نخورم مِی، غمِ جانانه اگر بگذارد
#شهید_غفاری
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
🌸بسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم🌸
🌼باسم رب المهدی(عج)
🌷ﺧﺪﺍﯼ خوب ﻣﻦ سلام
🌼تو را سپاس میگویم
🌷برای نعمتهایت
🌼در اولین جمعه ماه رمضان
🌷به همه ﺳﻼﻣﺘﯽ،
🌼ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻭ سعادت
🌷و خوشبختی را
🌼عطابفرما..الهی به امید تو
@saberin_shahid_ghafari1
🍂
🔻 اسارت در ماه رمضان
پس از اتمام مرخصیام از تهران به منطقه مهران رسیده بودم که که آماده باش اعلام کردند و گویا دشمن ساعت دو نیمه شب عملیاتی انجام داده بود اما سمت ما خبری نبود. به ما گفتند شلیک کنید ما هم در تاریکی با «آرپی جی» و گلوله شلیک میکردیم و تا پنج صبح که هوا کمی روشن شد دیدیم هرچه گلوله زدهایم به تانک و نفربر زده بودیم.
ساعت ۶ میخواستیم عقبنشینی کنیم، که یکی ازمافوقهایمان اجازه عقبنشینی به ما نداد و یک ساعت بعد به ما دستور عقبنشینی صادر شد. حدود ۲۸ نفر بودیم که عقبنشینی کردیم و با یک ماشین جنگی به داخل منطقه مهران رفتیم. منطقه به محاصره دشمن درآمده بود. ما هم در جاده زیر یک پل مخفی شدیم که دیدیم یک سرباز ایرانی هم جداگانه به سوی ما میآید.
عراقیها هم که با تانک و نفربر از روی پل در حال عبور بودند گویا رد او را زده بودند. حدود ۱۰ دقیقه بعد عراقیها ما را محاصره کردند. البته ۱۸ تن از بچهها قبل از اینکه ما به اسارت دربیاییم از طرف دیگر پل فرار کرده بودند و خودشان را نجات داده بودند. ماه رمضان و دقیقاً وقت اذان ظهر بود که نیروهای عراقی ما را اسیر گرفتند.
یک درجهدار عراقی به همراه چند سرباز ما را اسیر کردند. درجهدار عراقی به سربازانش دستور آتش داد تا ما را به گلوله ببندند که یک یا دو دقیقه بیشتر طول نکشید که یک جیب نظامی از دور پیدا شد. آن درجهدار به نشانه احترام دست بلند کرد و به زبان عربی که البته از بچههای عرب زبان هم در میان بودند ترجمه کرد که آنها نمیخواهند ما را بکشند. افسر عراقی مدام میگفت: «ماه رمضان، گناه، گناه» آنها هم دست نگه داشتند و ما را سوار ماشینها کردند و به بصره بردند تا پنج سال در اسارت دشمن زندگی کنیم.
مروتعلی نصرتی
آزاده ۵ سال اسارت
از لشکر ۲۱ حمز
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
🌸🌱🌸
🌷رمضان در نگاه شهدا🌷
❣شهيد محمد كاظم نژاد❣
مادر اين شهيد مي گويد: در اداي نماز اول وقت و گرفتن روزه، بسيار مقيد بود. از هشت سالگي روزه مي گرفت و نماز مي خواند .براي اداي نماز صبح، او بود كه همه را بيدار مي كرد. حتي به گرفتن روزه مستحبي تشويق مي كرد.
از جبهه كه به مرخصي مي آمد، دائم روزه مي گرفت؛ روزي پرسيدم: مادرجان! چرا اين قدر روزه مي گيري؟ گفت: مادر من در جبهه روزه نگرفته ام. حالا دارم قضاي آنها را مي گيرم؛ دارم اداي دين مي كنم.
گفتم: خدا قبول كند حالا بگو براي سحر چه غذايي درست كنم؟ گفت: تخم مرغ كه داريم. همين ها را بپز تا با هم روزه بگيريم.
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
♡
#محبوب_من
امان از عشق بزرگ و
دل کوچک...((:
❤️
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
8.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تصاویر راهپیمایی سراسری مردم درحمایت از اقدام متقابل ایران درباره برجام
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
شوقِ پَرواز بِده روحِ زَمین گیرِ مرا:)
#رفیق_شهید
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1