همکاری ستادهای عتبات عالیات و اربعین مراکز استانها، بر خود وظیفه میدانیم سایر امکانات، ظرفیتها و تجارب موجود از جمله در موکبهای خدمترسانی به زائران اربعین حسینی را با هماهنگی و همراهی مجموعههای مسئول فعال و در صحنه؛ ساماندهی و با گسیل و استقرار آن از هفته آینده و به مدت یک ماه در مناطق در معرض #سیل و تا هنگام عادی شدن وضعیت، به کمک مردم شهرهای پلدختر، سوسنگرد، بستان و دیگر نقاط بشتابیم.
۹۸/۱/۱۶
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
❣❣❣
بیاد شهید مسعود خلفی
من آرپی جی زن بودم . سال 65 ،عملیات کربلای 4 ،گردان کربلا ، لشکر 7 ولی عصر خوزستان . مدتی قبل از عملیات بود . در پادگان کرخه به میدان تیر اعزام شدیم تا برای یک رزم دیگر آماده شویم . به تیر اندازان تعدادی گلوله و به موشک اندازان نفری یک موشک آرپی جی 7 دادند و محلی را برای شلیک به ما نشان دادند .
هدف حفره ای بود در دل یک تپه بزرگ در سمت دیگر کرخه . همه به نوبت زدند تا نوبت به من رسید . اول خرج موشک رو بستم ، بعد ضامن کلاهک موشک رو برداشتم و موشک را بر روی قبضه سوار کردم . مربی به من گفت هدفت رو اول تنظیم کن بعد نفست رو در سینه حبس کن و با نام خدا شلیک کن . من هم همین کار رو کردم اما بعد از اون همه دقت موشک یک متری زیر اون حفره اصابت کرد و منفجر شد .
دقایقی گذشت . مربی اعلام کرد 3 تا موشک اضافه داریم و هر کس نزده بیاد و موشکش رو ببره . من که خیلی در دلم میخواستم یکبار دیگه موشک بزنم و اون هدف رو درست بزنم اول صبر کردم و بعد که دیدم کسی چیزی نگفت به طرف مربی ام رفتم و گفتم من موشک نزدم و در دلم منظورم این بود که به هدف نزدم و لذا یک موشک دیگه به من دادند و من اون حفره رو هدف قرار دادم .
اینبار دقت بیشتری کردم و با بسم الله آتش کردم ، اما مع الاسف هر چند نزدیکتر خورد اما با فاصله چند سانتی بغل هدف منفجر شد و من توی ناراحتی بودم که یک صدایی توی گوشم پیچید : میدونی چرا به هدف نزدی ؟ به طرف صدا برگشتم و دیدم شهید مسعود خلفی پشت سرمه و داره با اون نگاه معصومانه و پاکش توی چشمان من نگاه میکنه . گفتم : تمرینم کم بوده . گفت : نه . گفتم : پس به نظر تو علتش چی بود ؟ شهید خلفی گفت : بخاطر اینکه بار دوم به مربی راستشو نگفتی و اگه حقیقتو میگفتی بهتر بود و به هدف هم میزدی . من ماندمو این همه اخلاص و صداقت .
و همین تفاوت اون شهدا با امثال من بود که خدا را با اخلاص خواندندو رفتند و من ماندم تا اخلاص را بفهمم . شهید مسعود خلفی که از قهرمانان تکواندو در اهواز بود هیچگاه خود را مطرح نمیکردو آنقدر در تواضع و فروتنی بود که گویی نظری بر این عالم ندارد و یکسره وجه خود را معطوف و مشغول به معشوق و محبوب خود کرده .
این رزمنده دلاور گروهان قدس از گردان کربلا در همان سال در عملیات کربلای 4 بشهادت رسید و جسد مطهرش را که مشتی استخوان بیش نبود پس از سالها به وطن آوردند و بهشت شهدای اهواز بخاک سپردند .
روحش شاد و یادش گرامی باد .
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#محمد_جان
مرا بی تو
دقایقیست
نه که سخت بگذرد
بلکه نمیگذرد..
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
یابن الحسن ...
از #بهر زیارتـــــ جمالتـــــ !
تا جبهہ
بہ سوے تو دویدم ...
#یااباصالح_المهدی
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1