266.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ این طرز تفکر شهید همت ها، باعث پیروزی در جنگ شد...
فقط و فقط تکلیف تکلیف تکلیف...
#ستارگان_دوكوهه
#لشکر٢٧
@bedune_gonah4_617592193808334888.mp3
زمان:
حجم:
4.25M
#نماز_صبح
#توفیق_بیدارشدن_برای_نمازشب
وقت نمازت نگذره
سخنرانی استاد میرباقری
⁉️چکار کنیم نمازصبح مون قضا نشه ⁉️
✧═════•❁❀❁•═════✧
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#بهار_مهدوی
698.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لذتهایی که حتی به ذهن انسان خطور نمیکند!
6.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️از چشم خدا میفتی اگر...
#استاد_عالی
🌴💎🌹💎🌴
❌دروغِ شهردارِ تهران که رویِ آنتن زنده رو شد / رئیس دفتر گفت : آقای حناچی شوخی کرده است
⭕️یک راننده تاکسی در برنامه شبکه یک: به خیال اینکه گفته بودند هر سه شنبه مشتاق دیدار ارباب رجوع هستم به دفترشان رفتم و رییس دفترشان گفتند خواب دیدهای⁉️
.
🚩 درست در روز پدر، وقتی همه ما عید داشتیم، پدر کودکی در دفاع از وطن و عقیده ما شهید شد..
بی بی سی و شبکه های کثیف ماهواره برای قاتل این شهید، ساعتها برنامه ساختن..
و اسم «تروریست مسلح» را گذاشتند #سوختبر مظلوم!!
هیچ سلبریتی مفتخوری برای دل کودک این شهید هشتگ نزد و برای وطن سروده نخواند! 😔
@Maddahionlinمداحی آنلاین - گناهان خانمان سوز - حجت الاسلام رفیعی.mp3
زمان:
حجم:
5.02M
🌹🌹از ۵ چیز به خدا پناه ببرید...
🎤حجت الاسلام رفیعی
🔹جهانگیری هم برای ورود به انتخابات ریاست جمهوری اعلام آمادگی نمودند و فرمودند من حق شما راخواهم گرفت!!🙁
🔺 یه بنده خدایی از روستا گوسفندی🐏 برای فروش به شهر می برد . به گردن قوچ زنگوله ای آویزان کرد و با طنابی گردن قوچ را به دم خرش بست و حرکت کرد.
بین راه دزدان زنگوله را باز کردند و به دم خر بستند و قوچ را بردند
خر هم با چرخاندن دمش و صدای زنگوله خرکیف شده بود.
بعد از چند متر یکی از دزدان جلوی مرد روستایی را گرفت و گفت :
چرا زنگوله به دم خر بستی کدام عاقل این کار را میکند؟؟
روستایی ساده پیاده شد دید ان مرد درست می گوید.
گفت : من زنگوله را به گردن قوچ بسته بودم.
دزد گفت : درست میگویی. قوچی را در دست یک نفر دیدم به آن سوی می برد.
خر را به من بسپار و برو به دنبال گوسفندت.
مرد روستای خر را به دزد سپرد و مدتی را به دنبال گوسفند گشت
اما خسته و نا امید به جایی که خر را به دزد داده بود برگشت دید اثری از خر و آن مرد نیست !
با دلی شکسته و خسته به سمت روستا حرکت کرد.
بعد از طی مسافتی چند نفر را در حال استراحت در کنار چاهی دید
داستانش را برای آنها بازگو کرد.
یکی از انها گفت:
ان شاالله جبران میشود و ادامه داد ما چند نفر تاجریم و تمام سکه های ما در کیسه ای بود که افتاده در چاه
چنانچه شنا بلد باشی در چاه برو و کیسه را بیرون بیاور ما هم در عوض پول قوچ و خر را به تو میدهیم.
روستایی ساده دل بار سوم هم گول دزدان را خورد و لباس خود را به دزدان داد و به ته چاه رفت بعد از کمی جستجو بیرون آمد
ولی نه اثری از دزدان بود نه از لباسهایش...
...و اما پند داستان....
♦️درست انتخاب کنین
این بار اگر در انتخابات گول دزدان را بخوریم حتی لباسمان را از تنمان در می آورند...