#امام_حسین_علیه_السلام
#اربعین
#زمینه
بند اول
غم غربت بیحسابه، دلم از غصه کبابه
دوری از تو برام عذابه حسین
وقتی از حرمت دورم، انگاری که دم گورم
میبینیکه حالم خرابه حسین
میبینی، ناله زدن شده کارم
خاطرههاییکه دارم، مونده روی سینهم
حالا که، بار فراقِ رو شونهم
کاری بکن که بتونم، باز حرمُ ببینم
ماهی بدون آب، از غصه میمیره
من بیحرم دلم، آروم نمیگیره ۲
" حسین، حسین؛ کَیفَ أَصبِرُ عَلی فِراقِک؟ " ۳
بند دوم
هرکسیرو دیدم میگه، یهکاری کن آقا دیگه
که دلم واسهی حرم نگیره
غرق ناله و غم هستم، انگاری تو حرم هستم
خدا روضههاتو ازم نگیره
تو روضه، حس زیارتُ دارم
حسمیکنم که میذارم، سر روی شیشگوشه
همینکه، هرکجا یاد تو بودم
یعنی تو عمق وجودم، عشق تو میجوشه
دنیای بیحرم، مرگه برام حسین
من یه حرم فقط، از تو میخوام حسین ۲
" حسین، حسین؛ کَیفَ أَصبِرُ عَلی فِراقِک؟ " ۳
بند سوم
حالا که راهی ندارم، به صبوری رو میارم
داره بغضغم ازصدام میباره
گرچه در ظاهر میخندم، دخیل گریه میبندم
به ضریح امام رضا دوباره...
اگرچه، بسته شده همه درها
اما امید دل ما، مرقد سلطانه
اگرچه، فاصله راههارو بسته
جای دلی که شکسته، مشهد سلطانه
آقا نذار ازت، راه ما کج بشه
کاشکی که اشکامون، نذر فرج بشه ۲
" حسین، حسین؛ کَیفَ أَصبِرُ عَلی فِراقِک؟ " ۳
#مجتبی_خرسندی
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sabk_alghoth
#امام_رضا_علیه_السلام
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#واحد
زبانحال امام رضا علیه السلام باخواهر
(ای خواهر درد آشنا معصومه جانم
غمخوار من ای باوفا معصومه جانم)
چشم انتظارم ای خواهر من
تا از مدینه آیی بر من
معصومه جانم معصومه جانم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بعد از مدینه در خراسان تا رسیدم
غیر از غم و درد و بلا چیزی ندیدم
خواهر کجایی وای از جدایی
نامه نوشتم تا که بیایی
معصومه جانم معصومه جانم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آه غم و هجران برآید از نهادم
ای خواهرم دلتنگه دلبندم جوادم
در بر بگیر و چون گل ببویش
بزن به جایم بوسه به رویش
معصومه جانم معصومه جانم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای خواهرم درلحظه های آخرمن
تو نیستی اما می آیدمادرمن
آن دم که سوزدسرتابه پایم
می آوردآب زهرا برایم
معصومه جانم معصومه جانم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
وقتی که می آیی به قم ای نوردیده
دیگرنگردی مثل زینب قدخمیده
آنجانبینی با دیده ی تر
بر روی نیزه رأس برادر
معصومه جانم معصومه جانم
#محمد_خرم_فر
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sabk_alghoth
#شور
#احساسی
#امام_زمان_عجل_الله
دل كه بيقرار نيست
جاي عشق يار نيست
اين حالي كه دارم
حال انتظار نيست
با عملم ميدونم هردم
خيلي تو رو اذيت كردم
منتظرت نبودم اما
منتظري كه من برگردم
اي جان ختم الانبيا اباصالح
ميخونم هر نفس بيا اباصالح
صلي الله عليك يااباصالح
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حالم رو به راه نيست
سهمم يه نگاه نيست
دوست دارم اما
دوست داشتن گناه نيست
با يه نگات دلم واميشه
زندگي من احيا ميشه
خوشا به حال اونكه داره
برا فرج مهيا ميشه
باباي مهربون ما اباصالح
اسمت رو ميزنيم صدا اباصالح
صلي الله عليك يااباصالح
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بعد هر فريضه
اشك من ميريزه
دلتنگت که ميشم
مينويسم عريضه
كجا بايد برم وقتي كه
بي تو همه جهان تاريكه
ايشالا كه تموم شه دوري
ايشالا كه فرج نزديكه
هر وقت میرم به کربلا اباصالح
دارم روی لبم دعا اباصالح
صلي الله عليك يااباصالح
#مرتضی_کربلایی
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sabk_alghoth
#حضرت_فاطمه_سلام_الله_علیها
#زمینه
خدا کنه که مادرم شفا بگیره
دوباره باز خونه ما صفا بگیره
ای مهربون مادر ؛ قامت کمون مادر
من بی تو می میرم ؛ پیشم بمون مادر
ای مادر ای مادر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مادر مگه چند سالته از پا نشستی
بگو چی اومده سرت سرت رو بستی
چشمات پر از خونه ؛ جسمت پر از درده
دست کدوم نامرد ؛ روت و کبود کرده
ای مادر ای مادر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از بعد اون روزی که خوردی تازیونه
سه ماهه موی زینب و نکردی شونه
شب تا سحر مادر ؛ کارت شده زاری
بیدار شدم هر وقت ؛ دیدم که بیداری
ای مادر ای مادر
#عبدالحسین
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sabk_alghoth
#حضرت_فاطمه_سلام_الله_علیها
#زمینه
#شور
وایِ من
خداحافظ ای زهرای من
گریه کن با گریه های من
جان من
قسم به اشک ابالحسن
من علیم با من حرف بزن
پر نزن
آتیش به قلب حیدر نزن
پیش من اینجور پرپر نزن
چیدنت
می کُشی من رو با دیدنت
دلتنگم واسه خندیدنت
یاورم
دستم بسته بود ای همسرم
میزدن تو رو برابرم
وای من
از یادم نمیره این محن
چل نفر زهرامو میزدن
از قدیم
تو سختی با هم بودیم سهیم
قرار این بود با هم پیر بشیم
زود نرو
با این صورت کبود نرو
با پهلوی خون آلود نرو
نیمه جون
خواهش میکنم ای قد کمون
یک روزِ دیگه با من بمون
#میثم_مومنی_نژاد
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sabk_alghoth
#حضرت_فاطمه_سلام_الله_علیها
#زمینه
خون شد از غم دل مضطر من
دنیا شد خراب رو سر من
سوختنش رو دیدن اما هیچکی
نرسید به داد مادر من
وای مادرم...
سوخت در بین حرم
وای مادرم ...
خورد زمین برابرم
وای مادرم...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
وسط کوچه به پیش چشمم
آرزوهام همه سوخت و دود شد
یه جوری زد بی حیا که دیدم
پای چشم مادرم کبود شد
تبت یداه... سیلی زد به روی ماه
تبت یداه... چشم مادر شد سیاه
وای مادرم...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خیلی وقته بغلم نکرده
شده از درد نحیف و خسته
الهی بشکنه دست اونکه
دست مادر منو شکسته
تبت یداه... با غلاف میزدش، آه
تبت یداه... دست مادر شد سیاه
وای مادرم...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به دل ما زخمِ بی عدد زد
چقدر تو کوچه حرف بد زد
الهی خیر نبینه از عمرش
اونکه به مادر ما لگد زد
از پا نشست... پدرم چشماشو بست
از پا نشست.... مادرم پهلوش شکست
وای مادرم...
#عبدالزهرا
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sabk_alghoth