3.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چند بار فرمودن درست انتخاب کنید؟؟؟؟
#تجربه_من ۲۴۸
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#فرزندآوری
#عقیم_سازی
#معرفی_پزشک
#برکات_فرزندآوری
من ۱۸ ساله بودم که ازدواج کردم. همون سال دیپلم گرفتم و سال بعدش دانشگاه قبول شدم. در ۲۰ سالگی دختر عزیزم با یک بارداری بسیار سخت و طاقت فرسا بدنیا اومد. اون سالها شعار "فرزند کمتر زندگی بهتر" تبلیغ می شد. من عاشق بچه بودم ولی تبلیغات و شرایط مالی باعث میشد که حتی جرات نکنم به همسرم بگم که فرزند دیگری بیاریم.
همسرم کلا با بچه مخالف بود و من رو تشویق میکرد تا دکترا بگیرم و وارد بازار کار بشم ولی من دوست نداشتم. تا ۵ سالگی دخترم صبر کردم بالاخره همسرجان با بی میلی راضی شد، اما حالا خدا نمیخواست. قبلش بابای بچه نمیخواست، دو سال دویدم دنبال بچه تا با نذر و نیاز دومی رو باردار شدم. خبر بارداریم اصلا همسرم رو خوشحال نکرد😔 حتی مامانم گفت تو سر اولی خیلی اذیت شدی، میخواستی چکار بچه!
خواهرشوهرم حامله نمیشد و مادر شوهرم مدام غر میزد همه یدونه دارن چه خبره حالا😳😳 و من در کنار ویار و حال بدم، غصه میخوردم و دم نمیزدم تا پسر عزیزم بدنیا اومد.
در طول مدت بارداریم برای خواهر شوهرم دعا کردم و الان پسرش با پسرم دوستان خوبی هستند😄
خب پر واضحه که باید دکان رو تعطیل میکردم دیگه😱😱 ولی عشق به بچه را کجای دلم میگذاشتم. از خدا یواشکی میخواستم که خدایا تو اگه بخوای میشه کمکم کن من ۴تا بچه میخوام آخه😕
باورتون نمیشه تولد ۳۰ سالگیم گریه کردم😔 آخه ۳۰ سالم بود و من فقط یک دختر ۱۰ ساله و یک پسر ۳ ساله داشتم، با شوهری متنفر از بارداری...
خدای مهربان دعام رو قبول کرد میدونین کی؟ وقتی پسرم ۱۰ ساله بود. واقعا نمیدونم چطور شد، فقط بیبی چکم مثبت بود در ۳۷ سالگی، ذوق مرگ بودم ولی چطور به همسرم بگم😱😱 چشمتون روز بد نبینه، در واقع شوک بزرگی برای کل خانواده بود. دخترم گریه میکرد الان خواستگار زنگ بزنه بپرسه چند نفرین آبرومون میره😳 شوهرم که تا ۵ ماهگی میگفت بریم سقط کنیم. خلاصه مجبور شدم یه کودتای خانوادگی انجام بدم تا همه دهناشون رو ببندن👹😈 و دختر نازنینم پا به این دنیا گذاشت.
تو اتاق عمل، همسرم از دکتر خواست که عمل بستن لوله ها رو برام انجام بده، من هم راضی شدم چون توان مقابله با اینهمه آدم رو نداشتم. بهرحال خوشحال بودم، چون حالا لااقل ۳ تا بچه داشتم. ولی از اونجایی که خدا همه رو امتحان میکنه، دختر زیبای من با اون مژه های بلند و خوشگلش مریض بود، بعد دوماه فهمیدیم نصف قلب نداره😪😪 مثل یک پتک بود حرف دکتر برامون، تمام خاطرات دوران بارداریم از جلوی چشمام گذشتن همه امواج منفی و ناشکریها، خدای من تو میدونی که من عاشق بچم و در تنهایی کنج دلم چقدر شاکر تو بودم🙏🙏
راضی بودم به رضای خدا و در ۵ ماهگی دختر عزیزم میهمان حضرت علی اصغر شد. فقط شوهرم میدانست که چه کرده و چه شده، من که بعد از ۱۸ سال از اولین فرزندم دوباره سیسمونی خریده بودم، با بهت و حیرت به اونها نگاه میکردم و به دنبال بچه گمشدم بودم.
پسر و دختر بزرگم خیلی حالشان بد بود 😟 او با همه مریضیش صفا و عشق خونه مون بود💔 ما رو افسرده کرد و رفت.
وقتی دکتر زنانم خانم دکتر آل یاسین عزیزم که زحمت همه بچه های من با ایشون بود، متوجه شدند. گفتن ناراحتی نداره بیا برات IVF میکنم. من تازه یادم افتاد که ای وای من لوله هام رو بستم😱پس آرزوی ۴بچه و....
خلاصه همسرم برای اولین بار آرزوی بچه کرد و با خوشحالی و طیب خاطر ما رفتیم این عمل را انجام دادیم و در سالگرد فوت دختر عزیزم و در عید سعید غدیر خدا یک جعبه کادویی بزرگ به ما هدیه داد. میدونین چی؟! یک دختر و یک پسر ناز👩👱♂️ وقتی دیدمشون و حتی الان که براتون مینویسم زار زدم😭😭 خدا منو به آرزوم رسونده بود😍خدایا عاشقتم🙏
حالا الان در ۴۴ سالگی، دوقلوهام امسال به مدرسه میرن. پسرم سالهای آخر دبیرستانش را میگذرونه و از همه مهمتر در انتظار نوه عزیزم هستم. خانواده ای خوشحال دارم و همسرم شرمنده از گذشته، بوجود فرزندانش افتخار میکنه.
چند شب پیش خاطراتمان را مرور میکردیم با هر بچه ای خانه ای بزرگتر خریدیم و ماشین بهتر گرفتیم. دکترا گرفتیم و با قدم فرزند از دست رفتمان بزرگ شدیم، صبور شدیم و دنیا را طور دیگر دیدیم.
بچه ها دور از جان همه عزیزان حتی اگر از دست بروند باز هم برای ما اجر و پاداش مزد دارند.
امیدوارم خداوند نعمت مادر شدن رو به همه عطا کند و فرزندانمان را سربازان ولایت قرار دهد🌹
کانال سبک زندگی مهدوی
@sabke_zendegie_mahdavi
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌷 #فرزندپروری 🌷
👈هر زمانی که بچه هاي ما دچار احساس ناخوشایند هستند باید این احساس را بروز دهند و بیرون بریزند.
(خیلی مامان بدي هستی! الهی بمیري!دیگه دوستت ندارم و ....)
بگذارید حرف هایشان را بزنند، نترسید و برچسب بی ادبی به آن ها نزنید.
احساسات کودك باید بیرون ریخته شوند و واضح بیان شوند و به آن ها توجه شود و به عنوان یک واقعیت پذیرفته شوند.
فقط حساسيت نشان ندهيد!!!
🌿🌷
─━━━━⊱🐣⊰━━━━─
کانال سبک زندگی مهدوی
@sabke_zendegie_mahdavi
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
💠مهدی شناسی
💠وظایف منتظران
💠کلیپ مهدوی
✅سبک زندگی مهدوی
🧡احادیث زندگی
❤️همسرانه
💜تربیت فرزند مهدوی
💙پزشکی اسلامی
✅وقایع سیاسی روز
🌀اخبارکوتاه
🌀طنزسیاسی
✅تلنگرانه
✅نکته های ناب شبانه
زمینه ساز ظهور باشیم 🙏🌴🙏🌴🙏
به ما بپیوندید✅🙏
کانال سبک زندگی مهدوی
@sabke_zendegie_mahdavi
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🇸🇩 زندگی مهدوی 🇸🇩
💠مهدی شناسی 💠وظایف منتظران 💠کلیپ مهدوی ✅سبک زندگی مهدوی 🧡احادیث زندگی ❤️همسرانه 💜تربیت فرزند مهدوی
دوستان لینک کانال خودتون رو برای دوستانتان بفرستین🙏🙏☺️
10.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حتما ببینید/
فاجعهای که جهرمی در جشنواره کودک رقم زد
▪️آذری جهرمی وزیر ارتباطات که روز یکشنبه در مجلس شورای اسلامی مدعی شد بخاطر محتوای جشنواره کودک دادگاهی شده، ماجرا را از نیمه پایانی تعریف میکند.
جهرمی در جشنواره کودک آثاری را به نمایش گذاشت که هیچگاه به مخیله رسانه های عربستانی ضدایران هم نمی رسید. آثاری که ایران را سیاه نشان میداد و تخریب بنیان فکری کودک و نوجوان را به همراه داشت‼️
8.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📛 بردهداری و فروش مردان در فرانسه!! | مستند_شناسی
🗽 انتهای مسیر آزادی غربی! اینجاست | #ببینید
📈 #آمار_زنازادگی فرانسه بیش از ۵۹ درصد است! (منبع: مرکز آمار اروپا-استاتیستا)
#حق_مردان
#فرهنگ_وحشی_غرب
#خارج_بدون_فیلتر
💬 روایت پرستار بیمارستان مسیح دانشوری از یک زمزمه عاشقانه 🌺
🔻 در یکی از شیفتهایم بالای سر فرشاد رفتم و دیدم صورتش تکان میخورد، گفتم فرشاد داری با خودت حرف میزنی!؟ خوبی؟ درد نداری؟ دارویی نیاز نداری؟ گفت: نه من دارم زیارت عاشورا میخوانم چون کمکم میکند.
🔸این جوان شرایطش بدتر و بدتر شد تا اینکه بیهوش شد و زیر دستگاههای مختلفی رفت. شرایط خیلی بدی بود، طوری شده بود که ما که همیشه میگوییم در بدترین شرایط ممکن هم یک درصد امید وجود دارد، نا امید شده بودیم چون شرایط هوشیاری بیمار در حد ۴ و ۵ بود و اصلا خوب نبود.
🔸خاطرم هست رفتم بالای سر پسر جوان و با گوشی خودم در گوشش زیارت عاشورا را خواندم، طوری خواندم که مطمئنم میتوانست بشنود، چون حس شنوایی تا آخرین لحظات حیات کار میکند. خودم هم آرام شدم و در گوشش گفتم تو خوب میشوی مطمئن باش.
🔸دو روز بعد که دوباره به بخش رفتم گفتم فرشاد کجاست؟ و بلافاصله با ناراحتی گفتم فرشاد رفت!
🔸همکارانم گفتند همینجاست! فرشادی که دو روز قبل زیر سه دستگاه بود و شرایط خوبی نداشت و تمام علائم حیاتیاش به معنای واقعی نشان میداد که هیچ امیدی وجود ندارد به طرز عجیبی در این دو روز به شرایط نرمال رسیده بود، طوری که خودش توانسته بود دستگاه تنفس را جدا کند و وقتی شرایطش خوب شده بود بقیه دستگاهها را هم از او جدا کرده بودند.
🔸یکی از بهترین لحظاتم وقتی بود که با پای خودش پشت در آیسییو آمد و کاملا سالم و سرحال از همه تشکر کرد و از آن قشنگتر این بود که گفت: وقتی در گوش من زیارت عاشورا خواندی شنیدم و همانجا احساس کردم جان گرفتم.
🔸این بهترین حسی بود که من داشتم و واقعا تا چند وقت شارژ بودم./ایسنا
6.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌ کویتی پور با دختر سیزده سالهاش پریچهر میخواند❗️
«این آشی بود که خودمون پختیم... ولی هیچ خوب نشد مزه اش...»
🔹 کویتیپور از گذشتهاش پشیمان است❗️
از آن نواهای آتشین برای بچههای جنگ پشیمان است❗️
از آن همه شور و حماسه❗️
از آن همه غیرت و مردانگی❗️
از آن همه ایثار و مقاومت و از آن تهییج های قهرمانانه پشیمان است...❗️
کویتی پور از «یاران چه غریبانه»، کویتی پور از «ممد نبودی ببینی» پشیمان است...❗️
❌ آقای کویتی پور از مردانگی پشیمان است❗️
کویتی پور نامرد شده وعاقبتش با یکی مثل آبی گره خواهد خورد❗️
اشکالی ندارد. این آشی بود که لابد خودش پخته و از قضا هیچ هم خوب نشده است مزهاش❗️
«یه روز خوب بود، همه چی جور بود، چشم حسودا کور بود»...
📌 و این توصیفات کویتی پور بی حیا بود از دوران سیاه و توام با فقر فلاکت زمان پهلوی...😏
❗️نون حروم عاقبت نداره❗️
خدایا عاقبت ما را ختم به خیر بگردان...
میگه وختشه خودمو رسوا کنم❗️
درست گفتی تو یه منافق بودی❗️ و سر پیری خودت رو رسوا کردی. با اینکه برای سادگی خودم بغض تمام گلویم را گرفته ولی یاد این آیه افتادم والله مخرج ما کنتم تکتمون
.وقتی خود شیطان شدی اون موقع خاااااااااااک عالم برسرت بیغیرت ناجیب و نمک حروم ...خائن