نوحه امام صادق ع
سبک حاج ناظم
رئیس مذهبم امام صادق
قرآن ناطق کاشف الحقایق
پورپیغمبرم زاده حیدرم
بردستگیریم شبانه
آمد عدو ازبام خانه
واویلتا آه وواویلا۴بار
همجون علی بسته شده دودستم
بسکه ستم دیدم زجان گسستم
آتش افروختند خانه ام سوختند
پورخلیل آشفته حالم
سوزددل اهل وعیالم
واویلتا
جدم اگرنمی رسیدبدادم
آنشب زتیغ خصم جان میدادم
من غریب وطن شدبلب جان من
تحت نظربودم به تبعید
گه قصدجانم کردوبخشید
واویلتا
عمری زغم آزرده خاطرم بود
غم فراق وداغ مادرم بود
گراززهرجفا دهم جان ای خدا
ای کاشکی درپشت آن در
من میشدم فدای مادر
واویلتا
بقیع ببربگرفته پیکرمن
مهمان شدم درنزدمادرمن
قبرمن شدخراب شیعه شددل کباب
مزارمن زائرندارد مهدی برآن سرمیگذارد
واویلتا
(عبدالحسین محبی)
زمزمه شهادت امام صادق عليه السلام
اثر حاج مجتبي صمدي شهاب
منم اون غريبي كه خسته ي دنيام
وسط هزار تا شاگردم و تنهام
سر پيري سر برهنه منو بردن
مثه حيدر پيچيدن طناب به دستام
شد زنده توي مدينه خاطره هاي مادرم
هرچي بلا زهرا كشيد اومد شبيه ش بسرم
داره ميسوزه جيگرم
واكرده زخم دل دهن
شد داغ مادر ارث من
غريب شدم توي وطن
واي مادرم
آتيش از خونه ي من كشيد زبونه
بردن از خونه منو چه وحشيونه
ياد مادر افتادم اما مثه اون
سر و صورتم نخورد به درب خونه
حوريه بود مادر ما گير كرد ميون شعله ها
پيكر نيمه جونشو كنار زدن با ضرب پا
چقد بلا كشيد خدا
بستن به كشتنش كمر
شد ميخ داغ روي در
متهم قتل پسر
واي مادرم
🔺🔺🔺🔺🔺
پيرم اما حرمت منو ندارن
رودلم شعله ي زهر كين ميزارن
ميميرم ولي خدا كنه كه بعدش
كفن هاي قيمتي برام نيارن
چجوري من كفن بشم وقتي حسين كفن نداشت
با خنده قاتل اومد و رو لثه هاش نيزه گذاشت
زخم روي زخم بود كه مي كاشت
بسكه زدن با خنجرش
از لاي دست خواهرش
روي زمين ريخت پيكرش
واي مادرم
#کربلایی_سعید_صادقی
شهادت امام صادق(ع)
نوحه
بازم یه خونه ای که شعله داره
یه مردی دست بسته بیقراره
به یاد مادری پهلو شکسته
به قلبش میزنه داغی شراره
تا که افتاد روی خاکا
به یاد غربت مولا
صدا زد مادرم زهرا
به یاد حیدر و زهرا دل عاشق
بزن ناله برای حضرت صادق
امون ای دل امون ای دل امون ای دل
میون آتیش و دود بی عبا بود
بمیرم پیرمردی بی عصا بود
میون کوچه ها پای برهنه
به یاد روضه های کربلا بود
آقامون توو اون دل شب
دویده به پشت مرکب
باذکر یا زینب زینب
دیگه اینجا نشد روی کسی نیلی
نبود زجر و سه ساله ای نخورد سیلی
امون ای دل امون ای دل امون ای دل
اگرچه شد به آقامون جسارت
شکستن حرمتش رو با اهانت
درسته خیلی سخته اما دیگه
نرفت اهل و عیالش به اسارت
امون از مصیبت شام
امون از سنگ روی بام
امون از طعنه و دشنام
حرومی ها به زینب خیلی خندیدن
جلو چشماش به زیر نیزه رقصیدن
حسین جانم حسین جانم حسین جانم
بند اول👇
باز دوباره دری میسوزه
کوچه ای پُر شده از نامرد
پیره مردی غریب افتاده
نانجیبی دِلش رو خون کرد
بی یار و یاوره
غریب و مضطره
وارث درد و غصه های حیدره
آتیش زدن به در
امون زِ درده سر
شدن یه عده ای به خونَش حمله ور
بند دوم👇
مدینه غرق سوز و آهه
آسمونش به رنگ تاره
شعله ها گُر گرفته انگار
داره بازم بَلا می باره
آقامونو دارَن
از خونه می بَرن
دستاشو بستن و توو کوچه می کِشن
با ظلم بی حساب
میدن بهش عذاب
با تازیوونه پیره مرد و می زَنَن
بند سوم👇
بی عبا و عمامه ای وای
اُفتاده یاد جَدش حیدر
بی قراره میون کوچه
واسه ی روضه های مادر
اون مادری که سوخت
بال و پری که سوخت
به زیر دست و پاها پیکری که سوخت
اون پسری که سوخت
میخ دری که سوخت
میون هُرم شعله چادری که سوخت
بند چهارم👇
دیگه جونش رسیده روو لب
پا برهنه به پشت مرکب
نانجیبا میدن آزارِش
زنده شد داغ عمه زینب
نداره التیام
مصیبتای شام
اونا که اومدن برای ازدهام
اونا که رقصیدن
گوشواره دُزدیدن
بُردن مخدرات و مجلس حرام
عباس قلعه
#سبک_مداحی_شهادت_امام_صادق علیه السلام
#زمینه