8.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️نمیشه کسی بگه من امام حسین علیه السلام رو دوست دارم ولی اهل نماز خوندن نباشه...
ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج#
#امام_زمان
#زندگی_مهدوی
#مهدویت
🦋🌼🍃🦋🌼🍃🦋🌼🍃🦋
سبک زندگی مهدوی
╭─🦋🍃🌼🍃🦋─╮
🆔 @sabke_zendegie_mahdavi
╰─🦋🍃🌼🍃🦋─╯
@ostad_shojaeAUD-20220813-WA0043.mp3
زمان:
حجم:
11.02M
#امانتهای_زندگی_من ۱ 🤍
امانتهای زندگی ما؛
تمام افراد یا چیزهایی هستند، که حقوقی بر گردن ما دارند.
این امانتها چند دستهاند؟
حقشان بر ما چگونه است؟
#امانتداری
#وفای_به_عهد
#امام_زمان
#زندگی_مهدوی
#مهدویت
🦋🌼🍃🦋🌼🍃🦋🌼🍃🦋
سبک زندگی مهدوی
╭─🦋🍃🌼🍃🦋─╮
🆔 @sabke_zendegie_mahdavi
╰─🦋🍃🌼🍃🦋─╯
@ostad_shojaeAUD-20220814-WA0029.mp3
زمان:
حجم:
9.62M
#امانتهای_زندگی_من ۲ 🧡
آقا و خانوم محترم؛
همسر شما
فرزندان شما
اَمانتهای زندگی شما هستند!
اگر مهارتهای همسرداری و فرزندداری، را نیاموختهاید؛ حتماً این امانتها را ضایع خواهید کرد.
#تعارضات_زناشویی
#وفای_به_عهد
#امانتداری
#امام_زمان
#زندگی_مهدوی
#مهدویت
🦋🌼🍃🦋🌼🍃🦋🌼🍃🦋
سبک زندگی مهدوی
╭─🦋🍃🌼🍃🦋─╮
🆔 @sabke_zendegie_mahdavi
╰─🦋🍃🌼🍃🦋─╯
🎙 صوت سخنرانی حضرت آیتاللهالعظمی
#استاد_سید_علی_خامنه_ای
#رهبر
#کتاب_انسان_دویست_و_پنجاه_ساله
#فصل_هفتم
#حضرت_زینب
⬇️⬇️⬇️
khamenei_irفصل هفتم.mp3
زمان:
حجم:
1.28M
🔺 #فصل_هفتم
حرکت زینب کبری و سفیران کربلا
🔻۱۳۸۹/۰۲/۱
حماسۀ زینب کبری
🌻 زینب کبری یک زن بزرگ است. عظمتی که این زن بزرگ در چشم ملت های اسلامی دارد از چیست ؟
نمی شود گفت به خاطر این است که دختر علی بن ابی طالب است.یا خواهر حسین بن علی یا حسن بن علی (علیه السلام)است
نسبت ها هرگز نمی تواند ی چنین عظمتی را خلق کنند .........
#سید_علی_خامنه_ای
#رهبر
#کتاب_انسان_دویست_و_پنجاه_ساله
#فصل_هفتم
#حماسۀ_حضرت_زینب
══════════✦✧ ⃟ ⃟♥️ ⃟
🆔@sabke_zendegie_mahdavi
▁▂▃▄▅💐🇮🇷💐▅▄▃▂▁
13.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥اول روسری آخرشم روم نمیشه بگم !
واقعاً اسپانیا .....😰
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
#چشم_و_دل_سیر
🌷بمناسبت ۲۶ مرداد، سالگرد ورود آزادگان، به میهن اسلامی👇
🚩آزاده شهید محمد جواد تندگویان👇
👈گفت: به خاطر آنكه قاب عكس 😈صدام را شكسته بودم، مرا به گودالی كه هشتاد پله از زمین فاصله داشت، بردند😣 آنجا شبیه یك مرغدانی بود😇 وقتی مرا در سلولم حبس كردند، از بس كوچك بود، میبایست به حالت خمیده در آن قرار میگرفتم. آن سلول درست به اندازه ابعاد یك میز تحریر(یک متر در دو متر) بود😭 شب فرا رسید و كلیههایم از شدت سرما به درد آمده بود. به هر طریق كه بود، شب را به صبح رساندم. تحملم تمام شده بود...با پا محكم به در سلول كوبیدم...😞 نگهبان كه فارسی بلد بود، گفت:چیه؟... چرا داد میزنی؟... گفتم: یا مرا بكشید یا از اینجابیرون بیاوریدكه كلیهام درد میكند. اگر دوایی هست برایم بیاورید! دارم میمیرم...😰 او در سلول را باز كرد و چندمتر جلوتر در یك محوطه بازتر مرا كشاند و گفت: همین جا بمان تا برگردم... در آنجا متوجه یك پیرمرد ناتوان شدم. او در حالی كه سكوت كرده بود، به چشمانم زل زدو بیمقدمه پرسید😣ایرانی هستی؟... جوابش را ندادم. دوباره تكرار كرد. گفتم: آره، چه كار داری؟ پرسید: مرا میشناسی؟ گفتم: نه از كجا بشناسم؟😨 گفت: اگرایرانی باشی، حتما مرا میشناسی... گفتم: اتفاقا ایرانیام؛ ولی تو را نمیشناسم. پرسید: وزیر نفت ایران كیست؟ گفتم: نمیدانم. گفت: نام محمد جواد تندگویان را نشنیدهای؟😰 گفتم: آری، شنیدهام. پرسید:كجاست؟... گفتم: احتمالاً شهید شده😪 سری تكان داد و گفت: تندگویان شهید نشده و كاش شهید میشد😭 گفت من تندگویان هستم و یازده سال است😳 که ازاین سیاه چال به اون سیاه چال در رفت و آمد هستم وفعلا در این سیاه چال، که 4طبقه زیر زمین در پادگان هوا نیروزعراق به نام الرشید است😇 محبوس هستم 😭 دیگر همه چیز را فهمیدم. بغض گلویم را گرفته بود. فقط نگاهش میكردم. نگاه به بدنی كه از بس با👈 "اتوی داغ به آن كشیده بودند، مثل دیگ سیاه شده بود"😰گفتم: اگر پیامی داری بهم بگو... گفت: پیـام من مرزداری از وطن است... صبوری من است... نگذارید وطن به دست نااهلان بیفتد... نگذارید دشمن به خاك ما تعرض كند... استقامت، تنها راه نجات ملت ماست... بگذارید كشته شویم، اسیر شویم؛ ولی سرافرازی ملت به اسارت نیفتد...👌گفتم: به خدا قسم... پیامت رابه همه ایرانیان میرسانم خم شدم دستش را ببوسم كه نگذاشت...
#کتاب_خاطرات_دردناک #ناصر_کاوه
✅منبع : راوی: عیسی عبدی، کتاب ساعت به وقت بغداد، ج1، ص89
⭐ پسر شهید تندگویان نقل می کند👈 زماني پيكر پدر را براي مان آوردند كه بسياردلتنگ او بوديم😰 پس از 11سال انتظار👈 كه انتظار غريبي بود، پاهايي را كه بسيار دلتنگ آمدنش بودم، بوسيدم 😰 او در سالهاي اسارت، و در سلول انفرادي، تنها صدايش براي ستايش پروردگار بود✌ او آزاده اي تمام قامت بود كه فرياد «هيهات منا الذله» را با صداي بلند فرياد مي زد... هميشه خاك وطن را عزيز مي دانست و بر زبان سخن زنده باد ميهن را مي سرود...✌او آن قدر "قرآن را با صداي بلند خوانده بود" كه نگهبانان عراقي به او مي گفتند ما از تو اطلاعات نمي خواهيم، فقط با قرآن خواندنت به ديگر اسيران روحيه نده😭 وقتي پيكر پدر را تحويل گرفتیم، آن قدر👈 "حنجره او را فشرده بودند كه تمام استخوان هاي حنجره اش خرد شده بود"😭"او آرزوي «سكوت» را بر دل عراقي ها گذاشت...
⭐شهید رجایی به همسر محمدجواد تند گویان گفته بود که, عراق حاضر شده 8 خلبان بعثی را آزاد کنیم تا آنها تندگویان را آزاد کنند... وهمسرشهید تندگویان در جواب شهید رجائی گفت: اگر ما هم حاضر به این معامله شویم، خود محمد جواد قبول نمی کند که این خلبانان آزاد شوند و دوباره بمب بر سر مردم بیگناه بریزند.
#کتاب_زندگی_به_سبک_شهدا
#ناصر_کاوه
══════════✦✧ ⃟ ⃟♥️ ⃟
🆔@sabke_zendegie_mahdavi
▁▂▃▄▅💐🇮🇷💐▅▄▃▂▁