سلام وعرض ادب وخوش آمدگویی خدمت اعضای محترم.این کانال برای دسترسی راحت تربه مطالب محرم برای شما مداحان بزرگوارافتتاح کردیم ،ان شاءالله ازشب اول اشعاروسبک های محرم بارگذاری میشود
#التماس دعا
زدرد غربت تو شهر،غرق آهم شد
نگاه گرمِ تو از دور در نگاهم شد
همین که نام تو بردم شکست دندانم
سلام دادم و تنها همین گناهم شد
چه زود مردم کوفه عمارتم دادند
بلند مرتبه قصری که قتلگاهم شد
وفای امت کوفی نماز مغرب بود
عشا نیامده این قوم سد راهم شد
فریب مردم پیمان شکن نباید خورد
میا که بیعت نامردمان سپاهم شد
تمام شهر مرا از امان خود راندند
به غیر خانه طوعه که سر پناهم شد
چه سخت غربت شب را به روز آوردم
زلال صورت ماهت،هلال ماهم شد
به این امید که گودال، قسمتت نشود
به کوچه ای ته گودال، حربگاهم شد
سرم قناره قصابخانه ها را دید
گمان کنم که همین با تو وعدگاهم شد
سخن ز کشتن وتمرین سر بریدن بود
و شاهد سخنی ناسزا الاهم شد
زگوشوار و گلوبند حرفها دارند
و بی حیا تر از این خصمِ روسیاهم شد
از این اراذل و اوباش هر چه می آید
زمان هرزگی دشمن تباهم شد
قسم به چادر زینب میا به کوفه حسین
که وقت غارت معجر دگر فراهم شد
ترا به فاطمه سوگند سیدی برگرد
که زخم سینه زهرا بدون مرهم شد
(محمود ژولیده)
#شب_اول
اینجا رسیدهام که مرا مبتلا کنی
بر حال و روز نائب خود چشم وا کنی
ای دلبر غریب مبادا که لحظهای
بر وعدههای کوفیشان اعتنا کنی
این کوچهگردی عاقبتش درد سیلی است
باید به رنج فاطمهام مبتلا کنی
سنگم اگر زنند دل از تو نمیکنم
تا که ز لطف گوشهی چشمی به ما کنی
عید است ای حبیب، چه زیبا شود اگر
قربانی مِنای خودت را دعا کنی
اینجا که بار مرکبشان تیر و نیزه است
بهتر که فکر حنجر مهپارهها کنی
برگرد جان خواهرت آقا که دیر نیست
با خندههای "حرمله و شمر" تا کنی
تا فرصت است زیور آلالهها درآر
حاشا که دست دختر خود را رها کنی
ای کاش بهر دفن تن مُثلهمُثلهات
جای کفن تو فکر کمی بوریا کنی
خوب است از اضافی پیراهنی که هست
معجر برای دخترکان دست و پا کنی
آبی رسان برای لب شیرخواره ات
حالا که روی جانب کرب و بلا کنی
از روی نیزه هم به سر ما محل بده
دور از بزرگی است که ترک وفا کنی!
(احسان محسنی فر)
#شب_اول
دهانم خشک و جسمم غرق خون و دیده دریایی
عجـب کـردند اهـل کوفـه از مهمان پذیرایی
همانهایی که در این شهر گرداندند رو از من
فـراز بامهــا در چشمشـان گشتـم تمـاشایی
سـرم را بـرد قاتـل هدیـه از بهــر عبیــدالله
تنـم در کوچههــا گردیـده گـرم راهپیمایـی
به جسم تا که ممکن بود آمد زخم روی زخم
نبــودی کوفیــان را بیشتــر از ایـن توانـایی
رسیـده ضربههــا بـر سینـه و پهلـو و بازویم
بیا بنگر که مسلم پـای تـا سر گشتـه زهرایی
از آن ترسم که چـونآیـی نبینم ماه رویت را
ز بس از چشـم گریانـم عطش بگرفته بینایی
اگر چه رنگ خون زیباست بر روی شهید اما
تماشا کن که روی من به خون بخشیده زیبایی
تمـام شب کنـار کوچههـا تنهـا تو را دیدم
خـدا دانـد نکـردم لحظـهای احساس تنهایی
بیـا نامـردی و پستـی اهـل کوفــه را بنگـر
که بهر کشتن یک تن کند شهری صفآرایی
سزد «میثم» به یاد کام عطشان و لب خشکم
کند تا جان به تن دارد به اشکِ دیده، سقّایی
(غلامرضا سازگار)
#شب_اول
✳️السَلامُ عَلیکَ یا مُسلِم بن عَقیل یا سَفِیر الحُسین ... ✳️
کوهى ز درد بر سر شانه کشيده ام
گشتم ولى براى تو يارى نديده ام
ذکر قنوت هاى نمازم عوض شد
کوفه مياست ذکر سحر تا سپيده ام
هر جا که رو زدم به در بسته خورده ام
دور تمام شهر به عشقت دويده ام
نذر نگاه دو على ات اين دو پسر
قربان خاک پاى رقيه حميده ام
بازارهاى کوفه غرور مرا شکست
من طعم حرف هاى بدش را چشيده ام
گفتم به طوعه هر چه که شد پشت در ميا
چون داغديده غم يک خميده ام
تاثير ضربه هاى لگد روى دنده هاست
از مادرت بپرس دگر من بريده ام
ديدم يکى سه شعبه مخصوص ميخرد
در فکر چشم و سينه و حلقى دريده ام
پشت قباله زن خولى سر شماست
با گوش خويش قول و قرارى شنيده ام
اينان به سر بريدن من قانع نيستند
بنگر لباسهاى بريده بريده ام
در کوچه هاى شهر تنم ريخته حسين
از هر کجا که رد شده ام ضربه ديده ام
يک عمر زحمت پدرت را هدر مده
دلواپس عقيله قامت رشيده ام
گفتا زنى که کهنه شده چادرم چه غم
نقشه براى چادر زينب کشيده ام
حاجيه خانم است و بزرگ مدينه است
چادر شبيه چادر ايشان نديده ام
قاسم نعمتی
#مرثیه_حضرت_مسلم
⚜❄️♨️❄️♨️❄️♨️❄️♨️❄️♨️❄️⚜
زمینه شب اول
محرم
حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام
تنها و بی پناهم ، شد بی کسی پناهم
تو شهر غربت آقا ، طوعه شده سپاهم
سر دارالاماره
اشک از چشام می باره
قلبم آروم نداره
حسین جان
دل من بی قراره
چشمام پر از ستاره
ذکرم شده دوباره
حسین جان
با قلب زار مسلم
ببین کوفه چه کرده
میا کوفه حسین جان
که کوفه شهر درده
میا کوفه حسین جان
بالا گرفته کارم ، که یاوری ندارم
هی گریه پشت گریه ، سر رو دیوار می ذارم
همه رفتند و تنها
موندم میون غم ها
کوفه نیایی آقا
حسین جان
نیا که حرف غارت
افتاده و جسارت
زینب میره اسارت
حسین جان
همه حرفا فریبه
همه قولا دروغه
بازار نیزه سازا
تو این روزا شلوغه
میا کوفه حسین جان
اسباب قتل مهمان ، آماده شد به قرآن
میگم با اشک چشمم ، کوفه میا حسین
می بینم بین گودال
جسم تو گشته پامال
زینب که رفته از حال
حسین جان
می بینم که سه ساله
می باره غرق ناله
از درد گوش و خلخال
حسین جان
ببین حالم خرابه
تو کوفه قحط آبه
تموم اضطرابم
برا طفل ربابه
میا کوفه حسین جان
#زمینه
#شب_اول_محرم
#مسلم_بن_عقیل_ع
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
✅بند اول
در کوفه تک و تنها
سر گشته و حیرانم۳
بنگر که عدوی تو
بشکسته چه دندانم۳
کوفیان عهد و پیمان را گسستند
سر پیک عشق تو را شکستند
یا حسین ۲ میا به کوفه
✅بند دوم
در کوفه ندیدم من
جز خدعه جز نیرنگ ۳
اسباب پذیرایی
اینجا نبود جز سنگ ۳
روی دارم ولی غرق نوایم
دل نگران خواهر شمایم
یا حسین ۲ میا به کوفه
________
✅بندسوم
گفتم که بیا اما
ازگفته پشیمانم (3)
برگرد و برو که من
دلخون و پریشانم (3)
حنجرت میشودپاره ی پاره
کوفیان می کنند برتونظاره
یا حسین یا حسین. میابه کوفه
#زنجیرزنی
#شب_اول_محرم
#مسلم_بن_عقیل_ع
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
#نوحه_زنجیرزنی_ورودیه
#سبک_ارباب_غریب_من
#یک_قافله
🌷🌷🌷
✅بند اول
یک قافله می آید
با دیده چون دریا۳
از آه دل زینب
لرزد دل این صحرا۳
با اشکو ماتم و با ناله و درد
میگوید یا اخا بیا و برگرد
واویلا۲ آه و واویلا
✅بند دوم
از هر طرف این خاک
آید به مشام جان۳
بوی خون و خاکستر
آوای غم و هجران۳
دلشوره دارم ای عزیز مادر
ترسم در اینجا شوم بی برادر
واویلا ۲ آه و واویلا
_____________
✅بندسوم
می ترسم از ان روزی
اینجا بروم ازحال3
میترسم ازان تل و
از گوشه ی ان گودال 3
ترسم اینجا رویم ما به اسارت
ترسم به رقیه گردد جسارت
واویلا واویلا آه واویلا
💠💠4⃣5⃣2⃣💠💠
____________
#زنجیرزنی
#شب_دوم_محرم
#ورودیه
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
#نوحه_زنجیرزنی_حضرت_رقیه_س
#سبک_ارباب_غریب_من
#ویرانه_شده
🌷🌷🌷
✅بند اول
ویرانه شده روشن
از نور رخت بابا ۳
این دختر غمدیده
افتاده دگر از پا۳
از بس دویده ام پی قافله
پایم از ره گردیده پر آبله
یا ابتا حسین بابا حسین جان
____________
✅بنددوم
چون مادرتو خوردم
از دشمن تو سیلی(3)
ازضربه ی دستش بین
گردیده رخم نیلی (3)
برسرخود دگر مویی ندارم
دردیده گانم دیگر سویی ندارن
یا ابتا حسین بابا حسین جان
✅بند سوم
با اشک بصر شستم
خون لخته ز رخسارت۳
لب تشنه ام ای تشنه
لب تشنه دیدارت۳
سوزد از داغ تو همه وجودم
دیده بگشا ببین روی کبودم
یا ابتا حسین بابا حسین جان
#زنجیرزنی
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه_س
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی