•
دنیا همین است؛ تا آدم عاشقِ دنیاست و به این دنیا چسبیده، حال و روزش همین است. اما اگر انسان سرش را به سمتِ آسمان بالا بیاورد و کارهایش را برای رضای خدا انجام دهد، مطمئن باش زندگیاش عوض میشود و تازه معنی زندگی کردن را میفهمد.
‹#شهیدانه ›
-نشرصدقهجاریه🌷
‹ #شهید_ابراهیم_هادی›
•𝐽𝑜𝑖𝑛•➜@sabkeshohadaa🕊
•
۲۳ اسفند سالروز شهادت
#شهید_عبدالحسین_برونسی
فرازی از وصیتنامه:
"ای مردمی که شهادت برای شما جا نیفتاده است ، در اجتماع پیشرو، باید درباره شهیدان کلمهی اموات از زبانها و از اندیشهها ساقط شود و حیات آنان با شکوه تجلی نماید « بَل أحیاء عِند رَبِهم یُرزقون»
‹ #شهیدانه›
-نشرصدقهجاریه🌷
•𝐽𝑜𝑖𝑛•➜@sabkeshohadaa🕊
•
سخنی از شهیدان :)
‹ #شهیدانه›
-نشرصدقهجاریه🌷
•𝐽𝑜𝑖𝑛•➜@sabkeshohadaa🕊
_
شهیدشدندلمیخواهد
دلیکهآنقدرقویباشدوبتواند
بریدهشودازهمهتعلقات؛
دلیکهآرام،لهشودزیرپایت
وشهدادلدارِبیدلبودند..(:♥️
‹ #شهیدانه›
-نشرصدقهجاریه🌷
•𝐽𝑜𝑖𝑛•➜@sabkeshohadaa🕊
•
رفته بود تهران درس بخونه، سال آخر
دبیرستان دوستش از یِ کوچه میرفت
مدرسه ، علی از یه کوچهی دیگه ...!
به دوستش میگفت : اون کوچه مسیرِ
مدرسه دخترونه است من نمیام((:🤍'
‹#شهیدانه ›
-نشرصدقهجاریه🌷
‹#شهیدعلیصیادشیرازی ›
•𝐽𝑜𝑖𝑛•➜@sabkeshohadaa🕊
-
از شما ميخواهم كه
جنازه مرا گلباران نكنيد
چون كه جنازه امام حسن مجتبی(؏)
را تير باران كردند ..
‹#شهیدانه ›
-نشرصدقهجاریه🌷
‹#شهیدحسینسلیمانی ›
•𝐽𝑜𝑖𝑛•➜@sabkeshohadaa🕊
-
حاج حسین
داشت قرآن میخوند
ناگهان صدای بسیار وحشتناکی
سنگر رو به لرزه درآورد
و یکی از موشک های
نُه متری دشمن
در نزدیکی سنگر ما منفجر شد
حاج حسین، انگار نه انگار
بدون هیچ حرکت اضافی
همچنان قرآن میخواند...🥲🍃
‹#شهیدانه ›
-نشرصدقهجاریه🌷
‹#شهیدحسینخرازی ›
•𝐽𝑜𝑖𝑛•➜@sabkeshohadaa🕊
.
روحمانازبینرفته؛
سرگرمبچه بازی دنیاییم
خدایاتوهوشیارمانڪن،
تومرابیدارڪن..💔!
‹#شهیدانه ›
-نشرصدقهجاریه🌷
‹ #شهیدعباسدانشگر›
•𝐽𝑜𝑖𝑛•➜@sabkeshohadaa🕊
4.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ء . چگونھ بخاطر بیاورمت ؛
ــ که سهمِ من از تو هر روز نداشتن بود 💔!
‹ #شهیدانه›
-نشرصدقهجاریه🌷
•𝐽𝑜𝑖𝑛•➜@sabkeshohadaa🕊
.
شھادت یعنۍ:
نَمـیر حیف اسـت،
بمـان، بسـاز، ساختہ شـو!
و در کلام آخر براۍ
خدا، شھید شـو... :)
‹ #شهیدانه›
-نشرصدقهجاریه🌷
‹ #شهیدحاجاصغرعبداللهی›
•𝐽𝑜𝑖𝑛•➜@sabkeshohadaa🕊
.
بعد از افطار به آقا گفتم:
دیگر هیچ چیزی برای سحر و افطار نداریم
حتی نان خشک
فقط لبخندی زد
این مطلب را چند بار تا وقت استراحت
شبانه آقا تکرار کردم
سحر برخاست آبی نوشید
گفتم: دیدید سحری چیزی نبود
افطار هم چیزی نداریم
باز آقا لبخندی زد
بعد از نماز صبح هم گفتم
بعد از نماز ظهر هم گفتم
تا غروب مرتب سر و صدا کردم
که هیچی نداریم
اذان مغرب را گفتند
آقا نماز مغرب را خواند و بعد فرمود:
امشب افطارى نداریم؟
گفتم: پس از دیشب تا حالا چه عرض میکنم
نداریم، نیست!
آقا لبخند تلخی زد و فرمود: یعنی
آب هم در لولههای آشپزخانه نیست؟!
خندیدم و گفتم:
صد البته که هست
رفتم و با عصبانیت سفرهای انداختم
بشقاب و قاشق آوردم و پارچ آب را هم
گذاشتم جلوی آقا
هنوز لیوان پر نکرده بود كه در زدند
طبقه پائین پسرعموی آقا که مراقب ایشان
بود رفت سمت در
آمد گفت: حدود ده نفری از قم هستند
آقا فرمود: تعارف کن بیایند بالا
همه آمدند
سلام و تحیت و نشستند
آقا فرمود: خانم چیزی بیاورید
آقایان روزه خود را باز کنند
من هم گفتم: بله آب در لولهها به اندازه
کافی هست، رفتم و آوردم
آقا لبخند تلخی زد و به مهمانان تعارف کرد
تا روزه خود را باز کنند
در همین هنگام باز صدای در آمد
به آقا یوسف همان پسرعموی آقا گفتم
برو در را باز کن این دفعه حتماً از مشهدند
الحمدلله آب در لولهها هست فراوان
مرحوم نواب چیزی نگفت
یوسف رفت در را باز کرد
وقتی كه برگشت دیدم با چند قابلمه
پر از غذا آمده است
گفتم: اینها چیه؟!
گفت: همسایه بغلی بود
ظاهراً امشب افطاری داشتهاند
و به علتی مهمانی آنان به هم خورده است
آقا نگاهى به من کرد خندید و رفت
من شرمنده و شرمسار
غذاها را کشیدم و به مهمانان دادم
ميل کردند و رفتند
‼️آقا به من فرمود:
یک شب سحر و افطار بنا بر حکمتی
تأخیر شد چقدر سر و صدا کردی؟!
وقتی هم نعمت رسید چقدر سکوت کردی؟!
از آن سر و صدا خبری نیست
بعد فرمود: مشکل خیلیها همین است
نه سکوتشان منصفانه است
و نه سر و صدایشان
وقتِ نداشتن، داد میزنند
وقتِ داشتن، بخل و غفلت دارند.
نمازروزه هاتون قبول
شکر بعد از نعمت یادت نره
‹#شهیدانه ›
-نشرصدقهجاریه🌷
•𝐽𝑜𝑖𝑛•➜@sabkeshohadaa🕊