eitaa logo
🇸🇩 زندگی مهدوی 🇸🇩
418 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
10.5هزار ویدیو
92 فایل
🌹وقت تولدم که مؤذن مرا گرفت 🌹درگوش من به جای اذان گفت یاحسین 🌹درمکتب تو غیر دو واژه نخوانده ام 🌹در ابتدا حسین و در انتها حسین 🌷اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ 🌷وَ على عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ 🌷وَ علی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ 🌷وَ علی اَصْحابِ الْحُسین
مشاهده در ایتا
دانلود
مداحی_آنلاین_برکات_باور_نکردنی_صله.mp3
2.08M
❇️برکات باور نکردنی صله رحم..! 🎥حجت الاسلام والمسلمين ══════════✦✧ ⃟ ⃟♥️ ⃟ 🆔@sabke_zendegie_mahdavi ▁▂▃▄▅💐🇮🇷💐▅▄▃▂▁
💠 کیست و چرا به او این لقب را دادند؟ مادر حضرت ابوالفضل (ع) و همسر حضرت علی(ع) . این زن که نامش فاطمه است از قبیله بنی‌کلاب بود که پس از شهادت حضرت فاطمه)س) با امام علی (ع) ازدواج کرد و صاحب چهار پسر به نام‌های عباس،جعفر، عبدالله و عثمان شد. ام‌البنین به معنای مادر پسران است. تمامی پسران ام البنین در کربلا به شهادت رسیدند. در اواخر سال شصتم هجرى كه يزيد بر تخت خلافت نشست، ام‏ البنين در شهر مدينه به رغم اينكه ساليان پايانى عمر پر بار خويش را مى‏ گذرانيد و حدود شصت سالى از دوران حياتش سپرى مى ‏شد، آماده انجام رسالتى مهم و تاريخى ـ ارزشى بود و اين رسالت: فرستادن پسران رشيد و جانباز خويش در ركاب امام زمان‏شان ـ حسين بن‏ على علیه السلام ـ براى آفرينش حماسه كربلا بود. ام‏ البنين در اين زمان به همراه فرزند ارشد خود ـ عباس علیه السلام ـ و عروس و نوه ی پسرى خويش ـ عبيداللّه‏ ـ در مدينه زندگى مى ‏كرد همواره منتظر واكنش و دستور امام زمان خود، نسبت به اين اتفاقات بود، پيوسته در جريان اخبار مدينه و واكنش امام قرار مى‏ گرفت. هنگامى كه امام قصد مكه كرد، پسران خويش را جهت همراهى و محافظت كردن از امام حسين علیه السلام و اهل بيت او، به همراه ايشان به مكه فرستاد و خود چونان مردى، سرپرستى تنها عروس و نوه ی خود در مدينه را به اميد برگشتن امام و يارانش از مكه، به عهده گرفت. شايد اصلى ‏ترين علت عدم همراهى ام ‏البنين با امام حسين علیه السلام ، اين بود كه اين زن، تصور نمى ‏كرد اين سفر آغاز سفرى موعود باشد كه امام و فرزندان او بايد به پيشواز آن بروند. ام ‏البنين هرگز تصور اينكه اين سفر، براى اداى مسئوليتى توسط امام حسين علیه السلام باشد نمى‏ نمود. دليل ديگر عدم همراهى ام ‏البنين با كاروان شهادت كربلا، مشقت فراوان سفر براى او كه پيرزنى شصت و چند ساله بود، است. به علاوه از آنجا كه گرما طاقت‏ فرسا بود، به سبب كهولت سن، قادر به همراهى با كاروانيان نبود. وى در مدينه چشم به راه بازگشت كاروان از سفر حج ماند و هرگز اطلاع نداشت كه اين سفر، آغاز سفر موعود خواهد بود. در عين حال اين شيرزن ولايتمدار، به رغم عدم همراهى با كاروان، به فرزندان خود توصيه كرده بود در همه حال، دست از يارى حسين علیه السلام برنداشته و پيوسته گوش به فرمان فرزند پيامبر و امام بر حق خود باشند. چنانکه تا بازگشت کاروان عاشورا، – از زمانى كه مدينه را به مقصد مكه ترك گفته بودند تا زمانى كه بازماندگان به مدينه بازگشتند، حدود سه ماه به طول انجاميد.- و پس از ورود بشير بن‏ جذلم به مدينه، به عنوان پيك امام سجاد علیه السلام ، ام‏ البنين جهت كسب اخبار كاروان و حوادث بر آنها به همراه تنها يادگار عباس، نزد بشير رفت كه در حال انتشار خبر كاروان عاشورا و سرانجام آن بود. در هنگام آمدنِ اين پيرزن به سمت بشير، جمعيت زياد زنان و مردان كوفه، با مشاهده او، به احترام از جلويش كنار رفته، بشير تا نگاهش به اين زن بلندبالا، با قامت رشيد افتاد، از اطرافيان خود پرسيد: اين زن كيست كه مردم مدينه اينقدر به او احترام مى‏ گذارند؟! جواب دادند: ام ‏البنين كلابى ـ همسر على علیه السلام و مادر عباس ـ است. بشير تا ام ‏البنين را شناخت، وى را مخاطب قرار داده، با حالت محزون و گرفته گفت: ام ‏البنين! خبر دارى عباس و پسرانت را در كربلا شهيد كردند؟ آن بانوى فداكار پس از شنيدن خبر شهادت فرزندان شجاع خود، بدون ذره‏ اى منقلب شدن، همچون كوهى استوار، از بشير جوياى حال امام حسين علیه السلام گرديد و گفت: جان من و تمام فرزندانم فداى پسر فاطمه سلام الله علیها، از حال امام و مقتدايم چه خبر دارى؟ ام‏ البنين كه حتى پس از شنيدن خبر شهادت تمامى فرزندان خود، به عشق سلامتى امام تا آن لحظه خم به ابرو نياورده بود، وقتى خبر شهادتِ حسين علیه السلام را به همراه ديگر فرزندان خود شنيد، در حالى كه زانوان او زير اين بار گرانبها خم مى‏ شد، رويش را به طرف مردان و زنان مدينه برگرداند و با حالت غمگينانه ‏اى، آنان را خطاب كرده گفت: مردم مدينه! پس از شهادت امامم و تمامى پسران رشيدم، از شما مى‏ خواهم از اين به بعد مرا ام ‏البنين نخوانيد؛ چرا كه ام ‏البنين يعنى مادر پسران رشيد؛ ولى پس از شهادت فرزندم حسين علیه السلام و ديگر پسران رشيدم، هيچ پسرى براى من باقى نمانده است. (1) 📚(اسلامى، فاطمه ـ خدايى، سيدعلى‏ اكبر/ مقاله ام‏ البنين، اسوه مادران و همسران شهيد، مجله پیام زن، شهریور 1385، شماره 174، ص 32، با اندکی تلخیص) ═══✼🍃🔳🍃✼══ ══════════✦✧ ⃟ ⃟♥️ ⃟ 🆔@sabke_zendegie_mahdavi ▁▂▃▄▅💐🇮🇷💐▅▄▃▂▁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نامٺ شروع مبحث زیباے عاشقی سٺ حا سین و یا و نون الفباے عاشقے سٺ هرکس کہ عاشقت شده فهمیده سٺ کہ تنہا فقط حســـــین ، معـناے عاشقے ست 🌴 💎اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْن ِ🌹وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن ِ💎وَ عَلى اَولادِ الْحُسَیْن 🌴وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن
صدا ۰۹۱-۱.m4a
5.57M
💌 ✖️ تا یقه‌ی نَْفسِ‌مون را نگیریم، و رامَش نکنیم، ✖️تا از مزه‌ی رفاقتهای دنیا، به سمتِ مزه‌ی رفاقتهای غیب، تغییرِ میل ندهیم، ✖️تا در برزخ برای خودمان رفیق و آشنایی دست و پا نکنیم؛ بعد از وفات در برزخ، غریبه و تنهاییم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«صورتش همه خونی بود» مادر این جمله را که می‌گوید و مکث می‌کند، احساس می‌کنم جانش دارد از بدنش بیرون می‌رود...  همه توانش را جمع می‌کند و تقلا می‌کند برای سوگ عمیقش کلمه‌ پیدا کند: « تا الان ندیدمش»... هنوز جوان رشیدش را ندیده و سه‌روز از آن لحظه‌های سخت که اولین بار صحنه‌های جان‌دادنِ پسر رشیدش زیر مشت و لگد و ضربه چاقوی آن جماعت گذشته.  بغضش می‌شکند و توی‌گریه‌هایی تلخ، گم می‌شود: «من سه‌روز پیش رفتم دادگاه و‌ آنجا دیدم چطوری زدنش»  بعد مظلومانه‌ترین و غریبانه‌ترین لحظه‌های روح‌الله زیر مشت و لگد جانی‌ها جلوی چشمش می‌آید: «یک دستش رو تنش بود و یک دست دیگر  را...» دستش را مثل آن لحظه‌های روح‌الله بالا می‌برد و انگار آن لحظه با همه وجودش آرزو می‌کند خودش آنجا جای پسرش بود: « یک دست دیگرش را اینجوری کرده که نزننش... هزار نفر زدنش» جمله آخر توی سرم می‌پیچد؛ «هزار نفر زدنش»... غریب گیرآورده بودنش. امروز دو تا از قاتل‌هایش را ق.صاص کردند؛ حالا جانی‌ها دوره افتاده‌اند برای مرثیه‌خوانی برایشان. کاش مادر روح‌الله هیچ‌وقت نیاید و نبیند؛ مگر یک زن، چندبار باید بمیرد و زنده شود؟ ✍حسین‌دارابی ══════════✦✧ ⃟ ⃟♥️ ⃟ 🆔@sabke_zendegie_mahdavi ▁▂▃▄▅💐🇮🇷💐▅▄▃▂▁
میگفتن مزدور و جیره‌‌خور نظامه. حکومتیه و از حکومت بودجه میگیرن کاش نامردا یه روز مهمان خونشون میشدن وضع زندگی‌شو میدیدن شهید ✍حسین‌دارابی
📼 صوت سخنرانی‌های حضرت آیت‌الله‌العظمی استاد با موضوع 👇👇👇 ══════════✦✧ ⃟ ⃟♥️ ⃟ 🆔@sabke_zendegie_mahdavi ▁▂▃▄▅💐🇮🇷💐▅▄▃▂▁
اجرایطرحاستعماریکشفحجابتوسطرضاخانموسیقی.mp3
825.1K
🔹طبق نقشه‌ی دشمنان اسلام و ایران، به کمک روشنفکران آن روزِ متصل به دربار پهلوی، تصمیم گرفتند که زن ایرانی را از دائره‌ی عفاف و حجاب خود بیرون کنند. ▪️بیانات در دیدار مردم قم در سالروز قیام نوزدهم دی‌ماه‌ ۱۳۸۶/۱۰/۱۹ ‌ ══════════✦✧ ⃟ ⃟♥️ ⃟ 🆔@sabke_zendegie_mahdavi ▁▂▃▄▅💐🇮🇷💐▅▄▃▂▁
ديدارباجوانانوفرهنگياندرمصلاىرشتموسیقی.mp3
1.05M
🔹رضاخان قلدر وقتی خواست از غرب برای ما سوغات بیاورد، اولین چیزی که آورد، عبارت بود از لباس و رفع حجاب. ▪️بیانات در دیدار با جوانان و فرهنگیان در مصلای رشت. ۱۳۸۰/۰۲/۱۲ ══════════✦✧ ⃟ ⃟♥️ ⃟ 🆔@sabke_zendegie_mahdavi ▁▂▃▄▅💐🇮🇷💐▅▄▃▂▁
✳ برای کسانی که به شما بد کردند بیشتر دعا کنید؛ این کار رنگی از الوهیت دارد، چراکه ما به خدا بد می کنیم و او به ما خوبی می کند. بدی را بدی سهل باشد جزا اگر مردی أَحسِن إلی مَن أساء آقا مجتبی تهرانی عزیز 🔴 اهل تفکر باشیم       🌴🕯🌴 ══════════✦✧ ⃟ ⃟♥️ ⃟ 🆔@sabke_zendegie_mahdavi ▁▂▃▄▅💐🇮🇷💐▅▄▃▂▁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
-1050468607_1027030480.mp3
1.25M
🎙 رهبر انقلاب اسلامی: پیشرفت جمهوری اسلامی برای استکبار و غرب غیر قابل تحمل است. ۱۴۰۱٫۰۸٫۲۸ تبیین منظومۀ فکری رهبری ══════════✦✧ ⃟ ⃟♥️ ⃟ 🆔@sabke_zendegie_mahdavi ▁▂▃▄▅💐🇮🇷💐▅▄▃▂▁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صفر تا صد شهادت شهید عجمیان ماجرا از یکی از فراخوان ها شروع شد ....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
می‌گفت دگرباره به خوابم بینی پنداشت که بعد از آن مرا خوابی هست 🖇💌
@shervamusiqiirani - آواز خصوصی %22نوا%22 - استاد شجریان و لطفی.mp3
4.81M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍂🌺🍂 🌺 ساقی بیا که یار ز رخ پرده برگرفت کار چراغ خلوتیان باز درگرفت آن شمعِ سرگرفته، دگر چهره برفروخت وین پیر سالخورده، جوانی ز سر گرفت آن عشوه داد عشق، که مُفتی زِ ره برفت وآن لطف کرد دوست، که دشمن حَذَر گرفت بار غمی که خاطر ما خسته کرده بود عیسیٰ دمی، خدا بفرستاد و برگرفت هر سروقد که بر مَه و خُور، جلوه می‌فروخت چون تو درآمدی، پی کاری دگر گرفت زین قصه هفت گنبدِ افلاک پرصَداست کوته نظر ببین که سخن مختصر گرفت 🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶 سحرگه رهروی در سرزمینی همی گفت این معما با قرینی که ای صوفی شراب آنگه شود صاف که در شیشه برآرد اربعینی 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
حالا تو این برف و سرما یه کلاه سرت کن منجمد نشی، یه کاغذم به لباست بزن "من بی حجابم" 🗣«مَـغرورِ جَـذّاب» 😂😂😂😂😂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رفقا این عکسو پخش کنید💚 شاید دل مادرشهیدی شاد بشه و راضی بشه 💔:))
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐🍃💞💐🍃💞💐🍃💞💐🍃💞💐 💢 🌟 👤به جای و امر و نهی های پی در پی در خانه، خود را به دعوت کنید. 💠مثلا وقتی که اتاق او به هم ریخته می بینید یا می بینید که کف اتاق را رنگی کرده است به جای اینکه به او بگویید‌‌‌؛ "چه کسی این همه ریخت و پاش کرده؟!" یا "چه کسی این رنگ ها را کف اتاق مالیده؟!" 👆می توانید این گونه کنید. 👇 ✅۱. مشکل را تشریح کنید. "میبینم که کف اتاق پر از رنگ شده!" ✅۲. آگاهی بدهید. "پاک کردن رنگ قبل از اینکه خشک شود آسان تر است. ✅۳. یک راهی را پیشنهاد کنید. "می شود آن را با تکه ای پارچه یا اسفنج خیس تمیز کرد. ✅۴. با یک کلمه یا حالت آن را ادا کنید. "رنگ" ✅۵. احساس خود را بروز دهید: " دوست ندارم کف زمین را پوشیده از رنگ ببینم" ✅۶. نوشته ای ارائه دهید: " قابل توجه نقاشان، لطفاً قبل از ترک اتاق کف زمین را به حالت اول خود در آورید. تشکر